FOLLOW INSTAGRAM PAGE
JOIN TELEGRAM GROUP

نمایش نتایج: از 1 به 10 از 411

موضوع: داستان های کوتاه و پند آموز

Hybrid View

  1. #1

    موتور سوار

    محل سکونت
    Far West
    نوع موتور
    براوو
    شغل و حرفه
    تجهیزات ایمنی موتور
    نوشته ها
    1,352
    تشکر
    6,858
    علاقمند به موتورهای دومنظوره
    Last Online
    30-01-1403 @ 02:50 بعد از ظهر

    پیش فرض

    یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند.

    همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را

    روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود،

    چرا که می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.

    اما با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند.

    چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی اش باعث تضعیف

    روحیه ی همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.

    بیشتر از حد در جنگل مانده بودند و نزدیک بود خان از خستگی و تشنگی از پا در بیاید.

    گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی کرد،

    تا اینکه ? معجزه! ? رگه ی آبی دید که از روی سنگی جلویش جاری بود.

    خان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و جام نقره ی کوچکش را

    که همیشه همراهش بود، برداشت. پرشدن جام مدت زیادی طول کشید،

    اما وقتی می خواست آن را به لبش نزدیک کند،

    شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.
    چنگیز خان خشمگین شد، اما شاهین حیوان محبوبش بود، شاید او هم تشنه اش بود. جام را برداشت، خاک را از آن زدود و دوباره پرش کرد. اما جام تا نیمه پر نشده بود که شاهین دوباره آن را پرت کرد و آبش را بیرون ریخت.
    چنگیزخان حیوانش را دوست داشت، اما می دانست نباید بگذارد کسی به هیچ شکلی به او بی احترامی کند، چرا که اگر کسی از دور این صحنه را می دید، بعد به سربازانش می گفت که فاتح کبیر نمی تواند یک پرنده ی ساده را مهار کند.
    این بار شمشیر از غلاف بیرون کشید، جام را برداشت و شروع کرد به پر کردن آن. یک چشمش را به آب دوخته بود و دیگری را به شاهین. همین که جام پر شد و می خواست آن را بنوشد، شاهین دوباره بال زد و به طرف او حمله آورد. چنگیزخان با یک ضربه ی دقیق سینه ی شاهین را شکافت.
    جریان آب خشک شده بود. چنگیزخان که مصمم بود به هر شکلی آب را بنوشد، از صخره بالا رفت تا سرچشمه را پیدا کند. اما در کمال تعجب متوجه شد که آن بالا برکه ی آب کوچکی است و وسط آن، یکی از سمی ترین مارهای منطقه مرده است. اگر از آب خورده بود، دیگر در میان زندگان نبود.
    خان شاهین مرده اش را در آغوش گرفت و به اردوگاه برگشت.

    دستور داد مجسمه ی زرینی از این پرنده بسازند و روی یکی از بال هایش حک کنند:

    یک دوست، حتی وقتی کاری می کند که دوست ندارید، هنوز دوست شماست.

    و بر بال دیگرش نوشتند:

    هر عمل از روی خشم، محکوم به شکست است.

    منبع : داستان آموزنده چنگیز خان مغول و شاهین
    Find A Way Or Fade Away
    لوازم ایمنی موتور کراس و اندرو

  2. تعداد 5 کاربر از ARSH برای این پست تشکر کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

بازدیدکنندگان، این صفحه را با جستجوی این کلمات در موتورهای جستجوگر پیدا کرده اند:

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
پرشین موتور
   اکنون ساعت 11:17 بعد از ظهر برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.


    انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
    شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
    برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
   لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
   تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)

   قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران

 


کاربر گرامي؛

براي مشاهده انجمن پرشین موتور با امکانات کامل بهتر است از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد

  1. بستن این دسته بندی
برو بالا