
|
|
|
شاخه و برگ
یک روز گرم شاخه ای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند به دنبال آن برگهای ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند شاخه چندین بار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد تا این که تمام برگها جدا شدند شاخه از کارش بسیار لذت می برد .
برگی سبز و درشت و زیبا به انتهای شاخه محکم چسبید ه بود و همچنان در برابر افتادن مقاومت می کرد .در این حین باغبان تبر به دست داخل باغ در حال گشت و گذار بود و به هر شاخه ی خشکی که می رسید آن را از بیخ جدا می کرد و با خود می برد .
وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتا د با دیدن تنها برگ آن ا زقطع کردنش صرف نظر کرد بعد از رفتن باغبان مشاجره بین شاخه وبرگ بالا گرفت و بالاخره دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندین با ر خودش را تکاند تا این که به ناچاربرگ با تمام مقاومتی که از خود نشان می داد از شاخه جدا شد و بر روی زمین قرار گرفت .
باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به آن شاخه افتاد و بی درنگ با یک ضربه آن را از بیخ کند شاخه بدون آنکه مجال اعتراض داشته باشد بر روی زمین افتاد.
ناگها ن صدای برگ جوان را شنید که می گفت:
(( اگر چه به خیالت زندگی ناچیزم در دست تو بود ولی همین خیال واهی پرده ای بود بر چشمان واقع نگرت که فراموش کنی نشانه حیاتتت من بودم ))
سلامتی عقده ای های تشکر
یه مدت نیستم ، گوشیم هم خاموشه خط جدید که بگیرم شمارشو برای رفقا اس ام اس میکنم
فعلن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)