موضوع: زین داغ با حضور جناب محسن عسگری - یکی از موتورسواران قدیمی کشور

سلام به همه دوستان و مرسی از سینا جان و ادمین این تاپیک
همانطور که قبلا و توی سایت carnp زده شد من محسن عسگری متولد 1354 عضویت من توی فدراسیون موتور سواری فکر کنم از سال 84 باشه ولی کمی بعدش حضور مستمر داشتم توی فدراسیون البته بیشتر با موتور میرفتیم پیست کراس !! چون شرایطش زیاد خوب نبود و چند گروهی شدن موتور سواری بیشتر تمایل داشتم که فقط دور هم جمع باشیم بنابراین میرفتیم پیست کراس
بعدها که شرایط بهتر شد رفتم هیات موتورسواری برای ثبت نام ولی چون من از بچه های فدراسیون بودم آقای خراسانی درخواست منو نپذیرفت و من برگشتم فدراسیون - دقیقا موقعی بود که میان فدراسیون و هیات دعوا بود و سعی میکردند که زیر پای همدیگرو خالی کنند یعنی زیر آب همو میزدند و من چون دوست مهران همتیان و بهنام ده پهلوان بودم و (هستم) بطور صد در صد رد صلاحیت شدم یا بقول دوست خوبم علی آقا مثل حییون باهام رفتار شد و پرتم کردند بیرون البته ناراحت شدم ولی من موتور سوار بودم و هستم پس کاری به سیاست و دشمنی بزرگان نداشتم پس به کار خودم ادامه دادم و موتور سوار میشدم
من موتور سوار میشدم تقریبا سالی 30 روز قانونی ولی بقیه سال مجوز نداشتیم چون مجوز مال هیات بود پس برای اومدن به پیست راهی نداشتیم جز گاز دادن!!! تا اینکه فدراسیون یک سرپرست (نه رییس) آورد به اسم سعید افشار و گفت با ایشون همکاری کنید اونوقتا پای ثابت فدراسیون من بودم و امین وزیرنژآد و مهدی لشگری چند نفری هم بودند که الان یادم نمیاد ولی ما واقعا آویزون فدراسیون بودیم !!! پس فدراسیون 3 تا عضو فعال داشت و هیات بیش از 100 تا عضو !!!!!!! ماهم نشستیم فکر کردیم دیدیم بهترین راه حل برای جامعه موتور سواری آشتی دادن هیات و فدراسیونه پس رفتیم هیات ثبت نام کردیم البته واقعا با اکراه مارو ثبت نام کردند و خیلی مانع گذاشتن که بریم و بر نگردیم ولی با پررویی تمام ایستادیم به قول علی آقا محل سگ نمیگذاشتن بهمون هرتوری که میرفتیم 10 نفر میگذاشتن بالای سرمون که تکون نخوریم ! بی احترامی پشت بی احترامی ولی ایستادیم بعد از هر تور یک هفته جلسه میگذاشتن و ما سه تا رو بازخواست میکردند که شما این کارو کردین و اینو گفتین ولی باز ایستادیم بهر حال بعد از مدتی فشارها رو ما کم شد و فدراسیون یک تور ساوه گذاشت مسئول ثبت نام هم من شدم تمام بجه های هیات حتی علی هاشمی و سامی هم اومدند ثبت نام و این اولین گام برای آشتی بود و خیلی خوب برگذار شد و این دو روابطشون با هم خوب شد فشارها کم شد و ما دوستای خوبی برای آقای خراسانی و علی هاشمی و کلا هیات شدیم من هنوز امیدوارم که آقای خراسانی بازم بیاد هیات چون بهترین دوران موتور سواری و بهترین دوره مدیریت با ایشون بود
من سوالات دوستمون علی رو خواندم ولی اگر اجازه بدین دوستان دونه دونه سوال کنند تا بتونم جواب بدم فقط اینو بگم که هدف از این مصاحبه این نبود که بچه معروف بشیم هدف این بود که جامعه موتور سوار رو بشناسونیم البته به هرکی هم گفتیم جرات نکرد و من اولین نفر و پیشمرگ شدم تمام جوابها الزاما درست نیست ولی نمیشد چیز دیگه گفت چون قرار بود ما به عنوان ورزشکار شناخته شیم نه دزد و قاچاقچی یا ختی آرتیست ؟! من خودم بارها شب رفتم موتور سواری ولی نمیتونستم بگم دوستان بفرمایید با هم بریم ؟!!!! شاید کمی اغراق باشه ولی موتور سواری بعد از این مصاحبه متحول شد و گیرودادش کم شد فرمانده پلیس تهران تشکر کرد و گفت ما نمیدونستیم موتور سوارا اینجورین و سعی میکنیم از این به بعد کمکشون کنیم!