موضوع: ایرانگردی و جهانگردی با موتورسیکلت

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]


دنیای خودرو-محمد حسن رزاقی: یکی از بهینه ترین، کم هزینه ترین و مناسب ترین جابجایی ها با استفاده از موتورسیکلت امکان پذیر است. آن هم در شهرها و جاده های پرترافیک. در این مقاله مصاحبه کوتاهی با یکی از بانوان موتورسوار ایرانی کرده ایم. بانوی ایرانی که با موتورسیکلت تریل خود بسیاری از کشورها را رفته است و برای دیدار با خانواده خود وارد ایران شده است. خانم همایونفر از کودکی در کشور اسپانیا زندگی می کرد و به خاطر علاقه فراوان به گردشگری، در زمینه توریسم و سفرهای خاص با وسایل نقلیه ای نظیر موتورسیکلت، کامیون و ... فعالیت می کند. او در حدود سه هفته پیش وارد ایران شد. مهسا همایونفر یکی از معدود بانوان موتورسوار ایرانی است که علاوه بر استفاده از موتورسیکلت در محل زندگی خود، سعی می کند برای گردشگری و مسافرت های مختلف نیز از موتورسیکلت استفاده کند. در ادامه مصاحبه کوتاهی با خانم همایونفر انجام داده ایم که از نظر شما مخاطبین گرامی خواهد گذشت.
*باتوجه به استفاده روزافزون مردم از ماشین، چی شد که به سراغ موتورسیکلت رفتید؟ راحت تر بگم، چرا مهسا همایونفر همانند دیگر خانم ها، از اتومبیل استفاده نمی کند؟
از بچگی ورزش می کردم و بیشتر وقت خود را به دوچرخه سواری می گذراندم. بیشتر سفرهای آخر هفته را با دوچرخه می رفتم. معمولاً وسیله نقلیه من در اروپا، همانند دیگر مردم دوچرخه هست. چون ساختارهای شهری طوری در نظر گرفته شده که تردد دوچرخه راحت تر از دیگر وسایل نقلیه همانند اتومبیل و اتوبوس است. همچنین نوع برخورد مردم با دوچرخه سواران خیلی خوب است. در کنار این موارد، کاهش هزینه، کاهش وقت و همچنین کمک به محیط زیست را به همراه دارد. البته به خاطر سفرهای مختلفی که داشتم و نوع آنها که ایجاب می کردند به وسایل نقلیه وابسته نباشم، به سمت مسافرت با موتور رفتم. دلیل اینکه دوچرخه را انتخاب نکردم سختی راه و افزایش زمان و طولانی شدن مسافرت بود.

*اولین موتوری که سوار شدید چی بود؟ هم اکنون موتوری که با آن به مسافرت می روید چه مدلی است؟
اولین موتوری که سوار شدم در یکی از کشورهای آسیای شرقی بود. بدون داشتن گواهینامه و بدون اینکه آشنایی کلی با موتور داشته باشم سوار یک اسکوتر برقی شدم. موتور اجاره ای بود و مالک آن بدون درخواست گواهینامه اجازه داد تا سوار آن شوم. بعد از آن به خاطر علاقه ام به موتور توانستم در سن 33 سالگی گواهینامه موتورسیکلت را دریافت کنم. البته تا قبل از گرفتن گواهینامه در سفرهای طولانی مدت از موتورهای 125 سی سی استفاده می کردم که تا حدود زیادی دشوار و سخت بود. به همین خاطر بعد از برگشت به اسپانیا، فوراً برای گرفتن گواهینامه اقدام کردم. از آن زمان تا به حال با یک موتورسیکلت تریل BMW-GS650 به مسافرت می روم و همسفر بسیار خوبی برای من است. حتی در سفر به آفریقا، این موتور بسیار جوابگو بود و حمل 450 کیلوگرم بار بر روی آن، مزاحمتی را در طول مسیر 18 هزار کیلومتر برای من به همراه نداشت. این مسافرت در حدود 4 ماه طول کشید.
*مزایا و معایبی که در طول سفر با موتورسیکلت با آن مواجه شدید چه بود؟
در بسیاری از مواقع، شما به خاطر استفاده از موتور و مسافرت با آن حالت کاملاً بی دفاعی دارید. این بی دفاعی به نوعی باعث می شود که مردم به شما نزدیک تر شوند و ارتباط بیشتر با آنها ایجاد شود. یکی از مزایایی که در مسافرت با موتور از آن بهره مند هستید ارتباط بیشتر با مردم و فرهنگ های مختلف است. شما به نوعی با محیط اطراف هماهنگ می شوید. در باران خیس می شوید و در گرما و سرما قرار خواهید گرفت. در نتیجه این سبک مسافرت با موتور کاملاً با دیگر وسایل نقلیه همانند قطار، خودرو و هواپیما متفاوت است. البته معایب اینگونه مسافرت ها به خاطر امنیت کم تا حدودی زیاد است. انتخاب مکان مناسب برای استراحت و اقامت بسیار مهم و ضروری است. علاوه بر این موارد هزینه سفر با موتور بسیار کمتر از سفر با خودرو است. در مسافرت با موتور آزادی عمل در تغییر مسیر پیدا می کنید. در سفر با موتور، شما لزومی برای رزرو و تهیه بلیط ندارید. محدودیت زمانی حذف می شود. حمل و نقل بارها با موتور راحت تر است. نبود ترافیک و عبور راحت تر از مرزهای بین کشورها از دیگر مزایای مسافرت با موتور است.
*آخرین مسافرتی که رفتید کجا بود؟
بعد از سفر اخیرم به ایران، به همراه یکی از دوستان به سمت جنوب کشور رفتیم. از تهران به سمت کرمان و زاهدان رفتیم. از آنجا نیز سمت پاکستان حرکت کردیم و بعد از عبور از اسلام آباد تا نزدیکی های کوه های کاروگران رفتیم. البته به خاطر شرایط نامساعد جوی مجبور شدیم به سمت ایران برگردیم. مدت زمان این مسافرت در حدود یک ماه بود که در مجموع مسافتی در حدود 9 هزار کیلومتر را طی نمودیم. البته برنامه ریزی دیگری هم برای مسافرت به ترکمنستان داشتیم که به خاطر شرایط نامناسب جوی و کمبود وقت برنامه لغو شد.
*مسافرت به پاکستان چطور بود؟
در درجه اول وقتی شما با تمام تجهیزات کامل نظیر کلاه، کفش، لباس و دستکش مسافرت می کنید مردم به راحتی نمی توانند زن بودن شما را تشخیص دهند. بسیاری از مواقع زمانی که کلاه را از سر بر می دارم تازه با نگاه و تعجب مردم عادی روبرو می شوم. برخورد مردم در نگاه اول بسیار غافلگیرکننده بود ولی در ادامه با رفتار مثبت و روی خوش برخورد کردند. در طول چند هفته ای که به پاکستان سفر کردم هیچ زن موتورسواری را در این کشور ندیدم. اما چند برنامه گروهی را در مدت زمان اقامتم در پاکستان برگزار کردیم.
*سفرهای شما چند نفره است؟
معمولاً اینگونه سفرها را، نه تنها من بلکه دیگر موتورسوارها به صورت گروهی می روند. حتی توصیه زیادی شده که حداقل اعضای تشکیل دهنده گروه 2 نفر باشد. به خاطر مسائل امنیتی و همچنین چادر زدن در بسیاری از راه ها، وجود یک همراه و یا یک تیم حرفه ای بسیار لازم و ضروری است. به همین خاطر همیشه سعی می کنیم در تمامی مسافرت ها یک نفر دیگر همراهمان بیاید.
*به عنوان آخرین سؤال، هدف اصلی از اینگونه مسافرت ها چیست؟
شعار اصلی گروه ما Not Just A Tourist است. یعنی در تمام مسافرت های گروهی و یا دو نفره سعی می کنیم شباهتی با توریست ها نداشته باشیم. سعی می کنیم برخوردها و روابط با دیگر مردم را در اینگونه مسافرت ها بیشتر کنیم. مسافرت با موتور از نظر من اجتماعی تر و به نوعی رابط خوبی میان فرهنگ های دیگر کشورها است. البته محدودیت های مختلفی در سفر با موتور همراه شما است، اما همین محدودیت ها باعث می شود تا هیجان بیشتری در سفر وجود داشته باشد.

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

- - - Updated - - -

وبلاگهای سفر با موتور:

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]


[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]