|
|
|
سلام امروز رفتیم آفرود
که ای کاش نمی رفتم
آمارمون خیلی خوب بود
تقریبا غیر از جواد و مسعود آر ام همه یوزر های مشهدی اومده بودن
همه جور موتور هم داشتیم
از فلات و روان بگیر تا dt و RM 250 و KX و WR و CRF 450
حدود یک ساعت منتظر شدیم تا امیر مسعود برسه
تو همین موقع گفتیم یه کم بریم با موتور ها دور بزنیم ، اول یه 4 تا شیب با روان بالا پایین کردیم ، بعد دیدم CRF 450 هه داره خیلی چشمک میزنه
خلاصه با اجازه سید آتیشش کردیم و یه دور زدم
مارو میگی
الله اکبر !
یا خدا
این چیه
نره خر جرئت نمیکنی گاز بدی بهش
تو عمرم تا حالا 50 اسب قدرت زیر دستم نبوده ! (موتور)
خلاصه بازم رفتیم نشستیم دیدم مثکه این مسعود آقا خوابش برده
سید پیشنهاد داد بریم عکس بگیریم
منم بسیار شنگول و خجسته از اینکه دوباره قرار CRF سواری کنیم ، رفتیم پی عکاسی
یه چند تا تک زد سید و عکس گرفتم
من دیگه نمیتونستم جلو خودمو بگیرم ، رفتم سریع CRF رو گرفتم تا یه چهار تا تک بزنیم ناکام از این دنیا نریم
چند تای اول خوب بود...
اما
اما
بر اثر سهل انگاری در گازیدن این نره غول ، یهو سرش اومد بالا و سیخ شد ، هرچی سعی کردم نیگهش دارم نشد
موتور از زیرم در رفت و فقط دیدم دارم رو زمین دست بالک میزنم
بعد از دو سه تا قلت با صورت رو زمین کشیده شدم و ایست
فقط صدای علی رو شنیدم که داشت بدو میومد سمتم و میگفت ، ممد خوبی؟ ممد سالمی؟
واس اینکه بچه ها بفهمن کاریم نشده، سریع بلند شدم و کلامو در آوردم ، ولی دیدم داره خون میچیکه رو زمین
خدا رو شکر همه چی داشتم
پوتین ، شولدر ، دستکش ، کلاه
ولی انگار حین اینکه داشتم رو زمین با صورت کشیده میشدم ، یه سنگ بی پدر پریده سمت دهنم و از لبم داشت خون میچکید
وقتی بچه ها دیدنم ، یهو همشون گفتن : اوه
لبتو ! (بی معنی)
اومدم دست بزنم ، که گفت دست نزن ، بدو برو جای رودخونه بشورش
رفتم جای رودخونه ولی هنوز نمیدونستم چیم شده
خیلی سرم گیج می رفتم
وقت داشتم میشستم ، از خونی که میریخت به عمق فاجعه پی بردم !
بالای لبم ، پاره شده بود و چاک خورده بود
داشت حالم یه جوری میشد
سریع دراز کشیدم و بعد از اندکی وقت ، بنا به توصیه دوستان ، با مسعود آقا رفتیم سمت بیمارستان واسه بخیه
الان حالم خوش نیست
بقیه شو بعدا مینویسم
کلی عکس هم دست مسعود آقاست ، اونا رو هم بذاره مشخص میشه
واقعا شرمنده تونم دوستان ، آفرودتون رو به گند کشیدم
فعلا
ممنون دوستان
داشتم می گفتم
نشستم ترک موتور مسعود آقا و رفتیم سمت بیمارستان
تو راه گیج میزدم همش
دو تایی با لباس های آفرودی رفتیم تو بیمارستان ، ملت 4 چشمی نگا میکردنمون
میگی جن دیدن
خلاصه رفتیم اورژانس ، و اونجا دکتره رو پیدا کردیم ، حالا دکتره 3 ساعت وایساده بر و بر داره نگامون میکنه ،
بعد مسعود آقا گفت میخوایم بخیه بزنیم ، لبش جر خورده
یارو دید ، گفت برو تو اون اتاق تا بیام
رفتیم
هرجا میرفتیم ، من همش ولو می شدم رو زمین ، اصلا نمیتونستم رو پام وایسم
همش سرم گیج می رفت
یارو شستشو داد و بخیه زد (2-3 تا)
دکتره بالاخره اظهار نظر کرد و گفت شما مثل تروریستهایین (به مسعود میگفت ، آخه همه تجهیزاتش مشکی بود)
:|
دکتره گفت مجردی؟ :|
گفتم دانشجوام
گفت چه رشته ای؟
گفتم کامپیوتر
گفت اکسل بلدی؟
گفتم آره خو
گفت هر وقت خوب شدی باس یادم بدی ،(منم گفتم باشه) (با خودم میگفتم حتما منظورش اینه ، هر زمان که خوب شدی ، یه روزی بیا و به ما اکسل یاد بده)
بالاخره بعد از کمی استراحت اومدم پاشم ، دیدم باز سرم گیج میره ، یارو میخواست سرم بزنه ، گفتم بیخیال ، آقا مسعود یه کم ویتامین c آورد ، زدم بالا خوب شدم
آقا مسعود رفت بیرون پیش باقی دوستان (آخه اون ها رو راه نمیدادن تو )
راه افتادم بیرون(راستی بیمارستانه خیلی خلوت بود ، خیلی ها... ینی دقیقا مثل تو فیلما ، هیشکی نبود )
راه افتادم تو راه رو بیمارستان ، یارو دکتره منو دید ، گفت کجا ،گفتم خوب شدم دیگه ، گفت الان سر گیجه نداری؟
گفتم نه ، گفت خوب خوبی؟
گفتم آره ، گفت پس بیا به من اکسل یاد بده
shit
دیدم پشت سیستم پرستاری نشسته و اکسل رو آورده و منتظره من برم یادش بدم
خدایی کپ کردم
هی این ور اون ور رو نیگا میکردم ببینم دوربین مخفی کجاست؟
دیدم نه باو
این یارو جدیه
نشستم کنارش و بعد از حدود 15 دیقه آموزش ، ولمون کرد
رفتیم بیرون بیمارستان دیدم موتور منم هست ، (آخه چجوری موتور منو آورده بودن؟؟؟؟) هیشکی دو ترک نبود !
خلاصه دوس داشتم برم با دوستان ادامه آفرود اما بخاطر اینکه تموم تنم کوفته شده بود و بعضی جاهام زخمی بود و البته بخیه و پانسمان ، دوستان گفتن صلاحه که نیای ، اونجا گرمه عرق میکنه پانسمانت ، و هی بالا پایین میپری حالت خراب میشه
منم رفتم خونه
تازه اصل ماجرا اینجاست ولی متاسفانه بخاطر اینکه صحنه ها خیلی خشن هست از توضیح دادن معذورم :دی
ولی در همین حد بگم که آفرود خداحافظ
خوب اینم از ریپورت تصویری حادثه ناگواری که برای محمد خان پیش اومد ....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
اینجا کنار رودخونه بعد از اینکه تقریبا صورت رو شسته بود که نبایستی میشست اونم با آب رودخونه وکیل آباد که خدا میدونه ...
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
بعد از ورود به بیمارستان و کلی سین جین و با نگاه های که پرسنل بیمارستان به سرو وضع ما میکردن (بقول پرستاره شبیه تروریستا ) بالاخره قرار شد زخم محمد خان بخیه بخوره...
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
انگار تو صورت محمد بمب ترکیده بود
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
بعد از شستشو محمد رو خوابوندن و عمل جراحی زیبایی بر بالای لب شروع شد..
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
در همین حین یه بنده خدای دیگه که با دوچرخه زمین خورده بود رو با ویلچیر آوردن تو
یه طوری کلش باد کرده بود انگار دوتا سیب زمینی پشندی تو کلش رشد کرده بود (نتیجه نداشتن لوازم ایمنی بود) خلاصه ....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
اینم عمق فاجعه بود قبل از عمل و...
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
بعد از عمل زیبایی..
ولی خودمونیم خوب بخیه زدش
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
و این هم محمد خان شاخ شمشاد با اون سیبیل چخماخیش
02109002, 7thRING, Ali, alinozad, Alireza, Alireza Eteraz, amirw3x, ap_peiki, ARSH, Babak, Classified, dariush, Diablo, farshid37, honda cfrx, Kami, M@hy@r, mahdy007, mamrez, MANHUNT, masoud rm, matrixaidin, mehran, MGEngineer, Milad_2Rbo, mohammad yzf, monazzah, mostafa71, mra680, nopo, novindesigners, perspolis14, reza KTM, samcoins, Shenzo, soheilspeedart, soroush adventure, نیما نادری, حسین1361, شفیع, شهرام, شایسته فر, علی یزدانی, عابدی
هیچی دیگه کلا باید آفرود رو بزاری کنار
باید موتورو جای خسارت بدی به سید
به سلامتی همه اونایی که ما رو همین جوری که هستیم دوست دارن وگرنه بهتر از ما رو ، همه دوست دارن....
اینجوریا که بوش میاد ، روانه رفتنی شد
شیطونه میگه برم دوباره 70 بگیرم ، از اول شروع کنم
Lol
خوب شد تجهیزات داشتم
و الا خدا میدونه الان باس عکس از کجا ها میذاشتم
راستش منم فکر نمیکردم ضربه این قد شدید باشه
ولی خدا بهت خیلی رحم کرد ممد جان با این ضربه که فقط لبت پاره شد
جوش نزن
چیز مهمی نیست
سلام ،من با بچه ها بودم و صحنه زمین خوردن محمد را دیدم واقعا خدا رحم کرد......................خدا را شکر
واقعا عجب موتور وحشی بود اصلا واقعا عزراییل ....خیلی خیلی خیییییییییییییییییلی وحشیه...
تورو خدا سمتش نرید......................فکرشم از سرتون بیرون کنید...................
ولی واقعا امروز کارایی لوازم ایمنی مانند شولدر و زانوبند را دیدم و واقعا ارزش خودش نشون داد
چون اگه محمد تجهیزات ایمنی نمیداشت ،خدا میدونه چه بلایی سرش میومد..............
ویرایش توسط nopo : 12-03-1391 در ساعت 11:30 بعد از ظهر
............Just For God............
همه کارات عجیبه !!! آخه آدم تو تک موتور از زیرش در بره بعد کلاهم سرش باشه لبش پاره بشه ...
کلاهت از سرت در اومد نه....؟راست بگو یا بندش باز بود از هول crf
بعد موتور در رفت تو چرا با صورت اومدی زمین مگه پاهاتو نزاشتی زمین !!!
یا مثل نون لواش از رو زین خوابیدی کف زمین ؟
خوب محمد جان منم الان آمدم
امیدوارم حالت بهتر شده باشه
ولی تجربه جالبی نبود خداییش و امروز جات خیلی خالی بود
از نظر ما بیمه ای ها شما تو رده های ریسک هستی و خطرناکی
ما خودمونیم ریسک رو میتونیم مدیریت کنیم اگر بخواهیم ....؟؟؟؟؟؟
اقا یه دقیقه مهلت بدید پست بزنیم خوب!تاپیک به گاو رفت!هی پست که ممد حالت خوبه ممد حالت بده ممد زنده ای ممد مردی؟؟؟
اقا من کنار محمد مبودم،قرار شد پسر خوبی باشه با 1 تک نزنه چون پا روی ترمز بلد نیست و با گاز بازی میکنه و تک میزنه اما کو کمی تفکر؟اقا با 1 زد موتور 90 درجه شد لحظه آخر از موتور مثل یک تیکه سنگ افتاد حتی فکرش کار نکرد پاهاشو بذاره زمین همون حالتی که روی زین بود خورد زمین،موتور وارو زد با کمی پیچ که همون باعث شد اگزوز به گاو بره.یه هد علی دائی زد روی گردنش پشتک زد یادتونه؟گل زد به عربستان،محمد هم دقیقا همونطوری هد زد!!!گفتم گردنش شکست،بدو بدو رفتم سمتش دیدم تکون نمیخوره،ممد زنده ای؟مردی؟نه چشت که بازه لامصب قطع نخاع شدی؟تکون بخور چرا فقط پلک میزنی؟بعد از چند ثانیه یادش اومد باید حرکت کنه،رنگ مثل گچ!هول و استرس روی 100% بود!دیدم سالمه و پاشد رفتم سراغ موتور سرپاش کردم،دادم دست صاحبش و بقیشو خوندید!
حالا کات میکنم میریم به بعد از خداحافظی با ممد!
رفتیم نغندر-سد چالیدره-طرقبه-کردینه!موتور منم فقط فیوز میپروند و الان برق نداره،امیر مسعود کلاچش تنظیم نبود دهنمون رو سرویس کرد بقیه دوستان هم لطف کردند و معطلی زیادی رو به بار آوردن و دو دوست کراس سوارمون هم شاکی شدند!
اصلا به من خوش نگذشت!بعدش رفتند ناهار خوردند و منم یه دل سیر خابیدم و ناهار اونجارو نخوردم چون اشتها نداشتم،موقع حساب کتاب نفری 10 تومن پیاده شدند و من به ریششون خندیدم امیر مسعود هم یه شیرینی مختصر بهمون داد.
برگشتنا بود که اصل قضیه شروع شد!سر یه پیچ خفن ترمز زدم و موتورو خابوندم ولی دیدم دارم میرم سمت دره!(جدیدا موتورو فقط میخابونمو دریفت میزنم و حال میکنم)جاده هم خاکی بود،صاف کردم دوباره خابوندم جواب نداد!دره داشت میومد نزدیک!گفتم چاره ای نیست،از حد مجاز بیشتر خم کردم تا نرم ته دره یهو موتور لیز خورد!اگه زانو بند نداشتم الان کشک نداشتم!زانو بنده یه خراش به عمق دو سه میلیمتر برداشته بود!محمد رو دعا کردم که زانو بنداشو کادو؟قرض؟فروش؟ حالا هرچی داده بود بهم!موتورو روشن کردم و دیدم فرمون سالمه ولی از کرپی چرخیده که با دو عدد جفتک خفن بهمراهی دوستان درستش کردیم،بعدش رفتیم پیست کراس!
بیشتر پیست موتور کراس پیرمردان بود!اکثرا سن بالا بودند.
عکس گرفتیم در حد تیم ملی!وای!خدایا....
طرف پرید با 10 متر ارتفاع!20 متری طولی پرید!
روان رو خجالت کشیدم ببرم کنار کاوازاکی مانستر و سی آر اف 450 و ...
گفتم بذار موتور امیر مسعود رو بگیرم،خودش که طفلک نمیتونست گاز بده به موتورش چون استرس شدیدی داشت منم برای بار اول با کراس رفتم پیست!قبلش 3-4 بار بیشتر پشت کراس نشسته بودم،اونم توی جاده خاکی نه پیست!دور اول که دور افتخار بود برای یادگیری!دور دوم هم یکم گازوندم ولی از 2 بیشتر رفتم،دور سوم کمی جرات بخرج دادم،بعضی جاها که دهنه داشت رو با 1 میرفتم چون اصلا بلد نبودم ولی جاهای مطمئن رو میگازوندم،آخرین رمپ رو که توی کلیپ روان در پیست کراس توسط محمد عقیلی دیدین رو با 3 پریدم ولی نیم گاز بود امیر مسعود عکس گرفت،بدک نبود،برای اولین بارم بود با کراس میپریدم،برای اولین بار بود توی پیست بودم ولی نسبت به اولین بارم خوف بود سر پیچها جائی که رد لاستیکها و موتورها کناره پیست رو شیب کردن خیلی لذتبخش بود!!بعدش قدیمیا گفتند چرا میشینی عقب موتور؟باید بشینی روی باک!نباید بری عقب!گفتم دمتون گرم که راهنمائی کردین...ایشالا سری بعد که با موتور امیر مسعود اومدیم پیست شرمندتون میکنم !
برگشتنا هم که همه جدا افتادیم و مثل اینکه میخاستن موتور امیر مسعود رو بگیرن!الان جنازم رسیده خونه!
محمد واقعا شرمندتم ! اگه زود میومدم این بلا سره تو نمیومد ! البته شایدم حکمتی توش بوده
محمد امروز می خواستم تو بیمارستان بزنمت ! || 1000 بار بهت گفتم اینقد تک ، استاپی نزن
ولـــــــــــــــــــــــ ـــــی در کل امروز زیاد روزه خوبی نبود
1 - تصادف محمد
2 - زنجیر انداختن دیابلو
3 - بنزین تموم کردن موتور من
4 - پلیس افتاده بود دنبالم ! موتور خاموش ، خلاف جهت ماشین ها می دویدم
5 - گم شدن کلدای مرتضی و شکست عینک 100 هزار تومنیش
6 - بنزین تموم کردن یاسر
7 - و...........
اینقد بدنم درد می کنه که نگو
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)