پالس 200 گرفته بودم. توی زیرگذر روبروی کارخونه ی زمزم که همه با سرعت رانندگی میکنن منم داشتم با 80 یا 90 تا میرفتم لای ماشینا. ترافیک هم متوسط بود. توی سرازیری بودم و نزدیک وسط زیرگذر که یه دلیکا کوبید رو ترمز و منم یه متر فاصله. منم ترمز شدید گرفتم و چون قبلش موتورو کج کرده بودم که از پشت دلیکا بیام بیرون و برم در جا لیز خوردم و .... . رفتم زیر دلیکا. اون دوباره گاز داد و رفت. از پشت سر هم یه 206 که خیلی بهم نزدیک بود، با سرعت میومد. یه پام زیر موتور مونده بود و با هم چند متر (7-8 متر) لیز خوردیم. داغون شدم. 206 هم دیر ترمز گرفت و سپر جلوش تا چند سانتی متری صورتم اومد بعد وایساد. چند تا وسیله هم پشت موتور داشتم. آخرش من و موتور و وسایل گره خورده بودیم تو هم. ده دقیقه تا یه ربع گذشت و هیچکس نیومد کمک حتی 206 که همینجور نشسته بود توی ماشین و نگاه میکرد و منتظر بود من از سر راهش کنار برم. هر کاری کردم نتونستم خودمو از بین موتور و وسایل بکشم بیرون. تا دست بلند کردم واسه یه نیسان و وایساد و کمک کرد تا موتور بلند شد و منم بلند شدم و جمع و جور کردیم وسایلو و رفتم خونه. نه پلیسی نه اورژانسی نه کمکی. فقط خودم و راننده وانت.
استخون سر کمرم ساییده شده بود روی آسفالت و مغز استخونش کامل معلوم بود و هنوزم مشکل داره. همه جای دست و پا و سر و صورتمم پوستش رفته بود و گوشتش مشخص بود. کلاه و اینا هم نداشتم.
البته زمین که خیلی زیاد خوردم اما این از موارد بدجورش بود.

Sent from my SM-N9005 using Tapatalk