گوشیم زنگ خورد ، اسم رفیقم "محمد" افتاد

گوشی رو برداشتم ، با یه صدای خسته گفتم : سلام دیوث
یه صدای کلفتی اومد : پدر دیوث هستم ، دیوث اونجا نیست ؟ از خجالت پشت گوشی آفتاب بالانس

میزدم