موضوع: اشعار موتوری

بخون صفا کن

يه موتور مي خوام يه جاده
که به آخر نرسه
پشت چشمک چراغش
پاسبون سرنرسه
يه موتور مي خوام که من رو
ببره از اين سکون
رخش بي ترمز من باشه
واسه فتح جنون
يه موتور مي خوام ‚ يه جاده که نهايتش تو باشي
ترک لحظه هام بشيني ‚ با من از دنيا جدا شي
يه موتور مي خوام که چرخش
مثل روزگار نچرخه
فکر راه تازه باشه
روي يک مدار نچرخه
يه موتور مي خوام که من رو
ببره تا لب پرواز
گريه هام رو قاب بگيره
توي زير و بم آواز
يه موتور مي خوام ‚ يه جاده که نهايتش تو باشي
ترک لحظه هام بشيني ‚ با من از دنيا جدا شي

یغما گرویی