موضوع: شب زنده داران

برای دوستانی که شب خوابشون نمیبره اینجا دوره همی تعریف کنیم

سلام سلام خدمت همه دوستان

چه خلوته اینجا

- - - Updated - - -


چه خلوته اینجا

داش کاوه من هستما
خواب بودم یکی زد تو سرم گفت پشو رفیقت تو شب زنده داران تنهاست منم اومدم

- - - Updated - - -

اقا ابوالفضل تحویل نمیگیرین ؟

من كوچيكتم امير جان .
خوبى داداش كاوه.
حوصله ندارم، كاوه بزنيم بيرون ؟؟؟

شما تاجه سری چرا چیزی شده؟؟
اهان از دست اگزوز جانسون عصابت داغونه دادا

نه داداش عمل دارم به اگزوز جانسون!!!
دو روزه نشنيدم ، خمارم !!!
منم يه چى ميگما ساعت ١٢ كى ميره بيرون آخه؟؟؟

نوشته اصلی توسط amir.cdi

داش کاوه من هستما
خواب بودم یکی زد تو سرم گفت پشو رفیقت تو شب زنده داران تنهاست منم اومدم

فدایی داری به مولا

نوشته اصلی توسط ابوالفضل

خوبى داداش كاوه.
حوصله ندارم، كاوه بزنيم بيرون ؟؟؟

داداش منم داغونم
خداییش کلافه شدم امروز گیر مادرم و خالم و دخترای فامیل افتادم برای خرید
خلاصه دهنم آسفالت شد
خداییش ترکیدم از بس چرخیییدیم
آخراش دیگه داشتم جوش میاوردم
ساعت 9به مادرم گفتم من دیگه نای راه رفتن ندارم خلاصه با بدبختی راضیشون کردم برگردیم
واقعا موجودات عجیبی هستن این زنا

خدا بد نده چرا ؟

صبح کل اندیشه رو چرخیدیم بعد رفتیم ناهار بعد اومدیم کرج خلاصه حدود 1.5هست رسیدیم خونه
فقط یه چیز خوب بود برام توی امروز
داداشم برگشت از اصفهان
خوشبختانه ماشینمم آورد