
|
|
|
در این تاپیک پیرامون قرار ملاقات های بچه های عزیز مشهدی بحث میشه
یاعلی
5050250, A.kamran, alinozad, ame8, assassins09151200, Babak, bingo55521, Diablo, ehsan23, Erfan Ts, honda cfrx, L E G E N D, M@hy@r, mahdy007, masoud rm, mehran713, mohammad reza 23, monazzah, mostafa71, MRasool, nightwolf_suzuki, nopo, novindesigners, perspolis14, pop_brop, r66225, sajad_rv, SaMaN.BiLiZ, shahab rezaei, soheilspeedart, sorush, محمد سوزوکی@, معمار, کوروش, شهرام
برنامه فردا چیه؟؟؟زود تند سریع بگید!موتورو سرویس کردم،گاز خور وشحتناک!خورشیدی 44 تائی!لاستیک میزون!زنجیر میزون!قیافه میزون!کرپی ها میزون!ترمزها میزون!دسته ها میزون!حریف میطلبیم....
بذارید خودم بگم؟:
جواد:من موتورم خرابه...النگوهاش شکسته باید برم برای موتورم النگو بخرم
امیرمسعود:من موتورمو فروختم با پولش رفتم کلی النگو خریدم
محمد عقیلیکم کم داری آبروی روانی ها رو میبری ها)من هنوز نمیدونم بیام یا نیام!نمیدونم موتورم آب بندی شده یا نه...بذار ببینم باید با النگوهام بازی کنم یا بیام
مسعود آر امقرار بود بیاد مشهد بریم)آخ آخ النگوهام گرگان جا مونده شما برید من خودمو میرسونم
مجتبی:یار دیرینه اما بد قول و پایه و نیم پایه
خودم:قام قام...قام قام قام...قااااام قاااااااممممم،بوق بوق...نیومدید من خودم رفتم کراسهارو روشونو کم کنم
ولی جدای از شوخی زود برنامه بچینید!
راستی یادم رفت مسعود اقا روانی کجاست؟میاد نمیاد؟
---------- Post added at 05:49 PM ---------- Previous post was at 05:43 PM ----------
خبر جدید:محمد عقیلی میگه ریسک نمیکنم وایمیسم النگوها مو میشمرم!
آقا یکی به من بگه موتوری که رینگ پیستون نو شده،اگه بیاد کوه و زیاد فشار نیاره امکان داره در حدی به روغن سوزی بیفته که یک لیتر روغن رو توی یک روز بسوزونه؟
اقای محمد اقا موتور جواد رو این شاسگول خان بد درست کرده بود!تازه جواد فشاری هم نیاورد!من تو کتم نمیره چطور میشه که با رینگ پیستون نو موتور جوری بشه که از دوزمانه ها بیشتر روغن بده!بابا اون حسین فلان فلان شده سوتی داده موتور جواد اینجوری شده اگه نه ربطی نداشت.
آخه 6 سیلندر !از وقتی موتور رو از تعمیرگاه آوردم هنوز یک چهارم باک هم نسوزوندم
اصلا ناجور طلسم شده ، یا بارون میاد ، یا مسیری که میخوام برم با موتور نیس
خودمم خیلی دلم واسه روان سواری تنگ شده
بذار این هفته بگذره ، قشنگ برم دور دور بزنم ، آب بندی که شد ، برم فیلر هاشو تنظیم کنم و لاستیک و لنت عقب هم عوض کنم ، اون موقع ببینم بازم کری میخونی یا نه
زت زیاد
اون آگاه گشاد موتور منو هنوز نبسته
من قبل از ممل رفته بودم
چون ممل بيشتر براش سود داشته اول اونو درست كرده(تازه 10 روز طولش داد!!)
تا شنبه هم فكر نمي كنم جمعش كنه
لوازم خريده ولي تراشكاري نفرستاده بود
درضمن من فردا مسابقات تاپ رنجر داور هستم اگه موتور هم بود نميتونستم بيام
با مسعود رفتيم موتور رو ديديم
چندتا عيب ناجور از موتوره در آورد و از خريدش منصرف شدم
احتمال زياد يا صبر ميكنم اخر تابستون كه يكم پول دستم بياد يا ميرم تهران ميخرم
موتورم اگه براي داداشت خواستي باهات راه ميام
درضمن براي برنامه فرداتون به مسعود حتما خبر بديد
به خاطر ما اومده مشهد
نامردي نكنيد
اصلا جو نگيرت
علي راست ميگه من به موتور فشار نياوردم
ولي امروز كه پيستون رو باز كرده بود پيستون روش خط افتاده بود ناجور!
اگه كوه نميرفتم مجبور مي شد مجاني عوضش كنه اما الان بهانه دستشه كه توي كوه فشار آوردي
اصلا عجله نكن
خر نشو!!!![]()
همیشه پای یک ایرانی درمیان است
دعا کنید دوباره موتور ژاپنی بگیرم
پر همتون باز!مسعود آر ام که ترسید بیاد گفتم میخام از روی موتورت رد شم ترسید گفت نمیام،ممل نمیاد،جواد نمیاد،امیر مسعود نمیاد،مجتبی نمیاد!نتیجه:
جواد:محمد رو هم اغفال کرد فردا میرن بازار النگو فروشی البته جواد النگو زیاد داره فقط تعدادشو زیاد میکنه!
محمد عقیلی:طبق نصیحت جواد(فلاتیها)میخاد بره برای روان یک جفت النگو بخره بندازه توی کمکهای جلوی روان ببینه این فلاتیها چه حسی دارند اینقدر به فلات انگو میبندند!البته دفعه اولشه...یعنی جفت اولشه
مجتبی:النگوهای فلات تیز بوده بنده خدا دستش بریده...
امیرمسعود:فلات رو فروخته بره همه شو النگو بخره!!!
مسعود آر ام:همون که گفتم،النگوهاش گرگان جا مونده...
خودم مثل شیر،روانم مثل اسب 8 صبح میزنم کوه!
مسعود روان:مثل ببر،روانش مثل قاطر 8 صبح با من قرار داره...
یک حالی ازتون بگیرم...نامردا...خیلی نامردید مارو تنها گذاشتید...راسته حقیقتش هم با اون گروه دیگه هم حال نمیکنم خلقیات و روحیتاشون با اکیپ ما فرق فوکوله،تو شهر زیاد جلب توجه میکنند،برای اینکه بفهمی کامل چی میخان بهت بگن هم باید یکم زبان پشتو بلد باشی!!!فکر میکنی رفتی بیابونهای پاکستان آفرودبنابراین دوتائی میریم سنگین تریم...
---------- Post added at 12:58 AM ---------- Previous post was at 12:46 AM ----------
پر همتون باز!مسعود آر ام که ترسید بیاد گفتم میخام از روی موتورت رد شم ترسید گفت نمیام،ممل نمیاد،جواد نمیاد،امیر مسعود نمیاد،مجتبی نمیاد!نتیجه:
جواد:محمد رو هم اغفال کرد فردا میرن بازار النگو فروشی البته جواد النگو زیاد داره فقط تعدادشو زیاد میکنه!
محمد عقیلی:طبق نصیحت جواد(فلاتیها)میخاد بره برای روان یک جفت النگو بخره بندازه توی کمکهای جلوی روان ببینه این فلاتیها چه حسی دارند اینقدر به فلات انگو میبندند!البته دفعه اولشه...یعنی جفت اولشه
مجتبی:النگوهای فلات تیز بوده بنده خدا دستش بریده...
امیرمسعود:فلات رو فروخته بره همه شو النگو بخره!!!
مسعود آر ام:همون که گفتم،النگوهاش گرگان جا مونده...
خودم مثل شیر،روانم مثل اسب 8 صبح میزنم کوه!
مسعود روان:مثل ببر،روانش مثل قاطر 8 صبح با من قرار داره...
یک حالی ازتون بگیرم...نامردا...خیلی نامردید مارو تنها گذاشتید...راسته حقیقتش هم با اون گروه دیگه هم حال نمیکنم خلقیات و روحیتاشون با اکیپ ما فرق فوکوله،تو شهر زیاد جلب توجه میکنند،برای اینکه بفهمی کامل چی میخان بهت بگن هم باید یکم زبان پشتو بلد باشی!!!فکر میکنی رفتی بیابونهای پاکستان آفرودبنابراین دوتائی میریم سنگین تریم...
آره اگه روان مثل قاطر باشه فلات مثل الاغهامروز روان کاری کرد جمعیت کنار سد شروع به تشویق و سوت زدن کردن!مشهدی جماعت خیلی حرفه که تحت تاثیر قرار بگیرند و برای موتورسوار ارزش قائل بشند و تشویقش کنند!!!همون شیب تنده با روان بصورت آب خوردن زده شد!مسعود هم تا 2 متری آخرش رفت!دم قاطر و اسبمون گرم که روی تمام فلاغ ها رو کم کرد
---------- Post added at 01:37 PM ---------- Previous post was at 01:35 PM ----------
در ضمن زیاد با عیسی نپر حواست باشه،از تاسمانی بدتر و تیرتره!ما که با تاسمانی رفتیم بیابون خیالی نبود،فرش دادیم تو حواست جمع باشه جواد جون...![]()
با سلام خدمت تمام دوستان
اولا جای همه اونایی که نیامدن خیلی خالی بود همه چی عالی بود
هوا ، مسیر ، مناظر و....( به استثنا ضد حالاش)
خوب برای اینکه یکم دل اونایی که نبودن بسوزه این دو تا عکس رو میزارم تا حالشو ببرن
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
مسیر رو از چشمه شروع کردیم جاتون خالی اون بالا رفتیم چه هوایی بود سر صبح بعد تو پیست یه دو تا پرش زدیم به سمت تک درخت رفتیم و بعدش به سمت معدن که یک صداهایی از موتور من شروع شد؟؟؟
بله با اجازتون این کمک عقب بیچاره تحمل وزن سبک بنده رو نداشتو به فنا رفته بود و بقول دوستان موتور به یویو تبدیل شد، داشتیم میرفتیم که بخاطر یه تعویض دننده 2 به 1 بصورت کاملا مسخره زمین خوردمو کتی کلاج شکست و ضد حال اول شروع شد
خلاصه رفتیم و از معدن سر درآوردیم و از تو روستا ده قیبی که چشم به یه لوازم یدکی افتاد علی آقا هم زحمت کشیدن کتی رو تعویض کردیم(البته با کتی سی جی)
ادامه دارد...
بعدشم رفتیمو دوباره بصورت خیلی مسخره چندتا قلط و قل خوردن اقا مسعود!بعدم که زمین خوردنهای من توی شیب شروع شد!چون روان خیلی وحشی شده بود نمیتونستم تخته گاز شیب رو برم!تا آخرش قلق شیب و گاز دستم اومد و رفتم بالا!این بین هم اقا مسعود با موتور من دوبار رفتن بالا و یبار تا 5 متری آخر شیب رفتند!این وسط روان من هم یک پشتک خیلی خفن زد!توی شیب دیدم سر موتور داره میاد بالا!سریع گاز رو ول کردم ولی فایده ای نداشت بس که قوی شده دیدم هنوز داره میاد بالا!سریع قطع کن رو زدم ولی بازم از رو نرفت!اومد بالا دیدم دیگه نمیشه نگهش داد،خیلی ریلکس پیاده شدم،موتور 90 درجه عمود به زمین بود بازم آخرین زورم این بود که کنار موتور وایسادم و از قسمت کتی کلاچ موتورو گرفتم ولی نمیخاست وایسه!خیلی باحال یهو نیم متر روی هوا بلند شد سریع موتورو هل دادم به بغل تا لااقل نره پائین و این بالا گیر کنه و یک ملق توپ زد و با فرمون اومد پائین!منتها چون هلش داده بودم گیر کرد و نرفت پائین شیب...بلندش کردم خیلی ریلکس روشنش کردم و اومدم پائین منتها صفحه کیلومترم بالا جامونده بودالان موتورم بیشتر شبیه کراس شده
ولی خیلی هار شده،اصلا باورم نمیشد همچین ملقی بزنه و اینقدر زور داشته باشه!تا تخته گاز میکردم سر موتور میومد بالا!
بله دوستان
همانگونه که در عکس ها ملاحظه میفرمایید موتور اینجانب تقریبا این بار داغون شد.
خلاصه بعد از تعویض کتی ادامه دادیم و از یه شیب خفن که خیلی زیبا بود بصورت خاموش و سرسره بازی پایین آمدیمو انداختیم توی رودخونه که چشمتون روز بد نبینه
آقا تخته کرده بودیم که ناگهان با سنگهای درشت برخورد کردیم ، با هر بدبختی بود ردشون کردیم ، یه جایی دوتایی اشهد مونو خوندیم تو رودخونه یه تیکه رو آب برده بود که از روش پریدیم و شانس آوردیم پرت نشدیم رو زمین
رسیدیم یه جایی که نفس تازه کنیم ، علی رفت منم شروع حرکت یه سنگ گنده جلو چرخ گیر کرد و مارو پرت کرد زمین یه چن تا قل مفصل خوردم ( دومین ضد حال بود)
دو باره راستو ریستش کردیم تا حرکت کنیم از تو شونه رودخونه آمدم بالا بیام که بازم .....( خودتون حدس زدین) بله رادیات روغن پایش شکست ، قاب کمک جلو خورد شد یکم هم کمک خط برداشت و متاسفانه کتی سی جی هم مجددا شکست و خودمم یه چند تا قل دیگه خوردم
به هر بدبختی بود رسیدیم به شیب خفنه ، تقریبا تا خود شیب خفنه آب سد بالا آمده بود ، علی هم بعد از یک بار که خدا بروش رحم کرده بود ( خودش میگه چرا) بالا رفت و یکم تمرین( سعی) کرد تا اینکه آمد و ما رو هم گفت که تمرین ( سعی ) کنیم
ما هم رفتیم و تا 2 متر مونده رفتم و آمدم علی هم که شکاری بود سوار بر اسبش دوان دوان رفت و رفت تا اینکه صدای صوت و کف حاظرین تمام منطقه را فرا گریفت .
ولی واقعا جای همه خالی بود.![]()
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)