موضوع: ازدواج ؟؟؟ آری یا نه ؟؟

سلام به همگی
در مورد موضوع ازدواج میخاستم باهاتون مشورت کنم
انصافا بچه های با معرفتر از اینجا هیچ جا نیست
خب بریم سر اصل مطلب
من الان بین 21 و 22 سالگی هستم میدونم خیلی بچه ام
از سربازی معاف شدم و الان کارمند یه شرکت خصوصی هستم دانشجو حقوق هم هستم ترم 6
یه 405 از خودم دارم و مشکل خونه هم ندارم یعنی داره کم کم حل میشه به فکر خونه ی پدری نیستم
با اینکه آپارتمانیه و 2 واحد خالی داریم دوست دارم از اول مستقل باشم
اهل زید بازی و این جور مسایل هم ابدا نیستم و نبودم
اخیرا خیلی احساس تنهایی میکنم و تغربیا در شرف داغونی هستم
از عشق و حال جوونی و مجردی هم دیگه حالم داره به هم میخوره
هنوز تصمیم سفت و سخت نگرفتم و کسی را هم مد نظر ندارم
ولی با پدرم که مطرح کردم فوق العاده استقبال کرد و گفت من همه جوره پایه ام (بابام خیلی باهام رفیقه)
حالا به نظر شما که حکم برادرای بزرگتر من را دارین من چی کار کنم ؟؟؟

شوخی کردم

فعلامجردی را عشقه

فقط رسم چند همسری نداریما
برا شروع من نمیدونم سی بی پسره یا دختر ؟؟؟

نوشته اصلی توسط mosim2m

بچه ها بیاین اینجا یه رسم باحال بذاریم . بیاین با موتورای هم ازدواج موقت کنیم ! .

درود
موتور من مرد یه مرد واقعیه براش دنبال زن باید بگردم؟
همه پست های این تایپک رو خوندم حرفهای همه جالب بود استفاده کردیم
مخصوصا milad_67
نظر من اینه که نباید ازدواج رو با تفریح و سرگرمی اشتباه گرفت
خالی کردن عقده ها مجردی قبل از ازدواج خیلی مهمه مثلا یکی همه عمرش دوست داشته یه سفر با موتورش بره کل ایران رو بگرده مسلما بعد از
ازدواجش از این جور کارها نمی تونه بکنه اگر هم بتونه بکنه داره یه جورهای بی مسولیتی خودشو نشون میده با ول کردن زنش
خیلی از متاهل ها رو دیدم بعد از ازدواجشون وقتی جوون های مجردرو می بینند آه و حسرت می خوردند بعدش به بچه و زنشون نگاه می کنند
که انگار اونها مقصر هستند که اون نمی تونه عشق جوونی رو بکنه این عقده ای است که در نهاد طرف باقی می مونه و بعد از ازدواج سرباز می کنه
این در مورد دخترها هم صادقه وقتی ازدواج می کنند خیلی از لذایذ مجردی رو نچشیده پا به دوران متاهلی می ذارند
در کل وقتی دیدید آرزوهای مجردیتون تا حد معقولش برآورده شده برید زن بگیرید ( خود من کلی آرزو دارم که باید تا مجردم برآوردش کنم)
الان وارد 25 سال شدم

حسن اقای عزیز من خودم 25 سالمه متاهلم 1 پسر گل 3 ساله هم دارم عشق دنیارو هم دارم میکنم چون همسرم ماه بود .
اگه همسر خوب گیرت بیاد نونت تو روغنه. اما اگه بد باشه بدبختت میکنه.من هم موتور دارم هم با موتورم قرار ملاقات میرم . البته ساعاتی رو در نظر میگیرم که از خانوادم نزنم.
ازدواج باعث میشه زندگیتون شکل بگیره. هدفمند بشه. معنی دار بشه. در ضمن همسرتون بزرگترین حامی شماست .
همیشه ازدواج های زود استحکام بیشتری داشتند نسبت به کسانی که دیر ازدواج میکنن. به 2 دلیل
1. شما در سن کم هنوز رفتار وعقایدتون کامل شکل نگرفته پس هنوز انعطاف دارین. همچنین همسرتون که این باعث میشه در شروع زندگی خیلی بهتر اخلاق رفتار و سلیقتون با هم مچ بشه.
2. در سن کم شما کمتر برای انتخاب همسرتون گیر میدین پس بنابر این بزرگترها یعنی پدر و مادر که تجربه زندگی بیشتری دارن در تصمیم شما دخالتشون معصره که میتونه به دور از احساس کمک بزرگی در انتخاب همسر شما در رفتار خانوادگی همسر شما که بی نهایت این رفتار در زندگی شما معصره کمک میکنن .

کدام یک را انتخاب میکنید؟

1: ازدواج بر اساس عشق
2: ازدواج بر اساس منطق

نیازی نمیبینم توضیح بدم چون همه میدونن این دوتا چه تفاوتهای با هم دارن

کدوم یک رو انتخاب میکنید البته با ذکر دلایل؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نوشته اصلی توسط حسـن

کدام یک را انتخاب میکنید؟

1: ازدواج بر اساس عشق
2: ازدواج بر اساس منطق

نیازی نمیبینم توضیح بدم چون همه میدونن این دوتا چه تفاوتهای با هم دارن

کدوم یک رو انتخاب میکنید البته با ذکر دلایل؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ازدواج بر اساس منظق
دختری که باهات دوست شه به درد ازدواج نمیخوره ( بدون رفت و امد و شناخت از هم دیگه عشق به وجود نمیاد )
پس در نتیجه هرکی عاشق میشه یا با طرف قبلا دوست بوده یا با یه نگاه عاشق میشه که از روی منطق نیست و بعد از مدتی پشیمان میشه

نوشته اصلی توسط حسـن

کدام یک را انتخاب میکنید؟

1: ازدواج بر اساس عشق
2: ازدواج بر اساس منطق

من که هنوز روانم بو شیر میده

اما در کل :

گزینه 2

دلایل **** رو هم کاملا قبول دارم