|
|
|
|
|
|

جدی میگی عجب دوستی داشتی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اره.دور هم نشسته بودیم حال خوشی داشتیم.هر کی یه داستانی می گفت.داستان من این بود که:یه روز تو مهد کودک حالم بد بود(تب داشتم).زنگ بازیم بودزنگ اخر -بچه ها رفته بودن تو حیاط من با اجازه ی مربیّم (خاله شهلا)قرار شد تو کلاس بشینم نقاشی کنم .خلاصه یه 5 دقیقه ای نقاشی کردمو دیدم حال نمیده تصمیم گرفتم لوازم کیفای بچه هارو تو کلاس جابه جا کنم.خلاصه تو 7 8 دقیقه عملیات با موفقیت به پایان رسید.
رفتم خونه طبق معمول مادزم گفت چی کارا کردین امروز. منم در عین خونسردی قضیرو گقتم بهش.منمادرم
احتمالا وقتی بچه ها رسیدن خونه این شکلی بودن
(فرداش نرفتم مهد)
سنگاتو درست بچین.حلّهچرا که نه! موتورم 200تانمیره ولی 100تاکه میره!
به البوم من هم سر بزنید نظراتونو پ.خ کنید. آی لاویو Pmc
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)