موضوع: خفتگیری موتور سیکلت

دیشب ساعت 1 داشتم بر میگشتم خونه ، چمران جنوب دیدم یک پالس دو ترک پشت سرم میاد ، پل گیشا را دور زدم وارد امیرآباد بشم دیدم باز هم اومد ، اومد کنارم گفت چند تا میره و من را ترکت سوار میکنی و... منم گفتم نه بعدش یکدفعه پیچید جلوم ترمز محکم گرفتم از سمت چپش رد کردم ، میدونستم سر چهار راه کانکس پلیسه نزدیک چهار راه شدم دیدم داخلش هم هست ، پالس هم پشت سرم میومد ، سرعت را کم کردم دوباره پیچید جلوم زدم رو جک و کلیدش را در اوردم ، اما فرصت نکردم کلید خودم را در بیارم فقط قطع کن زدم ، رفتم طرف کانکس تازه پالسیها پلیس را دیدن ، پیاده شدن با تمام سرعت رفتن تو کوچه روبرو ، فرار کردن ، پلیس اومد گفتم جریان این بود کمی نصیحت کرد و استعلام کرد دید موتور پالس هم سرقتی بوده ، صورتجلسه پر کردن و اومدیم .
خیلی صحنه بدی بود اولین بار بود میدیدم هنوزم دلهره دارم ، دوستانم خیلی مواظب باشین مخصوصا شبها محلهای خلوت سعی کنید نرید تنها نباشید ، حالا این دفعه شانس آوردم ، اگر موتور را زده بود زمین یا چاقو زده بود یا با ماشین میزنند به آدم به راحتی برده بود .

دادا این برا منم پیش امده به ادم رحم نمیکنن با قمه امدن جلو من بودمو دوستم منم قفل زنجیره موتورو کشیدم رفتم جلو یارو دید من کم نیاوردم سوار شدن رفتن {خدایشو بخوای داشتم از ترس میمردم ولی کم میاوردم میزدن ناقصه مون میکردن}

من با cdi بودم

نوشته اصلی توسط eshgh_namordeh

دیشب ساعت 1 داشتم بر میگشتم خونه ، چمران جنوب دیدم یک پالس دو ترک پشت سرم میاد ، پل گیشا را دور زدم وارد امیرآباد بشم دیدم باز هم اومد ، اومد کنارم گفت چند تا میره و من را ترکت سوار میکنی و... منم گفتم نه بعدش یکدفعه پیچید جلوم ترمز محکم گرفتم از سمت چپش رد کردم ، میدونستم سر چهار راه کانکس پلیسه نزدیک چهار راه شدم دیدم داخلش هم هست ، پالس هم پشت سرم میومد ، سرعت را کم کردم دوباره پیچید جلوم زدم رو جک و کلیدش را در اوردم ، اما فرصت نکردم کلید خودم را در بیارم فقط قطع کن زدم ، رفتم طرف کانکس تازه پالسیها پلیس را دیدن ، پیاده شدن با تمام سرعت رفتن تو کوچه روبرو ، فرار کردن ، پلیس اومد گفتم جریان این بود کمی نصیحت کرد و استعلام کرد دید موتور پالس هم سرقتی بوده ، صورتجلسه پر کردن و اومدیم .
خیلی صحنه بدی بود اولین بار بود میدیدم هنوزم دلهره دارم ، دوستانم خیلی مواظب باشین مخصوصا شبها محلهای خلوت سعی کنید نرید تنها نباشید ، حالا این دفعه شانس آوردم ، اگر موتور را زده بود زمین یا چاقو زده بود یا با ماشین میزنند به آدم به راحتی برده بود .

خیلی مواظب باش موتورت تو چشمه

علیرضاجان خداروشکر کن که خودت سالمی موتورم نبردن
با این موتورا که میری خیلی مواظب باش
منم یکی دوبار خفت کردن (البته موتور نه ، گوشی و پول و اینا میخواستن) به جای فرار درگیر شدم که نتیجه داد :دی البته توصیه نمیکنم این کارا رو

قضییه خفتگیری باز شد بزار منم بگم....
تازه موتورو گرفته بودم و داشتم تو محل میچرخیدم(فقط شانس اوردم رفیقم ترکم بود)
یهو دیدم 2تا اپاچی افتادن دنبالم.....هرجا میرم میان و ول نمیکنن....گفتم برم خونه امار خونه گ ه ی میشه فردا میان از خونه میدزدن.....
اقا رسیدیم به اشرفی ساعت2 شب....دیدم معکوس دادن که بیان جلوم منم شل کردم که یهو بپیچم تو فرعی که نشد....یکی اومد کنارم اون یکیم اومد جلوم...منم تازه موتورو گرفتم بودم و قلقش دستم نبود...
خلاصه به رفیقم گفته بودم زنگ بزن به ارازل محل زنگ بزن بیان دنبالمون....این منگولم زنگ زده بود به بسیجی های محل(اتفاقا خوب شد) اقا زدیم کنار دستم فقط رو دزدگیر بود که اگه خواست بره موتورو خاموش کنم...تو همین فکرا بودم که داشتم از موتور پیاده میشدم یهو دیدم 5تا پالس بدون پلاک اومدن(منم که دیدم همه بکس اشنا هستن پرو شدم رفتم سویچ اپاچی که کنارم بودو ور داشتم )اون یکی هم که جلو بود دید اینجوریه گازو گرفت و رفت که 5مین بعدش گرفتنش این یکی هم که نگو یه سره بوده(اخه تا دید داره شر میشه سویچ دست من هندل زد الفرار...)
خلاصه جفتشونم گرفتیم فرستادیمشون حوزه و دیگه دیکه.......
شانسی که علیرضا اورده :
1. قلق موتور دستش بوده
2. ایستگاه پلیس و میدونسته کجاس...

حدود 4 ماه پیش بود ساعت 1 یا 2 شب ، داشتم با هیوسانگ از جیحون میرفتم پایین که دیدم یه پالس 180 که 2 ترکه بود داره بغل دستم میاد و جلو عقب میره ، خلاصه مشکوک شدم ، رفتم پایین تر و انداختم تو سپه که دیدم چراغش رو خاموش کرده دنبالم میاد اخر خیابان سپه دور زدم و برگشتم به سمت شرق که دیدم باز دنبالم میاد ، تا اینکه رسیدم تقاطع خوش که دیدم 2 تا موتور شدن و پشت چراغ که ایستاده بودم برام چاقو کشیدن که منم سریع دنده دادم و فرار کردم ، همینجوری که به سمت شرق میرفتم از پل امام خمینی که رد شدم یکم فاصله گرفتم باهاشون اما باز میومدن ، انداختم سمت کمالی و بعدش میدان حر ، دیدم باز از دور میان ، این دفعه انداختم تو پاستور شرقی که حفاظت میشه و دیگه ندیدم بیان ، خلاصه چون میدونستم احتمال داره از روی صدای اگزوز تشخیص بدن که من کدوم سمت میرم ، با دنده مرده رفتم برگشتم خونه
همیشه چند نکته رو فراموش نکنید
1. اگزوز بی صدا = دردسر کمتر
2. تنهایی محل های خلوت نرید ، چه روز چه شب
3. بنزین موتور رو پر کنید که اگه مجبور شدین فرار کنین
4. محل هایی که نمیشناسید اصلا تنهایی نرید
5. اگه دزد دنبالتون کرد سریع برین تا کلانتری یا هرجا که شلوغ یا حفاظت شده باشه

نوشته اصلی توسط ****

حدود 4 ماه پیش بود ساعت 1 یا 2 شب ، داشتم با هیوسانگ از جیحون میرفتم پایین که دیدم یه پالس 180 که 2 ترکه بود داره بغل دستم میاد و جلو عقب میره ، خلاصه مشکوک شدم ، رفتم پایین تر و انداختم تو سپه که دیدم چراغش رو خاموش کرده دنبالم میاد اخر خیابان سپه دور زدم و برگشتم به سمت شرق که دیدم باز دنبالم میاد ، تا اینکه رسیدم تقاطع خوش که دیدم 2 تا موتور شدن و پشت چراغ که ایستاده بودم برام چاقو کشیدن که منم سریع دنده دادم و فرار کردم ، همینجوری که به سمت شرق میرفتم از پل امام خمینی که رد شدم یکم فاصله گرفتم باهاشون اما باز میومدن ، انداختم سمت کمالی و بعدش میدان حر ، دیدم باز از دور میان ، این دفعه انداختم تو پاستور شرقی که حفاظت میشه و دیگه ندیدم بیان ، خلاصه چون میدونستم احتمال داره از روی صدای اگزوز تشخیص بدن که من کدوم سمت میرم ، با دنده مرده رفتم برگشتم خونه
همیشه چند نکته رو فراموش نکنید
1. اگزوز بی صدا = دردسر کمتر
2. تنهایی محل های خلوت نرید ، چه روز چه شب
3. بنزین موتور رو پر کنید که اگه مجبور شدین فرار کنین
4. محل هایی که نمیشناسید اصلا تنهایی نرید
5. اگه دزد دنبالتون کرد سریع برین تا کلانتری یا هرجا که شلوغ یا حفاظت شده باشه

دادا اینا چه قدر پرو بودن تو جیحون خفت گیری !!!{قصرالدشت .جیحون.خوش. سلسبیل.کارون } کسی ت خ نداره خفت گیری کنه
من بچه همین جاهام
اگه میتونستی پلاکی قیافه ای چیزی ازشون ببینی پیداشون میکردم