موضوع: عکس های اطراف فریدون شهر

سلام به همگی من اومدم

خوب من هم که عموسفرنامه شدم رفت

اول از همه افراد شرکت کننده
1.جناب آقای رئیسی
2. مصطفی
3.بهزاد913
4.کمانگیر

به علت بی موتور بودن من بهزاد 913 زحمت کشیدن و صبح با موتور 250 اومدن دنبالم (فکر کن ساعت 7.5 صبح یک صدایی شبیه

ماشین بدونه اگزوز)اومدن وراه افتادیم به طرف بزرگترین پل روگذر خاورمیانه (خیابان امام خمینی)ودر محل قرار به هم پیوستیم

توراه خیلی حال کردیم بعد از پمپ بنزین وزدن سوخت ادامه دادیم و چند دقیقه نگذشته بود آقای رئیسی غیب شدن تماس گرفتیم و

متوجه شدیم تو راه موتور ecu موتور قاطی کرده با قطع ناگهانی برق موتور راه افتادوتقریبا 2 ساعت از راه را رفته بودیم که 250

خراب شدو شروع به سرفه کرد بعد از تجمیع قرار شد بهزاد برگرده که رگ غیرت منم باد کرد وگفتم منم با بهزاد برمیگردم تا خدای نکرده

مشکلی برای ایشون پیش نیاد توراه برگشتن خیلی سرویس شدیم تا به اصفهان رسیدیم و در خیابان ابن سینا اصفهان موتور خاموش

شد و هر چی حل دادیم روشن نشد وبهزاد طی تماس با دوستشون درخواست کمک کردن دوستشون اومدن و موتور تا تعمیرگاه

بکسل شد بهزاد هرمز را آورد و ما حرکت کردیم به سمت فریدن تو راه که ما نابود شدیم از بس زیاد بود ولی بالاخره به دوستان رسیدیم

و ساعت 3 بود که نهار را خوردیم و بعد از تابیدن در دامن طبیعت به آبشار پونه زار رسیدیم و خستگی به کل از تنمون در شد

به راه ادامه دادیمو به گله دام برخوردیم که سگاشون کمی دنبالمون دویدن .

بعد طی مسافتی به رودخانه رسیدیم و تو عکسا پیداس چطوری خیس شدیم ,کنار رودخانه چای آتیشی درست کردیم واستراحت

کردیم وحالا دیگه دیر وقت بود و باید جای خواب مهیا میکردیم قابل ذکره که منطقه مورد بحث دارای حیوانات وحشی نظیر گرگ و

خرس و شغال و روباه بوده واطراق در طبیعت خیلی خطرناکه، خودمونو به روستایی رسوندیم واونجا شب را سپری کردیم .

صبح هم با صبحانه عالی که از عشایر منطقه تهیه کردیم شروع شد و بعد به دل کوه زدیم اینجا بود که موتورا محک خورد

و در مزرعه پرورش ماهی هم رفتیم و اونجا یک سگ بسیار قدرتمند دیدیم و ازش عکس تهیه کردیم

راستی این بار مصطفی دوربین بسیار خوب خودشو آورده بود و عکسای زیبایی انداختیم

از بحث خارج نشیم

برای ناهار به شهر برگشتیم و خرید کردیم و دوباره به دامن طبیعت برگشتیم واونجا ناهار خوردیم

قابل توجه ما هروقت بیرون میریم سعی میکنیم به طبیعت احترام بزاریم و اونجا رو آلوده نکنیم این نکته بسیار مهمی هستش

جای همگی دوستان خالی بود عصربود به سمت اصفهان راه افتادیم و در راه چندجا توقف کوتاه کردیم و الان هم در خدمت همگی

هستیم و همین جا این سفرنامه به اتمام رسید

با اجازه من برم بخوابم و خستگی برگشتو رفع کنم چون خیلی با سرعت برگشتیم