موضوع: عکس های باغ بهادران-چادگان

سلام
اول اسامی
1.مصطفی -2.آقای رئیسی-3.کمانگیر-4.علی پیکان پور -4.کاربر جمشیدی-5.علی یزدانی -6.بهزاد 913-7.دوست بهزاد با نام پیمان

-8.کوروش بندیت -9.حسن .-. همینا بودیم اگه کسی از قلم افتاد شرمنده

گزارش از اینجا شروع میکنیم که شب قبل هماهنگیا رو انجام دادیم ببینیم چند نفرهستیم تقریبا 5نفر اعلام آمادگی کردند قرار شد صبح

ساعت 8 روبروی هتل آسمان باشیم ،من متاسفانه موتور ندارم و ترک نشین آقای یزدانی شدم .صبح اول اومدم سایت دیدم دوست

خوبمون کوروش بندیت پیغام داده صبح ساعت 7.30 زنگش زدم از خواب ناز بیدارش کردم گفتم بیاد و منتظر علی یزدانی موندم بالاخره

اومد و ما هم راه افتادیم .همه کلاه ایمنی داشتند و تقریبا مدارک دنبالشون بود ،تو راه باغبهادران در جاده توسط پلیس کلیه موتورها

متوقف ومورد بازدید مدارک و استعلام قرار گرفت و اجازه تردد در جاده صادر شد تو راه خیلی مناظر خوبی دیدیم و پمپ بنزین هم بنزین

اساسی زدیم تا رسیدیم باغ بهادران و بعد از کمی گشتن به جنگل دست نخورده رسیدیم اونجا محل توقف ما شد ،عجب جای بود از

درختان شکوفه سفید میومد و روی زمین مثل برف سفید بود تو عکسها این مورد معلومه .باید همین جا از از زحمات همه تشکر کنم از

بهزاد 0913 بابت هندوانه بسیار قرمز و شیرین که آورده بودن

بعد از صرف ناهار در باغبهادران همگی موافق سامان بودن رفتیم سامان در کنار رودخانه هندوانه خوردیم و علی پیکان پور و بهزاد

0913 و دوستشون تشریف بردن داخل آب .وبا تمام شدن قسمت پذیرایی و آب تنی دوستان به سمت تیران وکرون راه افتادیم و

بعد از اون داران و نرسیده به نجف آباد گروه از هم جدا شدن و هر کسی مسیرش آتشگاه اصفهان بود از نجف آباد و الباقی از خیابان

امام خمینی اصفهان رفتند به سمت خونه .

نکات جالب موتورسیکلت رپسول در جاده بود که با اون صدای نازنینی که داشت روحیه بالایی به شخص بنده داد و کاواساکی 400

که در اتوبان چمران پلیس انداخته بود دنبالش و پلیس نمیتونست اونو نگه داره ،موتور 400 از هم محله ها بودن که من 2 ساعت

بعد در تماس تلفنی جویای حال شدم و ایشون خبر در رفتن از دست پلیس و سالم بودن موتور رو گفتن و بسی من خوشحال و

مسرور شدم .در همین جا به پایان می رسیم . از دوستان خواهشمند چیزی بهش اضافه نکنند متن با ملاحظات کامل نوشته شده