موضوع: • • • اطلاعات و اخبار پیرامون توقیف و ترخیص موتور سیکلت • • •

م فاطمی کفی و فقط دو تا ازاین کیسه زباله سفید پوشا

منم دو ترک داشتم میرفتم از کویر تا خونمون که 1 چهاراره فاصله داره چله تابستون بود کلاه تو شرکت بود

اومد وسط خیابون جلوم ایستاد منم دلم سوخت و بهش اجازه دادم صبح فردا تو بیمارستان بیدار نشه

مدارک ؟ ندارم تو شرکته ....

آقا من محل کارم اونجاست ببین الان با موتور میرم جلو درش بیخیال شو میرم مدارک رو میارم موتور همین جا باشه برم بیارم ؟

نه نمیشه باید بره رو کفی

رفت رو رمپ کفی منم ایستادم جلوش اون از این ور حل میداد من از اینور نمیزاشتم

گفتم نمیزارم بزاری بالا ... گفت بیا پایین ... گفتم اصلا فکرشم نکن یکجور با هم کنار میاییم

دید زورش نمیرسه بیخیال شد

گفت موتورو بزار کنار برو مدارک بیار ... منم میدونستم میخواد چه رکبی بزنه

گفتم ما امشب عروسی داریم الان خیلی گیر موتورم شیرینیه این مراسم فرخونده رو هم الان

تقدیم میکنم شما هم در شادی ما سهیم بشید (تو روح جد و آباد چوپونت 9 یوس)

گفت حیف این موتور نیست بره رو کفی ووو (میخواستم بگم حالا دیگه گه نخور اینارو باید اول میگفتی نه بعد من )

10 تومن در آوردم گفتم بفرما گفت بده به اون جناب اون جناب هم رفت لب جوب منم چسبوندم کف دستش

دوتا فحش تو دلم دادم و رفتم دم شرکت ....