عکس های آخرین قرار ملاقات سال 90 راحت آباد 90/12/26

**soroush adventure** · 26-12-1390 ,04:49 بعد از ظهر

قرار بسیار خوبی بود ممنون از همکاری همه دوستان
خوب تا ساعت 10 صبح همه بچه ها حاضر شدن در محل قرار و پس از دیدار یکدیگر کم کم اماده حرکت شدیم ، در ابتدا بابک گروه رو هدایت میکرد و در وسط **** و در اخر عشق نمرده ، خوشبختانه طولی نکشید که رسیدیم به اول جاده فشم و پس از طی چند کیلومتر کم کم هوا ابری شد و سرد تر ، هرچی جلومیرفتیم انگار تمومی نداشت این جاده ، خلاصه پس از کیلومتر ها رسیدیم به زایگان ، با باز کردن در ویلای نوید عزیز بچه ها تک تک از لای برف خودشونو به حیاط ویلا رساندند و پس از پارک کردن موتور ها همگی داخل ویلا شدیم و شروع به گپ زدن ، بازی کردن ، و ...
ساعت حدود 1:30 ظهر بود که بچه ها ناهار هایی که از قبل خریده بودند رو شروع کردن به خوردن ، پس از گذشت 20 دقیقه ناهار ها خورده شد و پس از استراحت کوتاه مدت صدای بابک به گوش میرسید که میگفت 10 دقیقه دیگر حرکت میکنیم
ساعت حدود 2:30 بود که گروه اماده برگشت شد و به ترتیب بچه ها از بین برف ها موتور هاشونو در اوردن و راهی بیرون از ویلا شدن و پس از جمع شدن همگی شروع به برگشت کردیم ، موقعه برگشت نظم بهتری رو شاهد بودیم و هماهنگی بیشتر گروه
پس از طی چند کیلومتر توقف کردیم و شروع به عکس گرفتن کردیم ، پس از گرفتن عکس ها به راه خود ادامه دادیم تا اینکه به جاده لشکرک رسیدیم و پس از تموم شدن جاده توقف کردیم و با همدیگه خداحافظی کردیم
این قرار بدون کوچکترین مشکلی به پایان رسید و همه به سلامت از گروه خداحافطی کردن

جا داره از نوید عزیز تشکر ویژه کنیم
همچنین اقای بابک و علیرضا عشق نمرده
مرسی از کیا برای مارشال شدن
ممنون از سیاوش عزیز که اقای فرورتیش رضوانیه رو دعوت کردن ( انتشار عکس ها در سایت پارسینه [فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ] )
و همگی دوستان که مارو در این قرار یاری کردند
با تشکر

**eshgh_namordeh** · 27-12-1390 ,04:03 قبل از ظهر

فرزاد دوستمون بود و من خیلی ناراحت شدم که برگشت بنده خدا با عجله اومده بود به ما برسه ، من دوست داشتم همراهمون باشه با توجه به اینکه توی این قرار زیاد به مدارک و ... گیر نداده بودیم اشکالی نداشت بیاد
به منم گفتی سینا جان گتم حالا اومده بزار بیاد کاش بهم گفته بودی میخواهی بهش بگی
در هر حال پیش اومد من از فرزاد معذرت میخوام

**شهروز** · 27-12-1390 ,11:04 قبل از ظهر

به نظره منم حق با علیرضا بود
قرار لیدر داشت اما عملا بقیه تصمیم گیری میکردن
به نظرم مدیرا باید یکم سفت تر برخورد میکردن
خدا رو شکر مشکلی پیش نیومد اما بی نظمی هم کم نبود
به نظره من همش تقصیره کنجیه

**mohamad javad** · 27-12-1390 ,02:19 بعد از ظهر

اگه مديرا سفت تر برخورد كنن ايشون كه كلاه نداشت نبايد ميومد واينكه سر مدارك به همه گير ندادين به نظر من كار اشتباهيه
اگه سر همونجا كه به كيا گير دادن به همه گير داده بودن كسي كه مدارك نداشت يا كلاه نداشت شب عيد بايد موتورش ميرفت پاركينگ