موضوع: امشب با يك بچه تصادف كردم

الان واقعا حالم خوب نيست و دارم ديونه ميشم
امشب رفته بودم دكتر براي چشمم.وقتي برمي گشتم خونه توي كوچمون دوستم رو ديدم كه داشت مي رفت خونه خانومش رفتم رسوندمش
من يك عادت خيلي بد دارم و اونم اينه كه توي كوچه ها تند حركت مي كنم
وقتي برمي گشتيم دنده زدم 1 2 3 4 يكهو يك بچه 2-3ساله از پشت ماشين اومد وسط كوچه منم با سرعت ..............
ديگه نفهميدم چي شد
و فقط فرياد يا ابوالفظل يا ابوالفظل بود كه ميزدم
مرتب همينو مي گفتم
ريكهو ريختن سرمون حالا نزن كي بزن
عينكم هم شكست
مي تونستم بزنمشون اما مقصر من بودم براي همين گذاشتم بزنند
مشت لگد و.....
گواهي نامه ندارم براي همين زبونم كوتاهه و نمي تونم حرفي بزنم
منم هي ميگفتم بجه رو ببرين دكتر احمق ها منو ميزدند.بعد از چند لحظه تا فهميدند كه بايد بچه رو ببرند بيمارستان.
خلاصه مي كنم.رفتيم عكس گرفتيم انگشت سوم پاي بچه مويه كرده بود.آتل گرفتند.كلي نذر ونياز كرده بودم
من به خونوادم چيزي نگفتم.اما داداشيهام همه اومده بودند.يارو كارت ملي منو نگه داشت.
راستي وقتي ميرفتيم بيمارستان ديدم كلاه كاپشنم سنگينه.نگاه كردم ديدم با انبر دست زدند توي سرم.

---------- Post added at 12:50 AM ---------- Previous post was at 12:48 AM ----------

5متر خط ترمز
كلاه كاسكتم گم شد
وعينكي كه له شده
ومن با يك اعصاب داغون

الان كه دارم مينويسم
كمي آروم شدم
تمام اتفاقاط بالا در كمتر از3دقيقه اتفاق افتاد.
آقايون درس بگيريد......

دوگانه سوزه!!!

به این میگن یه رزمی کار واقعی .....
بقیه داستان رو بده دست اوستا کریم خودش حواسش هست که چی شده همه چی رو درست میکنه

نوشته اصلی توسط nopo

موتور رو مي برم دم تعميرگاه و بازش مي كنم ويك قولنامه به اسم يكي ديگه مينويسم.در ضمن چند تا شاهد جور ميكنم كه اون ساعت اونجا نبودم.كارت ملي رو هم اعلام سرقت مي كنم.
سناريو چهارم:اگه رفت شكايت كرد.منم خود زني ميكنم چند تا خط با چاقو هم روي گردنم ميندازم.اون وقت منم شكايت ميكنم

نوشته اصلی توسط nopo

بچه 3 ساله ساعت 9:30 شب پشت ماشين تنها توي كوچه چه كار ميكنه؟

من اعلام آمادگی میکنم موتورو به نام قولنامه کنی...خیالتم جمع باشه منو میشناسی که...بهم اعتماد کن...اغفال شو...من قابل اعتمادم....مثل کف دست صافم...روده کج ندارم...بیا موتورو به نام من بزن خودتو راحت کن...
بازم اعلام آمادگی میکنم عزیزم چرا خودزنی؟اون تابلوئه...خودم ترتیبشو میدم...چاقوشو کبودیشو اینا با من...تازه اگه بخای میگم بهت....نه دیگه بسه زیادش گناه دارند....
بچه 3 ساله؟9.30 شب؟وقتی میدوئید کسی دنبالش نبود؟موضوع خطرناک شد...پسررو ببرید پزشکی قانونی نکنه....کسی دنبالش بوده؟
==============
از شوخی گذشته جواد جان پشت تل گفتم بهت،اول للیین طرف شارلاتانه یا نه؟!اگه مثل آدم رفتار کرد مثل آدم و مثل مرد باش،اگه دیدی زیرآبی داره میره یه تیلیف بزن هماهنگ کنیم...نه تصادف داشتی نه موتوری داری نه جیزی...
در ضمن شاهد جمع نکن که اونجا نبودی...مجبور میشی دست رو قرآن بذاری بگی اونجا نبودی و بقیه هم باید همینکارو بکنند!ارزش داره؟میتونی اینکارو بکنی؟بالاخره من تورو میشناسم از من خیلی معتقد تری و سوتی میدی پس ازین حرفها نزن...

نوشته اصلی توسط alinozad

من اعلام آمادگی میکنم موتورو به نام قولنامه کنی...خیالتم جمع باشه منو میشناسی که...بهم اعتماد کن...اغفال شو...من قابل اعتمادم....مثل کف دست صافم...روده کج ندارم...بیا موتورو به نام من بزن خودتو راحت کن...
بازم اعلام آمادگی میکنم عزیزم چرا خودزنی؟اون تابلوئه...خودم ترتیبشو میدم...چاقوشو کبودیشو اینا با من...تازه اگه بخای میگم بهت....نه دیگه بسه زیادش گناه دارند....
بچه 3 ساله؟9.30 شب؟وقتی میدوئید کسی دنبالش نبود؟موضوع خطرناک شد...پسررو ببرید پزشکی قانونی نکنه....کسی دنبالش بوده؟
==============
از شوخی گذشته جواد جان پشت تل گفتم بهت،اول للیین طرف شارلاتانه یا نه؟!اگه مثل آدم رفتار کرد مثل آدم و مثل مرد باش،اگه دیدی زیرآبی داره میره یه تیلیف بزن هماهنگ کنیم...نه تصادف داشتی نه موتوری داری نه جیزی...
در ضمن شاهد جمع نکن که اونجا نبودی...مجبور میشی دست رو قرآن بذاری بگی اونجا نبودی و بقیه هم باید همینکارو بکنند!ارزش داره؟میتونی اینکارو بکنی؟بالاخره من تورو میشناسم از من خیلی معتقد تری و سوتی میدی پس ازین حرفها نزن...

توبه فلات من نظر داري!!!
ميخواي به تكنولوژيش دست پيدا كني!!!
مي خواي مهندسي معكوس كني و به روان.....

دختر بچه بود
ن كسي دنبالش نبود -فقط از پشت ماشين دويد وسط خيابون

طرف نشه خور بوود.اما ظاهرا آدم منطقي به نظر ميومد
چون همه گفتند موتور توي خونه يارو باشه-يارو گفت نمي خواد.ببرش.فقط كارت مليم...

نذر كردم
همه جيز حل بشه








مي گذرد

دوستم كه همسايشون بود فرستادم دم خونه طرف.
مخش رو زد .رفت كه كارتم رو بياره
كه يك دفعه بابابزرگ بچه از راه رسيد!!
گفت هفته ديگه پاي بچه كه خوب شد خودم كارت رو ميارم.
گفت ما نه از اين پولا خورديم و نه مي خوريم.فقط پاي بچم خوب بشه من حرفي ندارم....

برو قدرشونو بدون اگه واقعا اینجوری ان...اینجور ادما کمند...دختر دارند برو خواستگاری خوشبخت میشی

خدارو شكر
فقط تورو خدا يواش بريد
بچه ها اين حادثه ميتونست بد تر از اين ها باشه

ایول خدارو شکر انگار حل شد تا حدودی اما عجب تاپیکی زدی من رفتمو اومدم دیدم 6 صفحه رفته جلو