موضوع: عکس هایی از گذشته پرشین موتور

نمیدونم چرا وقتی تو این جور تاپیک ها میام هرچقدر که حال میکن بیشتر از اون میریزم به هم و ناراحت میشم
نمیدونم هیچ سنمی با من ندارن ولی وقتی میبینم یه سری آدما بودن الان نیستن اعصابم خورد میشه
روحیم میریزه به هم
همین پست شفیع اصلا ریخت به هم منو
دوست ندارم رفتن رو هرچقدرم که طرف بد باشه و اذیتت کنه چه برسه به رفیقای خوب
چه برسه به جدایی عشق
یه چیزایی میفهمم علیرضا از حرفایی که میزدی
جاش اینجا نیست ولی میگم بعد از یه ربع اگه دوست داشتی پاکش کن
چقدر قشنگ گفتی این حرف رو که
یه موقع با طرف اوکی میشی خفن (چه پسر چه دختر) بعد باهاش به مشکل میخوری میخوای ازش جدا شی ، میشی جدا میشی ، میگذره و همون خاطرات تلخ دلت رو تنگ میکنه و دیوونت میکنه
هی...

نوشته اصلی توسط reza KTM

نمیدونم چرا وقتی تو این جور تاپیک ها میام هرچقدر که حال میکن بیشتر از اون میریزم به هم و ناراحت میشم
نمیدونم هیچ سنمی با من ندارن ولی وقتی میبینم یه سری آدما بودن الان نیستن اعصابم خورد میشه
روحیم میریزه به هم
همین پست شفیع اصلا ریخت به هم منو
دوست ندارم رفتن رو هرچقدرم که طرف بد باشه و اذیتت کنه چه برسه به رفیقای خوب
چه برسه به جدایی عشق
یه چیزایی میفهمم علیرضا از حرفایی که میزدی
جاش اینجا نیست ولی میگم بعد از یه ربع اگه دوست داشتی پاکش کن
چقدر قشنگ گفتی این حرف رو که
یه موقع با طرف اوکی میشی خفن (چه پسر چه دختر) بعد باهاش به مشکل میخوری میخوای ازش جدا شی ، میشی جدا میشی ، میگذره و همون خاطرات تلخ دلت رو تنگ میکنه و دیوونت میکنه
هی...

رضا جان، حالا من نخواستم زیاد بازش کنم، ولی تو این کارو کردی،
همه مون در یه دوره هایی از زندگی در همچین شرایطی قرار گرفتیم،
بعضی وقتا با خودم فکر می کنم، می گم چقدر جالب می شد خدا یه قابلیتی به آدما می داد که خودشون خاطراتی که نمی خوان داشته باشن رو Shit+Delete کنن، خاطراتی که ممکنه هیچ وقت پاک نشه و آزار دهنده باشه.
من تو جمعتون نبودم ولی چه باشم چه نباشم خراب یاد ایامم !