موضوع: عکس های قرار ملاقات سرخه حصار جمعه۹۰/۱۱/14

عکس های قرار ملاقات سرخه حصار

فک کنم رضا خوابه وگرنه درگ و عکس و....توضیح میداد!!!!

خوشحالم بهتون خوش گذشته
منم خیلی دوست داشتم بیام اما چند روزه کارم خیلی زیاده
ظهر ساعت 12 از خواب بیدار شدم دیدم هوا توپه گفتم خوش به حالتون
دوستان خوش باشن ما هم خوشیم
مشکلی برخوردین آیدین جان زنگ میزدین میومدم فاصله زیاد نبود خوبه برطرف شد

نوشته اصلی توسط matrixaidin

تا 2 دقيقه ديگه فيلمارو اپ ميكنم

عجله نکن مونده هنوز 2 دقیقه نشده اصلان خودشو ناراحن نکن

خب دروغ نگفته که
میدونی دو دقیقه چقدر زمان میبره تا تموم شه

میدونی دو دقیقه چند ثانیه است 120 ثانیه فکرشو بکن !!!!!
120 ثانیه چقدر طول میکشه تا تموم شه .................

یه سوال فنی چرا چرخ پالسو به جای گلگیر دراوردید؟!!!ما هم سالای قبل با کنجی و علی رضا و حمید و سروش و... دوستان دیگه(البته بچه های قدیمیه سایت) یه افرود خفن تو باتلاق و گلا داشتیم و هرکس یه ایرادی پیدا کرد من و کنجی (پالس و اپاچی) چرخ قفل کرد بر اثر شدت گلا/ولی عجب خاطره ی خوبی و تجربه ی خوبی بود برامون خیلی خوش گذشت ولذت خیلی خوبی بردیم و حال کردیم همیشه یاد این خاطره های خوب میافتم/برای همین چون پیچای گلگیر اپاچی از داخله و رو کار نیست مجبور به باز کردن چرخ شدیم اما برای پالسو چون پیچای گلگیرش رو کار بود فقط گلگیر باز شد و مشکل حل شد ....حالا شما ها چرا چرخو باز کردید حتما دلیله خاص داشته.

من فقط سینا رو با این کفش هاش میشناسم

اول از همه من و حميد وحامد رسيديم كه خدا رو شكر بچه ها اين دفعه خيلي خوش قول بودن و به موقه اومدن
بعدش همگي امده رفتن به سرخه حصار شديم كه سر راه بچه ها رفتن خريد واسه ناهار وبالاخره رسيديم به سرخه حصار...
اول بچه ها چون راه گل شل بود ترسيدن بيان ولي بعد از رفتن من و رضا اونام پشت ما اومدن كه mohaMmad 62 گل داخل گلگير جلو گير كرد و لاستيك قفل شد
بعد از 30min كلنجار بالاخره چرخ و باز كرديم و درست شد
بعدش بساط ناهار و محمدرضا و رضا زحمتشو كشيدن كه دست گلشون درد نكنه
تو همين حال و هوا بوديم كه صداي سينا به گوشمون رسيد كه ديديم رفاه تو باتلاق گير كرده به كمك رضا و بقيه درش اورديم و حمله كرديم به غذاها
بعد از غذا همه شروع كردن به گير دادن(شيكم كه سير ميشه ميفهمن كجا اومدن)كه قر قرا شروع شد (شوخي بودا)
موقع رفتنم رفقا همه با هم هي درگ ميزاشتن
اپاچي با پالس
cbr150با مگلي
مگلي با هيو
مگلي با اپاچي
همه با هم و.....
خوشبختانه هم تو رفت هم تو برگشت بچه ها منظم حركت ميكردن و با احتياط ولي چون ترك نشين نداشتيم نتونستيم عكس بگيريم
ايشاا.. كه همه قرارا منظم و با احتياط برگزار بشه

تشكرات ويژه از:حميد.حامد.حامد(هيو).محمد رضا.محمد(كه اولين قرارش بود).مسعود(رفيق رضا).علي(جانسون).علي.حسين(مگ� �ي سبز كه تو درگ تصادف كرده بود).رضا.سينا

اینم از اپاچی چقدر ولی خندیدیم حتی موتورامونم میترکید ما هم از خنده میترکیدیم یکی از برنامه های خوبی بود که همه میخندیدن به همه چی و تمام مشکلاتمون با خنده حل میشد/(یادش بخیر اون روزا)

بابك جون شرمنده سرعت اينترنت پايين بود
علي جان گفتم كار داري واسه همين مزاحمت نشديم
كيا جان والا پيچ گوشتي نداشتيم و بعدش گفتن پيچاش الن ميخواد و اينا ما هم گفتيم چرخ و باز كنيم
راستي توضيحاتي كه من تو پست قبلي دادم هست يا دوباره بزارم؟؟؟؟(توضيح داستان امروز)؟؟؟

نوشته اصلی توسط K.I.A

حتی موتورامونم میترکید

حیف شد اون موقع مگلی نبود و الا عمری ایم مشکلات پیش میومد و تو درگ در گل و لای همه موتورها رو میگرفت تو شتاب و سرعت مشکلی نداشت