FOLLOW INSTAGRAM PAGE
JOIN TELEGRAM GROUP

نمایش نتایج: از 1 به 10 از 16

موضوع: خاطرات خوش موتور سواری

Threaded View

  1. #6

    همکار سابق

    محل سکونت
    مشهد-پايتخت آفرودي ايران
    نوع موتور
    kdx 200
    شغل و حرفه
    critical manager-مديريت بحران
    نوشته ها
    2,378
    تشکر
    3,901
    علاقمند به موتورهای دومنظوره
    Last Online
    18-07-1403 @ 08:19 بعد از ظهر

    پیش فرض


    اون موقع تقريبا تازه موتور گرفته بودم
    قبلش هم تا حالا موتور نداشتم.براي همين خيلي زمين مي خوردم
    يك بار كه با استاد حافظي(توي عكس هاي آفرودمون هست فلات سفيد)رفته بوديم كوه
    من خوردم زمين از شانس بد من يك سنگ تيز خورد به شير بنزين و كنده شد

    هركاري كرديم بنزين مي داد
    من داشتم آدامس مي جويدم
    از همون آدامس ها به جاي چسب استفاده كرديم وشير بنزين رو جازديم و چسبونديم.

    اون روز به خير گذشت و برگشتيم.
    موتور به همون صورت با آدامس چند روزي كار مي كرد.بعد از 3روز از اون حادثه رفتيم كوه
    اين بار استاد حافظي رو گم كردم.همينطور كه داشتم دنبال مسير برگشت مي گشتم ديدم آدامس ها كنده شده و داره بنزين با شدت خالي ميشه
    در ضمن هوا هم داشت تاريك مي شد(حدود4بعد از ظهر توي زمستون بود فكر كنم دي ماه بود)
    با عجله فقط داشتم مسير برگشت رو پيدا مي كردم كه مسير رو گم كردم!!!
    بنزين تموم شد.موتور رو به دست گرفتم يك جاده خاكي پيدا كردم يكم كه رفتم هوا تاريك شد!!
    صداي هيچ جنبنده اي نمي اومد!
    يكم ديگه كه رفتم شيب ها تند تر شد ونمي تونستم موتور رو هل بدم.به ناچار موتور رو توي كوه ول كردم
    با يكم جهت يابي از روي ستاره ها تونستم جهت شهر وجهت جاده رو پيدا كنم
    اما فايده اي نداشت چون تمام راه ها شبيه هم بود
    يكم كه دور خودم چرخيدم تونستم جاده خاكي كه اومده بودم رو پيدا كنم
    خوشحال شدم!!
    داشتم برميگشتم كه صداي زوزه سگ به گوشم خورد
    من كه تا اون موقع توي همچين شرايطي گير نكرده بودم
    فقط دعا مي خوندم وذكر مي گفتم!!!
    از سنگ هاي كنار جاده توي بغلم جمع كردم ومي رفتم
    تااينكه رسيدم به نگهباني اول هفت حوض(مكاني قبل از سد طرق در خلج مشهد)
    ديدم سگها دور من هستند اما نزديك نمي شن!!!
    از خوشحالي دوتا سنگ پرت كردم همه فرار كردن
    عجب سگ هاي بي خا... بودن
    رفتم نگهباني زنگ زدم به استاد حافظي
    گفتم كجايي؟
    گفت:توي خونه ام!
    گفتم :دهنت سر...
    اومد خلج و كلي گشتيم تا موتور رو پيدا كرديم
    بنده خدا يك 4ليتري بنزين باشيلنگ آورد وصل كرديم به موتور وبرگشتيم
    ویرایش توسط Kami : 06-11-1390 در ساعت 11:13 بعد از ظهر دلیل: کلمه غیراخلاقی
    همیشه پای یک ایرانی درمیان است


    دعا کنید دوباره موتور ژاپنی بگیرم



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

بازدیدکنندگان، این صفحه را با جستجوی این کلمات در موتورهای جستجوگر پیدا کرده اند:

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
پرشین موتور
   اکنون ساعت 02:08 قبل از ظهر برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.


    انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
    شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
    برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
   لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
   تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)

   قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران

 


کاربر گرامي؛

براي مشاهده انجمن پرشین موتور با امکانات کامل بهتر است از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد

  1. بستن این دسته بندی
برو بالا