رفت:
تازه از اینجا به بعد فکر کنم ماجرا شروع می شه.
راه پایین رفتن که نبود. پس من به آقای بهرامی و کی تی امشون زحمت دادم و ترکشون نشستم و به راز آفرینش ایمان آوردم.
در مورد کی تی ام 250 فقط همین رو می شه گفت: "هیچ موتوری در ایران وجود نداره که بتونه به راکبش تا این حد لذت بده. حتی به ترکنشینش"
در شیب بسیار بالا نزدیک به 4 بار سر موتور اومد بالا که با تجربه و مهارت بی نظیر آقای بهرامی شیب ها یکی بعد از دیگری رد می شد!
به همین وضع از آسفالت به طرف پایین حرکت کردیم. تقریبا کاملا هوا تاریک شده بود. با دیدن ترافیک فوق العاده سنگین تصمیم بر این گرفته شد که از دل کوه به سمت انتهای اتوبان ارتش مسیر رو تغییر بدیم. تقریبا تاریکی مطلق! دل کوه! صدای 4 موتور زوزه می کشید و تجربه ی بی نظیری بود.
کی تی ام در شتاب قابل وصف نیست. در همین مسیر آقای بهرامی وقتی دستشون رو می پیچوندن تا گاز بیشتری به موتور بدن اگر من ایشون رو ول می کردم هیچ وقت نمی تونستم خودم رو نگه دارم و قطعا با موتور دهها متر فاصله می گرفتم.
غرش کی تی ام واقعا گوش نواز ترین صداییه که یه موتور 250 سی سی می تونه تولید بکنه.
و صد البته راکب کی تی ام باید مهارتی داشته باشه که در انواع پیچ دو ترک واقعا باور نکردنی حرکت کنه که آقای بهرامی بی نظیر انجام می دادن.
===
عکس ها اضافه می شن.