یه تجربه این چنینی داشتم ولی فارغ از زوزه کا تی ام! واقعا لذت بخش هست با یک جور هیجان و استرس خاص!نقل قول:
تقریبا تاریکی مطلق! دل کوه! صدای 4 موتور زوزه می کشید و تجربه ی بی نظیری بود.
نمایش نسخه قابل چاپ
یه تجربه این چنینی داشتم ولی فارغ از زوزه کا تی ام! واقعا لذت بخش هست با یک جور هیجان و استرس خاص!نقل قول:
تقریبا تاریکی مطلق! دل کوه! صدای 4 موتور زوزه می کشید و تجربه ی بی نظیری بود.
آقا ناراحت شدم این صحنه رو دیدم . همه چیز فدای سرتون و همینکه سلامت هستید جای شکر گزاری داره .
اول عکسها رو میدیدم فکر کردم خودتون رو از موتور انداختید که با موتور سقوط نکنید ولی وقتی خوندم با موتور با هم سقوط کردید واقعا نگران شدم و تمام مطالب رو دنبال کردم تا مطمئن شدم جراحتی متوجه خودتون نشده .
دوستانی هم که همراه بودن واقعا باید ازشون تشکر کرد که همراه و به قولی پایه بودن .
خدارو هزار مرتبه شکر که خودت طوریت نشده روان فدای یه شاخ موت داداش
خنده روی لبتو عشق است
---------- Post added at 04:35 AM ---------- Previous post was at 04:15 AM ----------
آقایون لطفا یه سوال :
اشکال از روان بودکه زور نداشت خودشو از شیب بالا بکشه یا نه؟ یا اینکه kenjiمیگه که ترمز عقب نگرفته داستان این ترمز چی بوده که جواب نداده؟دوستانی که اونجا بودین میشه این دو موضوع رو بیشتر راجع بهش صحبت کنید(ای بابا اینکه شد دوتاسوال)
ممنون
باید بگم که در ارتفاعات به علت کم بودن فشار هوا قدرت موتورها کاهش پیدا میکنه و اگر کاربراتور موتور تنظیم نباشه (مثل موتور بنده)موتور در دور میانی و زمانیکه نیاز به قدت موتور داری, موتور ریپ میزنه و همین باعث شد که نتونیم اون شیب رو بالا بریم ولی موتور روان یکی از دوستان خارجی که نمیدونم اون موتور سالی یک بارم سرویس نمیشه و به قول دکتر کی تی ام سرویسشون در قرار ملاقات ها انجام میدن, در اون شرایط به بهترین نحو کار میکرد و حتی همون شیب رو 2 ترک به بالا رفتیم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط Kenji [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
زمانیکه کنجی داشت شیبو برای آخرین بار به پایین میومد بنده کاملا به منظره سقوط کنجی مشرف بودم.....دیدم چراغ ترمز روشنه ولی موتور داره به سرعتش افزوده میشه:icon_pf _97_:....وقتی به کنار دکتر رسید یک فریاد زد :vardane: و بعد وارد بوتها شد و همین بوته ها چند بار باعث شد کنجی مثل گاو بازها به هوا بلند بشه :2gwb921: و در نیم متری دره موتور یک لگد به آقا دایی کنجی زد :999: حدود یک متر از موتور بند شد و به سمت چپ موتور پرتاب شد و در همین حین عقب موتور مثل اسبی که جفتک مینداره به هوا اومد و کنجی و موتور هم زمان و در کنار همدیگه همانند نمایشهای ژیمیناستیک یک دور رو هوا مللق زدن :icon_pf _15_:
از اون شیب عکس ندارید بزارید؟
ای بابا ! خدا رو شکر صدمات جسمانی نداشتی. تجهیزات ایمنی که خریدیم خودشو اینجا نشون داد. موتورو باز میشه سرپا کرد.
داش کنجی (علی بهرامی - نیما- کامرو و دوستانشون) از افرود بازهای حرفه ای هستن خیلی زود بود که با اونا هم رکاب بشی. چقدر بهت گفتم بیا کوهسار اصول اولیه افرود رو عملی بهت بگم ! :16:
تازه داشتیم با روان حال میکردیم میخواستیم 2 موتوره شبا بریم خیابونارو متر کنیم :icon_pf _52_:
خدارو شکر که حودت سالمی
ماکه گفتیم روان موتور نیست!!:26:
---------- Post added at 11:25 AM ---------- Previous post was at 11:19 AM ----------
احتمالا یک 200تا300 هزار روی دستت گذاشته
مگر اینکه همون کمکها درست بشه:11:
صد در صد سروش.نقل قول:
نوشته اصلی توسط soroush adventure [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
دوستان واقعا حرفه ای بودن و مسیر خاکی و سنگی و سربالایی براشون با مسیر آسفالت تفاوتی نداشت.
اما واقعا از رفتن پشیمون نیستم و خوشحالم در رکاب دوستان بودم.
سروش یه برنامه فشرده بذار بعد از سالم شدن موتور. :gigglesmile:
می خوام در حد کی تی ام بکشم بالا با روانه. :bunnyearsmiley:
====
من امروز پاشدم به یه نکته ای فقط داشتم فکر می کردم. من ترمز عقب کامل نداشتم و خودم نمی دونستم.
اگر اون سرپایینی رو سالم می اومدم و می رفتیم از آسفالت تا بالا باید از پیست به سمت پایین رو مثل همه ی دوستان خاموش می اومدم چون بنزین نداشتم.
اگه خاموش می اومدم سر هر پیچ باید کلی ترمز می زدم. اونم ترمز عقب!
و وقتی ترمز نداشتم واقعا احتمالش زیاد بود که تو آسفالت و تو اون دره های عمیق به همین دلیل بدون ترمز بودن یا برم تو کوه یا دره یا تو یه ماشین!
به جاش الان موتور تو خاک زمین خورده پرچمش بالاس :gigglesmile:
---------- Post added at 12:27 PM ---------- Previous post was at 12:25 PM ----------
نوپو اگه می دیدی دوستان با روان چجوری بالا می اومدند عمرا یه لحظه در تعوض فلاتت با روان شک نمی کردی.نقل قول:
خدا رو شکر لوازم روان همه جا هست و تقریبا فقط تو بقالی ها نیست.
خدا رو شکر روان داشتما!! :دی
راستی توی عکسها شلوارت پارچه نظامی بود فکر کنم تو بسیجی هستی!!!!:riz481:
هاها شوخی کردم پارچه آمریکایی بود.منم دنبال این پارچه میگردم.ولی اصلش رو پیدا نکردم.