موضوع: اخرین باری که نزدیک بود تصادف کنید کی بود

بزار اولم از خودم بگم
12 سال دوچرخه سواری کردم یادم نمیاد باهاش زمین خورده باشم و از وقتی که پشت موتور میشینم خیلی به خودم اعتماد دارم اکثرا مثل دیوونه ها میرم تا حالا هم اسفالت رو لمس نکرده بودم
هر موتوری دستم برسه عین بی کله ها میرم تو هر سرعتی میخواد باشه...باشه
کمتر کسی جرات داره ترکم بشینه...وای چه هیجانی من عاشق موتورم


ولی....
دیشب خیر سرمون بعد از چند هفته کار خسته کننده گفتیم با رفیقمون بریم دربند تو اون سرما!!
در راه برگشت تو اتوبان مدرس بودیم تاریک بود بیشتر از 100 تا سرعت داشتم توی سر پایینی موتورو خیلی خیلی زیاد واسه لایی کشی میخوابوندم
اومدم از بین یه پیکان و یه ماشینی که العان خاطرم نیست (از پشت پیکان و جلوی اون ماشین) که شاید کمتر از 3 متر فاصلشون بود با اون سرعت رد کنم
بینشون که رفتم موتور هم خیلی خیلی کج بود اقا یهو دیدم اسفالت خیسه خیسه......کاری از دستم بر نمیومد...........
ته موتور با اون سرعت و شتابی که داشتم به سمت چپ سر خورد و واقعا اسفالت رو گاز گرفتیم دهنمون سرویس شد کلاهم نداشتیم همونجور که رو اسفالت میچرخیدم سپر عقب پیکانو نیم متری کلم دیدم شانس اوردم ترمز نکرد
وای وای خدا شکرت که ماشنای پشتی بهمون نزدن.....شکرت که کلمون نه به اسفالت خورد و نه به هیچ جایی.
کی باورش میشه 2 نفر تو اون شرایط زمین بخورن و زنده بمونن؟؟؟؟


ولی پوست هر دومون کنده شد شلوارامون تیکه تیکه کیف پول و جیپ عقب رفیقم که کنده شد و اصلا پیداش نکردیم
پام العان آش و لاشه نمیدونم مو بر داشته چی شده؟ از انگشتام تا زانوم درد میکنه تکونش نمیتونم بدم کتونیم باعث شد پام از بین نره کتونی زرنگیم پاره شده[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]





دیشب مردم زنگ زدن 110 و اورژانس...وقتی رسیدن گفتن اگه با اورژانس برین موتور باید بخوابه به این راحتی ها هم در نمیاد
منم دیدم خدا رو شکر ناقص نشدیم با 1 پای سالم نشستم پشت موتور اروم اروم تا درمونگاه اومدیم
دیشب از درد خوابم نمیبرد هم پوست دستام که کنده شده و هم پای داغونم.... بیچاره رفیقم
نمیدونم چرا اسفالت اتوبان باید خیس باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟
من که کسی نیستم ولی العان میگم خدای موتور سواری هم که باشی ممکنه به *** بری نمونش اتفاقی که واسم افتاد
بعضیا میگن اگه به کسی هم نزنی باز بهت میزنن ولی من میگفتم نه به کسی میزنم نه کسی میتونه بهم بزنه ولی خبر نداشتم شرایط دیگه ای هم هست که میتونه داغونم کنه
اگه کسی این اتفاقو واسم تعریف میکرد عبرت نمیگرفتم نمیدونم شاید کسی که از دهن من میشنوه عبرت بگیره.....شاید
در اخر هم ببخشید از خودم تعریف کردم من کوچیک همه بچه های اینجام