|
|
|
|
|
|

بین شکست و پیروزی تنها یک قدم فاصله است ، اما اکثر آدمها از ترس شکست خوردن شکست می خورند ( ناپولئون بوناپارت )
کسی که می خواهد زندگی کند باید مبارزه کند و کسی که دست از مبارزه بردارد آنهم در جهانی که هستی آن مربوط به مبارزه است استحقاق زنده ماندن ندارد ( آدولف هیتلر )
همچون خورشید باش که اگر خواستی نتابی نتوانی ( زرتشت )
فانوس دریائی از کلیسا مفید تر است ( بنجامین فرانکلین )
وقتي مروجين مذهبي به سرزمين ما آمدند، در دستشان کتاب مقدس داشتند و ما در دست زمينهايمان را داشتيم، پنجاه سال بعد، ما در دست کتاب هاي مقدس داشتيم و آنها در دست زمين هاي ما را داشتند) . جومو کيانتا (
چـــقدر احـــمقانه ست ؛
از یـک قــــهوه ی تلـــخ
انتــظار فالِ شیــرین داشتن ...
- - - Updated - - -
در کـــــودکــی...
در کـــُـدام بــــــــــــآزی ، راهــــــت نــَــدادنــد ،
کــــــه امـــــروز ، انـــــقَــدر دیـــــوانه وار
تــــشنـــه ی " بــــــــــازی کـَــردن " بــــــــا آدم هــــــــایی ؟
- - - Updated - - -
عشق یعنی وقتی حتی از دستش ناراحتی هم هواشو داشته باشی... ♥
- - - Updated - - -
از پیرمـــرد و پیرزنـــی پرسیدند (؟)
شما چطـــور 60 سال با هم زندگی کــردید !
گفتند مــا مربوط به نسلی هستیم که
وقتی چیزی خــراب میشد تعمیرش می کــردیم نه تعویضش .../.
**به سلامتی سه تن ناموس و رفیق و وطن**

کی با حسین کار داشت؟
یک قناسه چی ایرانیکه به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها را درآورده بود. با سلاح دوربین دار مخصوصش
چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها. چه می کرد؟ بار اول بلند شد و فریاد زد:« ماجد کیه؟» یکی از عراقی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت: « منم!»
ترق! ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد!
دفعه بعد قناسه چی فریاد زد:« یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت!چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از عراقی ها به نام جاسم برخورد.
فکری کرد
![]()
و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد:« حسین اسم کیه؟» و نشانه رفت. اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد.
![]()
با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین. یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد:« کی با حسین کار داشت؟»![]()
جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت:« من!»![]()
ترق! جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید!...-----حسین
--منو حسین
یادش بخیر...-ابادان.1365
ویرایش توسط Milad_2Rbo : 12-11-1391 در ساعت 10:06 قبل از ظهر دلیل: نمیگم
سنگاتو درست بچین.حلّهچرا که نه! موتورم 200تانمیره ولی 100تاکه میره!
به البوم من هم سر بزنید نظراتونو پ.خ کنید. آی لاویو Pmc
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)