
|
|
|
من کلا احترام به قانون می زارم واصلا فرار نمی کنم و اگر هم بخوان موتورمو بخوابونن ناراحت نمی شم چون حتما جایی قانون رو رعایت نکردم وحقم بوده![]()
بتهوون در 26 مارس 1827 در هنگام مرگ :" دوستان دست بزنید کمدی تمام شد.
ناپلئون بناپارت : کسی که می ترسد شکست بخورد حتما شکست خواهد خورد.
من هم تا حالا نشده به همچین مشکلی برخورد کنم، همیشه سعی کردم مدارکم کامل باشه تا بتونم با خیال راحت و بدون استرس و نگرانی رانندگی کنم، هر وقت هم ماموری جلومو گرفت ماموره انتظار داره الان فرار کنم یا ننه من غریبم بازی در بیارم ولی وقتی می بینه مدارکم کامله بد جور کنف می شه ! البته همیشه دلم می خواد قانون رو رعایت کنم، به نظرم هر قانونی که اجرا می شه ممکنه باب میلم نباشه ولی حتما دلیلی داره.
همین نشون دادن مدرک، تا حالا به این فکر کردین که خدا نکرده یه روزی موتورتونو بدزدن بین راه پلیس دزد رو نگه داره و ازش مدرک بخواد و وقتی می بینه مدرک نداره موتورو بفرسته پارکینگ ... این یعنی شما می تونید یه بار دیگه موتورتونو بینید !
اول مرداد ساعت ده شب پشت چراغ قرمز تو بلوار کشاورز وایسادم عین این بچه مثبتا!! گشت کلان با 125 اومد کنارم با لبخند گفت پلاکت مخدوشه بریم کلانتری! گفتم مخدوش نیس جا پیچش گشاد کرده شبیه صفر خونده میشه.به سربازه ترکش گفت بشین پشتش بیارش کلانتری. منم گذاشتم تا سربازه اومد سوار شه گازشو گرفتم. اون یکی با موتور افتاد دنبالم تا میدون ولیعصر دوتا کوچه پسکوچه رفتم گمم کرد.دفعه اولم بود در رفتم، خیلی حال داد!!!
کلا فرار خیلی لذت بخشه. با ماشین 2 بار،با سی بی آر هم 1 بار فرار کردم.
با دربی و 2 تا سی جی ساعت 11 12 شب پشت چراغ قرمز وایساده بودیم یه دفعه 2 تا ماشین پلیس و 3 تا موتوری اومدن جلومون مارو گرفتن(دوستام گفتن چراغ قرمزو رد کنیم....من گفتم نه 20 ثانیه جنتل من باشید الان سبز میشه...باید میرفتیم). ایام فاطمیه هم بود.
سروانه میگفت کیف قاپی شده تو محل.شما مزنون به سرقت کیف هستید!!!!!!!!!!!!!!(آخه کدوم آدم خری وقتی کیف میدزده پشت چراغ قرمز وای میسه؟!)
5 6 نفر بودیم. بابای 2 تا از بچه ها سرهنگ بود. خیلی شانس آوردیم که باباشون سرهنگ بود واگرنه حتما شبو بازداشگاه بودیم.فرداش هم میرفتیم دادگاه.
بماند که کلانتری رو گذاشته بودیم رو سرمون هیچ کسم تخم نمی کرد حرف بزنه! بازی منچستر بود....منچستر گل خورد هیچ کس جرات نمیکرد اونجا حرف بزنه....من پریدم بالا گفتم گوووووللللل![]()
موقع تحویل مدارک من گواهینامه نداشتم. گواهینامه دوستم که شبیهمه رو داده بودم. اسمش محسن بود. گفت اسمت چیه؟! اصلا حواسم نبود گفتم محمد!!!! گفت پس گواهینامت کو؟! منم کم نیووردم گفتم همونجاست دیگه. گفت این که مال تو نیست....خلاصه خودمو زدم به اون راه که موتور ظهر دست دوستم بوده و گواهینامه هامون جابه جا شده و خلاصه باور کرد.
بعدش گفت موتورت چند سی سیه؟! گفتم 160...گفت میدونی 160 ممنوعه؟؟؟؟؟؟(عوضی میخواست موتورو بخوابونه) گفتم نخیر تا 250 سی سی پلاک میشه،من مدیر بزرگترین سایت موتور سواری ایرانمقیافش رفت تو هم گفت حالا وایسا الان بهت میگم مدیر کیه
منم سریع گفتم حالا چرا عصبانی میشی....بابا مدیر همه ی ما شمایییییی(با لحن تمسخر آمیز).
رئیس کلانتری اومد روشو کرد به من با لبخند گفت شمارو واسه چی گرفتن؟ گفتم هیچی الکی! یه دفعه اخماش رفت تو هم گفت الکی که نمیگیرن. منم گفتم حالا گرفتن دیگه. گفت صحبت نکن صاف بشیین(اونجاش سوخته بود)
خلاصه ما اون شب بعد از 2 ساعت رفتیم. یاد سریال قهوه تلخ افتادم که وقتی یه جرمی اتفاق میوفته،بلد رئیس کلانتری دستور میده 10 تا مجرم بگیرین بیارن. خیلی مملکت بی بند و باری داریم. معلوم نبود اگه بابای بچها سرهنگ نبود چی میشد؟! فرداش میرفتیم دادسرای ناحیه 2. البته من که تخمم نبود چون بابام قبلا اونجا قاضی بود و فامیلی منو همه میشناسن. حالا چه کسایی رو الکی بردن و جریمه کردن خدا میدونه.
ویرایش توسط nOviA : 16-05-1390 در ساعت 12:33 قبل از ظهر
اى دادبيدا همين دوسه ماه بيش رفتم يزد از اقا امين ...شوكاى هواخنكو خريدم باهزار وسواس كزاشتم تو اتوبوس اوردم كرمان ساعتاى 9 صبح سوارشم شدم كه برم كلاه بخرم حدود 500 متر مونده به مغازه كلاهيه بليس جلومو كرفت نامردا همه بياده بودن يهو بريدن جلوم خلاصه كند زدمو نتونستم فرار كنم ستوانه كفت كلات كو؟كفتم بابا جون خودت ببين اون مغازه رو دارم ميرم بخرم كفت موتورو بزن تو بيادر رو برو زود بخر بيا منم موتورو كزاشتم سوييجشم هركارى كرد بهش ندادم ...تو عمرم انقد ندويده بودم يه كلاه از رو ميز يارو برداشتم كفتم الان ميام يه ايران جكم اندختم رو ويترينش ...انكر يارو فهميد موضوع جيه ........................وقتى رسيدم ديدم موتورو كزاشتن رو كفىىىىىىىىىىى
فحش بود كه از دهن اينجانب تراوش ميكرد ...كار به صولرتجلسه ودادكاهو ......موتورم يك هفته خوابيد خدا واسه هيشكى نياره اخرم موتورو با هزارويك بارتيو زيرميزى اوردم بيرون![]()
ما را به محبت على...بخشيدند
عجب .. خوب مگه نگفت برو کلاه بخر بیا چرا دیگه گرفت مدارک دیگه که داشتی مثل سند یا کارت یا گواهینامه و بیمه........؟
هفته اول که موتور خریدم 4 بار گرفتنم 3بارشو فلک اول یا دوم همونجا که کانکس داره گرفتندفعه سوم یارو منو میشناخت دیگه هی میگرفتن هی ول میکردن
دفه اول گرفتنمون (منو رفیقمو)کردن تو کانکس امدیم بشنیم رو صندلی گفت کجا ؟؟؟بتمرگین رو زمین ماهم نشستیم رو زمین مثل این قاتلا
هی یارو رد میشد به رفیقم لقد میزدو محکم میزد تو سرش مادر ...
===========================================
یه بارم تو ونک گرفتن دسبند زدن کردنمون تو ماشین بردن کلانتری گفت تو کیف زنی!!!!!!!من مونده بودم گفتم چی؟؟؟زد تو گوشم گفت با اون پژو چیکار داشتین؟؟!!!!!!!!گفتم کوودووووم پژو؟؟!!!!!!گفت الان میبریمتون اگاهی شاپور اویزونتون کننمنم میدونستم اینا ک میگن میخوان بترسونن
انداختنمون بازداشگاه فرداش ازد کردن یادش بخیر 4 سوری بود
========================================
اینم فرار= تو بلوار کشاورز یدونه از این موتور کلانتری اشغالا داشت گشت میزد اروم منم با سرعت رفتم از راستش برم پشیمون شدم کشیدم چپش با سرغت اینم خورد به دسته عقبیه
اژیر کشید اومد دنبالم منم تا جا داشت گاز دادم تو ازادی نیگا کردم دیدم نیستخیلی حال داد ادرنالین خون میره بالا
موتورایه کلانتری همشون اشغالن مخصوصا تریلاشون هیچوقت بتون نمیرسن مطمئن باشین![]()
ایول خوب کاری کردی...
امتحانای خرداد بود,کلی انداختم از کوچه پس کوجه رفتم که پلیس بهم گیر نده,ولیعصر پائینتر از جمهوری بودم,میخواستم بپیچم تو یه کوچه دیگه که دیدم ماموره همینجوری داره موتوری هارو میزنه بغل,اون نوک کاپوت سمند بود من نوک صندوق عقب سمند!اشاره کرد بزن بغل,اشاره کردن همانا و دور کردن من همانا,صدای پوتینهاش که داشت میدوئید دنبالم هنوز یادمه,دنده 1 و 2 ولیعصر رو برعکس رفتم پائین و گریختم.
رفتم محلمون پیش دوستام مدرسه دخترونه هاتازه تعطیل شده بودن ما هم که خدا شاهده کاری نداشتیم,20 متر بالاتر وایساده بودیم یهو این مرتیکه ...با موتور پیچید جلوم گفت مدارک رو دادم سوئیچ رو هم برداشت گفت موتورو بگیر دستت بیا دم کانکس!داشتم میترکیدم از حرص,موتورو گذاشتم دم کانکس رفتم تو دیدم 3نفر دیگه هم مثل من هستن,مارو سوار سمند کردن بردن کلانتری موتورهامونم دادن دست این مامورای...ببرن پارکینگ.
3ساعت سرپا تو کلانتری وایساده بودیم,آزادمون کردن..
حماقتی که کردم این بود به امید یک نفر آشنا تو کلانتری بودم که موتورو در بیاره از اونجا و من خلیج نرم,10 روز الاف اون بودم روز 11ام با بابام پاشدم رفتم خلیج فاصله زمانی که 1پامونو از در خلیج گذاشتیم تو تا موقعی که برگه مهر خورده دستمون بود بیرون بودیم 30 دقیقه بود.
خوشحال و خندان رفتم از پارکینگ درش اوردم بعده یه 10روز سی جی سواری نشستم پشت آپاچی حس این بود که از پرشیا بری پشت 335بشینی.![]()
همیشه گفتم 2 تا سویچ همراهتون باشه
اﻭﻧﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮاﻣﺖ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺑﺪ ﺷﻦ, ﺑﺎ ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ اﺯ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﺎ ﺭﺩ ﺷﻦ
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)