موضوع: حیوانات خانگی

اون روش سر بال پهن و باريك صد در صد درسته كه حسين جان گفتن/اگه گريس بمالي اخرش دق ميكنه ميميره خروس تمام عشقش به خوندنشه گناه داره علي داداش به یه كسي بده كه باغ داشته ياشه حداقل سرشون نبره مرغ رو نگه دار چون مرغ سر و صدا نداره تازه باست تخمم ميزاره

دیگه مقاومت تموم شد
فردا خروس رو میبرم جمعه بازار
عوضش بجاش مرغ لاری اصیل میخرم همراه با بچه هاش

داش مصطفی دست رو دلم نزار که خونه از دیروز اعصاب معصابم بهم ریخته
دیروز خروس نازنینم رو مفت خور های لاشی عوضی سرشو بریدن سیستمم به هم ریخته خودشون عمدا این کارو کردن بهشون گفتم اگه میخوایین ببرینش خواهشا ببرید خونتون ولی از من که گرفت مثل وحشی های گوشت ندیده بیچاره خروسمو تیک و پاره کردند خدا ازشون نگزره از دیروز قرصه که میخورم سرم داره میترکه
لعنت...

اره داداش سفید بود

از وقتی مرغ های جدید رو گرفتم به مرغ خروس قبلیم یه دست کتک زدن پیچاره ها رفتن یه گوشه هر وقت اینا رو میبینن وحشت میکنند فکر نکنم با اینا بتونن سازگاری کنند باید اینا رو هم بدم بره
این مرغ لاری همون روز اول جفت پا پرید هوا زد تو شکم خروس سیاهه خورد دیوار بیچاره تا چند ساعت هنگ کرده بود!!!
پدر میگه اینا چیه خریدی شبیه دایناسوره ادم سهم میکنه نگاه کنه بهش
دو نوع نژاد گرفتم
غذا خوردنشون هم با مرغ های قبلیم فرق میکنه آشغال خورن هر چی میریزی جلوشون میخورن انگار از قحطی اومدن
مرغ خروس های قبلیم خیلی خاص بودن و هر غذایی رو نمیخوردن
تا شب عکس هاش رو میزارم ببین چجوره داداش

من تصمیم دارم که دیگه سمت حیون نرم

چون هر دفعه اش پایان بسیار تلخی داشته
همیشه این جوی بوده با حیواناتی که وابستگی پیدا میکنید این جوری میشه
ولی برا من دو بارش خیلی برام عذاب اور که هر دفعه یادشون میوفتم ناراحت میشم
سگ زبون بسته که واقعا همسایه ها حق داشتن که بردمش همدان و یه از خدا بی خبری کشتش
و دو تا جوجه ارک خریدم تقریبا یک سال و نیم داشتمشومن حسابی بزرگ شده بودن و خیلی هم دوستشون داشتم
هر روز برزگ میشدن و تغییر رنگ میدادن
حسابی بزرگ شده بودن و مشکلات خاص خودشون و داشتن از خرابی گرفته تا خورد و خوراک و ...
خلاصه هر کاری کردم نشد که نگه شون دارم و از طرفی دلم نمیومد بفروشم
و در نهایت تاسف دادم سرشو بریدن خودم بلدم و میتونم سر گوسفند و مرغ ببرم
ولی اینا رو هر کاری کردم نتونستم سرشون و ببرم


پیشنهادم به دوستان این که اگه حیون خریدید اصلن بهش وابسته نشید که از این که خدایی نکرده موتور تون بدزدن بدتره

سلام با حرف استورم موافقم میگم تو اپارتمان چه حیونی میشه نگه داشت که بو نده صدا نداشته باشه اروم باشه تمیزم باشه؟

نوشته اصلی توسط storm

من تصمیم دارم که دیگه سمت حیون نرم

چون هر دفعه اش پایان بسیار تلخی داشته
همیشه این جوی بوده با حیواناتی که وابستگی پیدا میکنید این جوری میشه
ولی برا من دو بارش خیلی برام عذاب اور که هر دفعه یادشون میوفتم ناراحت میشم
سگ زبون بسته که واقعا همسایه ها حق داشتن که بردمش همدان و یه از خدا بی خبری کشتش
و دو تا جوجه ارک خریدم تقریبا یک سال و نیم داشتمشومن حسابی بزرگ شده بودن و خیلی هم دوستشون داشتم
هر روز برزگ میشدن و تغییر رنگ میدادن
حسابی بزرگ شده بودن و مشکلات خاص خودشون و داشتن از خرابی گرفته تا خورد و خوراک و ...
خلاصه هر کاری کردم نشد که نگه شون دارم و از طرفی دلم نمیومد بفروشم
و در نهایت تاسف دادم سرشو بریدن خودم بلدم و میتونم سر گوسفند و مرغ ببرم
ولی اینا رو هر کاری کردم نتونستم سرشون و ببرم


پیشنهادم به دوستان این که اگه حیون خریدید اصلن بهش وابسته نشید که از این که خدایی نکرده موتور تون بدزدن بدتره

دقیقا همینطوره من حدود 3 ماه نگشهون داشته بودم واقعا بهشون وابسته شده بودم
بخاطرشون هر روز کثافتاشون رو تمیز میکردم حیاط رو میشستم بهشون میرسیدم ولی این صدای خروس رو نتونستم کاری بکنم یعنی راه حل بود ها ولی من دلم نیومد

الان دو روزه که فروختمش ولی بازم خاطرش از ذهنم پاک نمیشه اداها. رفتارش و ...

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط پرسه

سلام با حرف استورم موافقم میگم تو اپارتمان چه حیونی میشه نگه داشت که بو نده صدا نداشته باشه اروم باشه تمیزم باشه؟

لاک پشت _ سنجاب _ خرگوش _ جوجه تیغی _ گربه _ ماهی