موضوع: آغاز مانور گشت*هاي موتوري پليس

نامردن آخه - من یادمه چراغ را خاموش میکردن توی کوچه پشت درخت ماشین قایم میشدن بعدش که میدیدن رد شدی میذاشتن دنبالت اونم چراغ خاموش اصلا نمیدیدی که دنبالت هستن نزدیک هم که میشدن کلاچ را میگرفتن هیچی صدا نمیمد که آدم بفهمه یک دفه میومد کنارت گاز را تا آخر میگرفت همون لحظه آدم جفت میکرد بعدم میگفت بزن کنار
اصفهان با هیوسانگ Rx 125 بودم همون اوایل که تازه اومد هنوز قیافش براشون عجیب بود مدارک میدادی میگفت باید بره پارکینگ میگفتم برای چی ؟ میگفت مدارک داری خیال میکنی هر کاری دوست داری میتونی کنی ؟ خلاصه 2 بار رفت پارکینگ یک هفته طول کشید درش اوردم یکبار هم 20 نفری بودن ماشین و موتور گفت باید بره پارکینگ گفتم برای چی؟ گفت برای اینکه من میگم !!! گفت کلید را بده گفتم نمیدم زد تو سینه م گفتم مودب باش زد تو گوشم مرتیکه گفت میبرمت سید علی خان بفهمی مودب باش یعنی چی انگار به غرورش بر خورد جلو سربازهاش گفتم مودب باش گفتم دیگه عمرا کلید را بدم - 20 نفری ریختن تو سرم دست و پام را گرفتن کلید را از جیبم در اوردن موتور را بردن بعدش انگار عذاب وجدان گرفت موتور را برگردوند باهام دست داد که من باهاش دست ندادم رفتم دنبال شکایت اما خودش را قایم کرده بود نامرد جای پنجه هاش رو صورتم 3 روزی مونده بود عوضی
این ایرانه ماست . آقا نمازش ترک نمیشه خدا خدا میکنه و خیلیهاشون فکر میکنند واقعا خوبن
بعضی وقتها میگم باید این عوضیها که گیر میدن به آدم را کشت اگه یکی این کار را میکرد دیگه جرات نمیکردن مزاحم بشن عقده اییهای عوضی - ما ایرانیها از اول تاریخمون خائن بودیم همیشه یکی خیانت میکرد دوست داشتم ژاپن بود دوست داشتم چین بود طرف خودش را میکشت برای اعتراض واقعا بی غیرتم شخص خود من بی غیرتم