پدرش بهش گفت: این 1000تا چسب زخم رو بفروش تا برات کفش بخرم...
بچه نشست با خودش فکر کرد: یعنی باید آرزو کنم 1000 نفر
یه جاشون زخم بشه تا من کفش بخرم؟!
ولش کن همین خوبه...