قرار ملاقات های بچه های مشهد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Mohammad aghili [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]

اگه دوستان پایه باشن و بجای حرکت های خانوادگی ,با گروه بیان(:دی)

---

آقای ممد خان بابا،منظورت اگه با منه،بی بیه من نبود که تا دو روز قبل به زور میخاست موتورشو بفروشه امضاشم خدافظ آفرود بود؟دیگه هرکی میگه تو یکی نگو که از همه بی معرفتا،بی معرفت تری!یه پرش زدی کم آوردی دیگه پایه پرش نبود!یه تک هم زدی لبت پاره شد میخاستی با موتورسواری خدافظی کنی(البته میگفتی میخام کراس بگیرم ولی عمرا!!!!)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nopo [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]

ده بار گفتم اين علي فاز منفي داد و گفت مغان رو با خونواده با ماشين ميرم

---

شمام ده بار گفتی بله،ولی وقتی مسعود آر ام میگفت مسیر طولانی نمیاد،منم خسته میشدم مرض داشتم بیام؟من مسیر طولانی روی موتور خسته میشم،فاز نمیده!شماها دوست داشتید میرفتید!چاقو زیر گلوتون بود؟خودتونم حال نداشتید 200 کیلومتر با موتور بکوبید برید و بیاید!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Mohammad aghili [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]

ما هم رفتیم کلی دور دور زدیم (من و امیر مسعود و مسعود دبیری و رضا دیابلو), اما نمیگم کجا رفتیم
عکس هم نمیزارم تا دلتون بسوزه

---

وای وای!الان زنگ زدن آتش نشانی!
سوختم!کمک!کمک!خوب نذار!خیلی هم خوش عکسی با اون لب پارت!:crazy:
اوه اوه جون بچت بگو کجا رفتی!وای مردم از فضولی...حتما باز رفتی....

خوبه خودت میگی....
هرکی منو نشناسه ,تو میدونی که من که خل آفرودم ,قضیه خدافظی آفرود واسم فقط یه جک بود... واس اینکه جو آروم شه...

آخه من که همه چی رو نمیتونم بگم اینجا...
من همین الانم هنوز همونم
فک میکنی نمیپرم چون میترسم????
نگو آره که اونوقت تو دیگه علی نیستی

اینو دلیلشو میگم
1-چون نمیخواستم موتورم خراب شه که خونواده گیر بدن که آفرود نرو ,موتورت خراب میشه(بخاطر کمک عقب وقتی از اون رمپ میپریدم ,موتور رو هوا استاپی میزد)
2-نمیخواستم خودم به گاو برم که خونواده بگن آفرود نرو به گاو میری...

بنظرت بین این دوتا گزینه چه چیزی مشترکه?
من مثل تو نیستم که...
هنوز جو جو ام , بعضی چیزا هنوز 100% دست خودم نی


هنوز مونده محمد عقیلی رو بشناسین....(از این دیالوگا که تو فیلمای خفن میگن گفتم b-))

شمام ده بار گفتی بله،ولی وقتی مسعود آر ام میگفت مسیر طولانی نمیاد،منم خسته میشدم مرض داشتم بیام؟من مسیر طولانی روی موتور خسته میشم،فاز نمیده!شماها دوست داشتید میرفتید!چاقو زیر گلوتون بود؟خودتونم حال نداشتید 200 کیلومتر با موتور بکوبید برید و بیاید!

بابا 200 کیلومتر کجا بود کلا رفت و برگشت با شیب زدن و غیره 100 کیلومتر نمیشه ،فقط راهش بالا پایین و پیچ و خم زیاد داره..........

من از اول خلج تا مغان را به 35 دقیقه میرم...........خیلی مسیر باحالیه..............

اگه فقط یک دفعه برید ،دیگه هر هفته میگید بریم مغان و عاشقش میشید آخه خیلی زیباست تازه غارم داره...........:29dz8zk:

خوب امروز جای اونایی که نبودن خالی بود
وقتی برنامه آفرود باشه یعنی آفرود دیگه ولی بستگی به هدف از آف رود رفتن چی باشه؟؟؟ شیب زدن یا طبیعت گردی
اتفاقاتی هم ممکنه بیفته...
1- گروه منظم باشه
2- موتورا باید جفت و جور باشن
3-پیش بینی بعضی از مسائل بشه
4-اگه کسی دنبال یه عده دیگه فرستاده میشه و نیم ساعتی ازش خبری نمیشه یکی پیگیرش بشه شاید براش مشگلی پیش آمده باشه و.....
بماند......
سختیش همین صد سال اوله .....

40 تا رفت 40 تا برگشت
از روستا تا دم غار 40-50 دقيقه توي كوه پياده روي داره
من توي غارش اندازه نيك ساعت رفتم(با تجهيزات)
خيلي خوفه
اما دهنه غار خيلي كثيفه
به امتحانش مي ارزه

کل کل بسه بابا، مسعود کجا رفتی ؟ مارو باش مسیر یاب میفرستیم جلو

اینم عکس مغان

سلام
خدمت دوستان عزیز مشهدی عارضم که این هفته بدلیل امتحانات قرار نبود برنامه ای تدوین بشه

منتها دیدم علی اصرار ، خودمم کرم آفرود افتاده بود تو .... م واس همین گفتم اگه پایه باشین فردا یه آفرودکی بزنیم بر بدن
کوتاه.. در حد 2-3 ساعته

اونم فقط خلج

متاسفانه مکان های دیگر مشهد همگی نفرین شده هستن و من هرجا غیر از خلج میرم به گاو میپیوندم
فردا یه مسیر نرم خلج میریم. . من باب سوزش اونجای بعضی ها که موتوراشون رو فروختن.....

راستی فردا یحتمل یه عضو جدید هم همراهیمون کنه
دوست بنده که موتور امیر مسعود رو خریده (فلاتش رو میگم)

بخاطر اینکه علی امشب تا صبح نگهبانه... صبح دیرتر میاد و قرار شد دوستان ساعت 10:30 لغایت 11 در مکان چشمه خلج حضور بهم رسانند

خوشحالِمان کِردِن
خدافظی

اخ کاش منم می تونستم بیام
از شانس کچل ما یه همایش کاری از نوع اجباری اونم تهران داریم باش اونجا باشم
البته اگه اونجا نزنم جاده خاکی

برنامه تغییر کرد
علی تماس گرفت و گفت که تا یک پادگانه و نمیتونه 11 خودشو برسونه

طیق صحبتهایی که شد , قرار شد , برنامه به ساعت 4 تغییر پیدا کنه
که دوستان حرکت ناهار رو خونه بزنن و جزز آفتاب هم گذشته باشه

سلامون علیکم.علی همچین اصراری هم نکرد!بیشتر کرم آفرودت بود :1tongue:
ساعت 4 میبینمت