خوب من اومدم...سلام علیکم...یه نکته جالب،دوستان میگفتند توی شهرهای دیگه کراس سوارها با خودشون حال میکنند،روانیها و فلاتیها و ... با خودشون و کلا موتورها قاطی نمیشند!خوب این موضوع اینو نشون میده که رفاقتها باید بهش نمک اضافه شه!رفاقت به موتور نیست!رانندگی به موتور نیست!قابل توجه مشهدیان که شیب پشت و سمت چپ سد که از هر 10 کراس 2-3 کراس میتونند فتحش کنند اون هفته با فلات مسعود فتح شد!نتیجه:مهم رانندست!
این امر هم اینجوری میسر میشه که دلو به دریا زد و نترسید!الان بچه های ما از برنامه سنگین ترس دارند،من خودم از همه بیشتر میترسیدم!!!اما الان برعکس دوست دارم سنگین باشه تا هم ورزش کرده باشم هم یاد گرفته باشم!
الان محمد شده تیم عکاسی و نیم پایه،جواد شده تیم تنبل ولی کاملا پایه،مسعود که قربونش بشن دشمناش زده رو دست کراس سوارای مشهد چون نمیترسه،منم که به زور خودمو میچسبونم به حرفه ای ها تا یاد بگیرم...محمد و جواد جان با علی و حسین آگاه بریم تا ورزش کرده باشیم!اینقدرم نگید برنامه تعطیل و این هفته چیکار کنیم...دیگه همه میدونند هر هفته چه بارون چه برف چه سنگ چه گل جمعه صبح بچه های مشهد میرن کوه...عده کم و زیاد میشه ولی هر هفته بچه ها میرند...
حالا از منبر میام پائین،جواد جان من جمعه صبح با حسین اگاه اینا میرم و دوست دارم شما هم با ما تشریف بیارید،اون مسعود دیگه و محمد هم نترسند،محمد که خوبه و مسعود هم دست فرمونش خیلی خوب شده،بیان کامل حرفه ای میشند...خوف هم نداره فوق زمین خوردن توی خاک نرم با سرعت 20 تاست!!!البته شایدم 80 تا توی سرنگ سرامیک....(شوخی)