سلامی دوباره به دوستان .
عجب قدم شومی داشتیم ! تا اومدیم باهاتون آشنا شیم سایت ترکید !
خوش به حالتون که موتور دارید ! ما که اومدیم روان بگیریم نشد !
فعلا هم که روزی 3 وعده بعد غذا به عکس لانزا نگاه میکنیم !
خداییش از من بد شانس تر وجود نداره ... یک شب رفتم پبش رفیق بابام که موتورسازه ( هادی سالاری تو طلاب نمیدونم میشناسید یا نه؟) گفتم : موتور میخوام ! گفت : چی دوست داری عمو جان ؟ ژاپنی؟ چینی؟ یک روان دارم با یک کادکس ! کدومو میخوای؟ گفتم : ژاپنی دوست دارم ولی فعلا روان گفت : چشم عمو جان
چند روز بعدش رفتم جاش گفت : بیا عمو جون فعلا این لانزا رو بگیر برو حالشو ببر ! خلاصه سرتونو درد نیارم 9شب موتورو گرفتم یک دوری بزنم ببینم باحاش حال میکنم یا نه . . .
ساعت 11نیم جایه بازار فردوسی ترمز جلوش قفل شد ! نمیدونم چرا؟ خلاصه کنار خیابون منتظر شاگرد موتورسازی بودم که یک گشتی اومد . . . ! گفت جربان چیه گفتم موتور خرابه خلاصه دمش گرم چیزی نگف حتی پیشنهاد کمک داد ! چند دقیقه بعد یک گشتی دیگه اومد ! ( حالا فهمیدید چرا میگم بدشانسم! ) گفت : عجب موتور خشگلی داری عمویی ! بیا بریم تا کلا نت ری کارت دارم همون جا هم یک وانت رد شد با همون وانت موتورو بردن ! خلاصه ما موندیمو یاد اون عزیز تازه توقیف شده !