باید بگردیم یه چیزی پیدا کنیم با چرخش لاستیک شارژ بشه:4chsmu1:
علی برنامه جمعت چی شد میای؟
نمایش نسخه قابل چاپ
باید بگردیم یه چیزی پیدا کنیم با چرخش لاستیک شارژ بشه:4chsmu1:
علی برنامه جمعت چی شد میای؟
نه آقا نترس بیا، موتورت هیچی ش نمی شه، اتفاقا دلتا خیلی هم چیز خوبیهنقل قول:
ببین کی اینجاس
سهیل جان چهره ت یادم رفته چه شکلی بودی؟
حیف خانواده رد میشه و الا....
ضمنا جناب mata :khosh:
بح بح آقا سهیل رو میبینیم که همچنان ستاره سهیل شده!نقل قول:
نوشته اصلی توسط soheilspeedart [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
نیستی دادا؟
هم دلتا چیز خوبیه هم...بوووووووووووووق
دلتا خیلی هم خوبه ، یکه
دوشواری نداریم که :d
میبینم که بارون میاد و قراره فردا حسابی خوش بگذرونین :d
جای مارو خالی کنید
عکس مکس فراموشتون نشه
امروز فقط من و سید مهدی رفتیم
عکس هم حالش نبود بگیریم فقط مسیر رفتیم
جای همگی خالی چه فازی هم داد.
رفتیم پیست از اونجا رفتیم از مسیر پشت پیست به سمت طرقبه که یهو دیدیم از چالیدره سر درآوردیم
(که چقدر هم این هفته شلوغ بود اونجا! یه لحظه شک کردیم چالیدرست! آخه نه اینکه هر وقت میرفتیم اونجا غیر از خودمون کسی رو نمیدیدیم! اینبار دیدیم کلی جمعیت اومدن تو طبیعت شکه شدیم!)
از اونجا هم دوباره از یه مسیر دیگه زدیم سمت شاندیز و دوباره رفتیم پیست.
ساعتای 4:30 رسیدیم پیست. دیدیم چقدر پیست شلوغه!!!
هم جمعیت تماشاچی اعم از مرد و زن زیاد بود هم آمار موتورا بالا بود!
موتورا هم مسابقه استارت زنی گذاشته بودن و بعد از چندتا استارت باحال همشون ریختن تو پیست و مسابقه دادن!
اون موقع سید مهدی با روانش تو پیست داشت میچرخید که تا دید موتورا ریختن و سر صداشون دراومده از ترس جونش سریع پرید بیرون از پیست و هاج و واج داشت اونا رو نگا میکرد!
یه بار هم یکی از موتور سوارا خیلی شانس آوورد!
وقتی موتورا تو پیست بودن یارو با CRF اومد خودی نشون بده و بره تو پیست. خاموش وارد پیست شد و هی داشت هندل میزد موتور روشن شه! (طبق عادت بعضیا)
از رمپ جلو جایگاه تماشاگرا که رفت پایین همینطور داشت هندل میزد که موتورش روشن شه!
یهو یه کاواز مانستر رسید به اون رمپ و پرید بالا!
و دقیقا داشت رو سر crf پایین میومد که شانس crf گرفت و موتورش همونجا روشن شد و گازید رفت و جونش سالم موند!
جالبیش اینجاست که از پشت سرش هم خبر نداشت که چه اتفاقی داشت براش میوفتاد!
وقتی که اومدن بیرون یه کلی بینشون راه افتاد که چرا اونطوری با موتور خاموش وارد پیست شده!
اعصاب همه به هم ریخته بود!
خلاصه بعد از پیست هم برگشتیم خونه.
جای همه خالی.
ازتون کفریم حسابی دیروز هرچی بهتون زنگ زدم ببینم برنامتون چیه همه تون خواب بودید فقط اول رسول جواب دادا بعد هم legend عزیز زنگ زد بهم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Mohammad aghili [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
دم شما گرم مرسی، ببخشید یکم سختی هام زیاد شده ولی می گذرهنقل قول:
نوشته اصلی توسط L E G E N D [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
فکر می کنم این جمعه که نه اما از جمعه ی بعدی دوباره به آغوش آفرود بر می گردم و خلاصه تنی به خاک می زنیم!
امیدوارم این دوستمون هم با دلتاش بیادش، من یکی از دلتا خیلی خوشم میاد (خوشگله)
خب بحله دادا. وقتی آفرود نباشه خواب میچسبه. حداقل خوابه آفرود میبینینقل قول:
نوشته اصلی توسط monazzah [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
دوستان یک قرار بذارید دور هم جمع شیم دلم براتون خیلی تنگ شده :2i8d4ao::grouphugg: