موضوع: آفرود برفی سوهانک 13 بهمن 91

وقتی علی رضا چپه شد من حواسم بش نبود پسر عموم گفت اوه اوه منم فقط دویدم همچین دویده بودم وقتی همون مسیر رو برگشتم اندازه گام هام رو دیدم تعجب کردم. خلاصه رسیدم بهش دیدم داره میخنده زیر موتور گیر کرده داره میخنده (موتور دقیقا همونجوری که توعکس هست علیرضا هم زیرش بعد یکم اومد بیرون هنوز پاش زیر گیر بود هنوز داشتم میدویم رسیدم بهش پاش گیر کرده میخنده میگه عکس بگیر عکس بگیر =))))))) من گرخیده بودم مهران بنده خدا به قول خودش سکته ناقص زد علیرضا میخندید فقط گیرش این بود که عکس بگیریم بذاریم خلاصه فقط خودش دوربین داشت مجبور شد بیاد بیرون و خودش عکس بگیره)

خعلی حال داد من دو ترک بودم دهنم سرویس شد انقد موتور خور زمین بلندش کردیم.

انشا الله هفته بعد اگه قسمت بود رفتیم هوا بهتر باشه بیشتر حال بده