موضوع: گردهمایی دوباره آفرودیان مشهد | 17 شهریور 91

یه روز خوب دیگه رقم خورد با بچه های گل مشهد
جای خالی اونایی که قبلا تو جمعمون بودن و الان نیستن ، به وضوح حس شد

خیلی خوب بود
بعد از مدتها ،اتحاد دوباره آفرودیان فلات قاره:
فقط من تو عکس نیستم که از همینجا بهتون سلام میکنم

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

امروز 2تا عضو جدید هم داشتیم
رسول MRrasool) l)و سهیل (soheilspeedart) عزیز که جفتشون جدیدا آفرودی شدن و اولین آفرودشون رو تجربه میکردن
البته سهیل جان پارسال هم یک بار تو قرار ملاقات ما شرکت کرده بود ، منتها اون موقع هنوز آفرودی نبود

بهر حال

چیزی که مهمه اینه که دوباره پرچم داره میره بالا

امروز 7 تا موتور ، 9 تا سرنشین بودیم

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

خودش ، nopo , ali nozad , soheilspeedart , MRrasool , novin designer , m musavi , honda crfx

بخاطر اینکه 2تا موتور دوترکه بود و دو مهمون تازه کار داشتیم یک مسیر سبک انتخاب شد

خوشبختانه به مشکلی نخوردیم ، فقط همون اول موتور امیر مسعود به یه مشکل خورد که سریع رفتن با مجتبی حلش کردن اومدن

در حسرت ژآپنی....for ever alone

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

اینم موتور جدید گروهمون + صاحابش

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

اینم از رخش شهاب ، بس که عاشقه موتورشه فک کنم تا یه چن وقت دیگه باهاش ازدواج کنه ، به جان خودم ، از این بشر هرچی بگیر برمیاد :لول

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

فقط یه خورده این رد بول ، کنار مانستر اذیت میکنه......

بگذریم
بعد از اندک مسافتی ،یه سایه پیدا کردیم و بساط صبحونه رو براه کردیم

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

بی نهایت هوا خوب بود
از اون آفرود هایی بود که مطمئنا مزش زیر دندون آدم میمونه

اینم مجتبی عزیز ، با موتور خوشگلش
انصافا طراح ماهری هست

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

بعد از صبحانه حرکت کردیم به ادامه مسیر

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

جواد هم سهیل رو تحت تعالیم آفرودی خودش قرار داده بود

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

در مسیر ...
توقف زیاد داشتیم
اینجا بود که فهمیدیم جواد گوشیش نیست و افتاده
خیلی ناراحت شدیم

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

البته بی دلیل هم نبود

یخورده بعضی جاها مشکل بود و باید رعایت حال همه رو می کردیم
بعنوان مثال آقا مسعود کل مسیر امروز اصن دنده 1 نداشت و با 2 بود !

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

علی هم امروز کلا راننده بود لامسب :دی

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

امیر مسعود با جیگلش

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

شازده پسر شهاب
گاز و گوز نده ، بشین بچه

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

خلاصه
رسیدیم به منطقه مورد نظر به جهت ناهار
موتور ها هم پارکیده شدن

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

بعد از ناهار هم تو مسیر برگشت یه 2تا شیب زدیم واسه دست گرمی و اومدیم
که تجربه خوبی بود برای رسول و سهیل

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

این رسول رسول که میگن اینه
منتها در این عکس میو میو عوض شده و به جهت ایمنی و بالارفتن اعتماد به نفس ، شولدر و کلاه شهاب پوشانده شده

دو عنصر ناشناخته هم اون گوشه تصویر هستن که نیاز به آشنایی ندارن دیگه

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

تعجب نکنید
درسته ، این منم که دارم عکس فلات میذارم ، ولی چه کنم که از بالا دستور رسیده که عکس فلات بذار ، همش عکس خودت رو میذاری

تو این شیب یه داستانی داشتیم با امیر مسعود ، گازید رفت بالا... یهو وسط راه اگزوزش شوت شد یه طرف ، آقا هم اصن انگار نه انگار ، میگی مسابقات ردبوله و نباید عقب بمونه ، رفت شیب زد و برگشت

علی هم از خجالت این حرکتش در اومد و اگزوزش رو یه جا همون اطراف Hidden کرد...
حالا بگرد و پیداش کن....

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

بعد دیدیم دیگه داره اشک امیر مسعود در میاد ، گفتیم ، بیا گریه نکن ، اینم اگزوزت

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

ادامه مسیر به سمت مشهد

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

بعد از اینجا 3 دسته شدیم
امیر مسعود و مجتبی و علی و رسول رفتن سمت خونه شون
سهیل و جواد رفتن دنبال گوشی جواد بگردن
من و شهاب و مسعود آقا هم رفتیم سمت پیست موتور کراس (شاندیز)

تو پیست خبری نبود ، با هم چند دور ملایم زدیم و برگشتیم سمت خونه

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

تو راه حونه 2بار به پست ماموران محترم خوردیم

یه جا که سر 2راهی طرقبه شاندیز ایست بازرسی بود و سی جی و آپاچی و اینا میگرفتن (یه نینجا سبز 600 هم گرفته بودن) و با ما کاری نداشتن
یه جا هم تو بلوار سجاد نگه داشته بودیم بستنی شاد بخوریم ، دیدم ماشین کلان اومد نگه داشت ، پیاده شد ، گفت مدارک دارین ، گفتیم بفرما بستنی ، بعد رفت


خیلی خیلی خوش گذشت
ایشالله در آینده از این برنامه ها زیاد داریم


عکس و فیلم هنوز هست ، استقبال زیاد باشه میزارم بازم


فعلا
یاعلی