سلام
اول از همه تشکر میکنم از همه دوستانی که حضور داشتن تو این قرار ، تا بودنشون باعث شد این قرار به بهترین نحو انجام بشه
از جواد عزیز که هماهنگی ها رو انجام داد
شهاب که برنامه رو پیشنهاد داد و چید
و جناب خراسانی عزیز(jeri) که واسه اولین بار زیارتشون می کردیم و کلی زحمتشون دادیم
خب خب
خدا رو شکر برنامه بدون هیچ مشکلی انجام شد و طبق برنامه جلو رفت
شاید تنها موردی که پیش اومد این بود که روز قبل از قرار ، موتور شهاب رو گشت محترم سد معبر میبره و شهاب این قرار رو بدون موتور اومد !
طبق برنامه ساعت 4:30 حرکت کردیم از مشهد ، من و جواد (روان و سی جی) راه افتادیم سمت خونه شهاب که بریم دنبالش
دیگه ساعت 5-5:40 از مشهد خارج شدیم و تو جاده به سمت گلمکان
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
جناب خراسانی چون گلبهار بودن ، تو مسیر یه جا باهاشون قرار گذاشتیم و با هم رفتیم سمت گلمکان
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
بعد از حدود 50-60 کیلومتر ، رسیدیم به گلمکان و از اونجا به بعد دیگه مسیر خاکی میشد
25 کیلومتر خاکی
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
جواد بخاطر درد کمر اومد ترک روان و سی جی رو شهاب زحمتش رو کشید
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
تو مسیر بعضی جاها خاکی نرم بود ، بعضی جاها خاکی وحشتناک ، و بعضی هم آب !
تو راه بخاطر تکانهای شدید ، محتویات روی گارد موتور آقای خراسانی تخلیه شد :|
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
ولی این راه ادامه دارد ، با دوست داشتنی ترین لحظه ها
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
بهرحال حدود ساعت 7:40 رسیدیم چشمه سبز
این مکان از لحاظ جغرافیا ، یک حوضچه طبیعی هست که دور تا دورش رو کوه محاصره کرده و فقط یک مسیر ورود و خروج داره ، منبع این آب هم از کوههای اطرف و چشمه ای که درونش هست تغذیه میشه
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
بعد از رسیدن بلافاصله دوستان دست به کار شدن و چادر رو علم کردند
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
هوا هم رو به سردی میرفت ، اما این مانعی برای آماده کردن قایق نمیشد
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
متاسفانه بعد از باد کردن قایق به متوجه سوراخی شدیم که به احتمال قوی موقه زمین خوردن وسایل اتفاق افتاده بوده
اما یک کوهنورد حرفه ای ، همیشه مجهز هست !بدون درنگ قایق تعمیر شد
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
خب همه چی آماده شد ، و فقط مونده بود برپا کردن آتیش !
ولی کو چوب؟
با شهاب نشستیم پشت روان و برگشتیم تو جنگل تا چوب جمع کنیم ، اما !
یه مشکل !
همه جا تاریک بود
خوشبختانه زنون به درد خورد !
رفتیم یه جا موتور رو پارک کردیم و با کمک نور موتور چوب جمع کردیم و برگشتیم ، بماند که تو مسیر نصف چوبها ریخت !
ولی مهم آتیش بود که هماهنگ شد
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
اما خب یه سری مشکلات کوچولو هم بود دیگه که نمیشد کاریش کرد ،
مثلا یه نسیم خیلی ملایم :
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
خوشبختانه چادر رو به زور موتور ها تونستیم مهار کنیم
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
بعد از اقامه نماز ، رفتیم سراغ حرکات شکمی :دی
شهاب جان زحمتش رو کشید و پاچین ها رو آماده کرد
اما یه مسئله ای که بود ، بحث نور بود
بحران نوری پیدا کرده بودیم ، و باز هم روان وارد میشود
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
امیدوارم گرسنه باشید تا متوجه عمق فاجعه بشید
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
نه مثل اینکه این عکس زیاد کارساز نبوده
ببینم با این چه میکنید؟
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
بعد از اینکه رفتم چراغ موتور رو خاموش کنم دیدم فلاپ سمت راست باک نیست !
نه اینکه شکسته شده باشه ، کلا نبود ! :| :| :|
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
بگذریم !!!!
بعد از صرف شام
تصمیم بر این شد تا گشتی در دور و اطراف بزنیم ، اما دور و اطراف ما که آب بود .....
درست حدس زدید ، یه گشت آبی
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
با مقادیر زیادی چیپس و تخمه و نوشیدنی + پتو ، روانه قایق شدیم
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
بقول آقوی همساده : بقدری حال داد که یعنی تلخ ترین و وقیح ترین لحظات عمرم بود هااااا :)))
بی نهایت لذت بخش بود این قایق سواری ، زیر نور مهتاب ، در سکوت و تاریکی محض
بی شک ، عاقبت بخیری در همین بود
اینم یه عکس از تو قایق در اواسط برنامه دور دور آبی
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
دست اقای خراسانی درد نکنه ، واقعا این حرکت قایق ، حرکت بجایی بود ، بحث دیگه ای هم که بود این بود که قایق بزرگ بود ، و توش میشد خوابید ، انصافا لذت غیر قابل وصفی هست : زیر پتو ، تو قایق ، تاریکی و سکوت محض ، وقتی دراز میکشی ، و رو به آسمون میشه چشمات ، رقص کهکشان راه شیری دیوونت میکنه
بگذریم ، خیلی احساسی شد
شب رو دوستان خوابیدن و من به دلایل نا مفهمومی نتونستم بخوابم ، فقط دم صبح یه 2 ساعت چشم گذاشتم
جواد :|
صبح که پاشدیم هرچی به جواد میگیم پاشو ، ساعت ده شده ، بریم که بقیه برنامه هم برسیم ، پا نمیشه لامصب
دراز کشیده ، خیره به این منظره رویایی ...
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
کجا رو نگاه میکنید؟
منظورم روان بود ، رویایی تر از اونم مگه پیدا میشه؟
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
صبح که رفتم سراغ موتور ، دیدم پلاک موتور نیست !
:| :| :| :| :| :|
بدون شک ، اگر تا شب میموندیم ، باید یه فکری واسه شاسی موتور میکردیم ، چون نوبتی هم باشه دیگه نوبته انجینه !
بگذریم
بعد از صرف صبحانه ، دوباره حرکت کردیم به سمت قایق ، اما اینبار به یک نیت دیگه
:))
شنا !
دقیقا وسط اینجا
با عمق حداقل 20 متر !
الله اکبر
شهاب هم بند و بساط ماهیگیرش رو راه انداخت تا موقعی که ما تو آبیم ، به ماهیگیری بپردازه
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
رفتیم شنا کردیم
چقدر حال داد
البته خب یه خورده آب سرد بود
فقط یه خورده ها
باد هم که اصلا نمیومد :|
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
البته موقعی که ما تو آب بودیم شهاب یه تنه پرچم قایق رو بالا نگه داشت
دمش گرم
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
شنا تموم شد و برگشتیم سمت چادر و آماده شدیم برای اینکه جمع کنیم بریم جای رودخونه واسه ناهار
بیچاره موتور ها ، فک میکردن مثل دفعه های قبل قراره از اول تا آخر اونا پایه ثابت باشن
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
البته از خجالت اونا هم در اومدیم ، حالا تو کلیپ معلوم میشه
حرکت کردیم و رفتیم سمت رودخونه و یه جا رو پیدا کردیم واسه ناهار
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
اینجا یه مسئله ای پیش اومد و اون هم این بود که باطری دوربین شهید شد ، دیگه از اینجا به بعد دوربین من باز نشست شد !:(
بعد از صرف ناهار مسیر برگشت رو ادامه دادیم ، و همونجا که با آقای خراسانی سلام کرده بودیم ، خدافظی کردیم و راهی منازل شدیم و الان هم که در خدمت شما
یه کلیپ جیگری هم تو راهه ، پس منتظر باشید
بی شک بهترین برنامه ای بود که تجربه میکردم ، بسیار فازید ، ایشالله که ادامه داشته باشه
راستی عکسها هم مربوط به همس ، و دوربین فقط دست یک نفر نبود
ممنون از همه
فعلا
یاعلی