منم رفتم دنبالشون،برگشتم دیدم بچه ها توی مسیر انجرافی که نشونشون دادم رفتن و دارن منو نگاه میکنن،اشاره کردم که برید...رفتم توی کلانتری شروع کردم،میگم بی همه چیز طرف میره مواد مخدر میکشه میگیرینش!مش..روب میخوره میگیرینش!ورزش میکنه پارتی بازی میکنید!میاد ورزش موتور سواری میگیرینش!زن میگیره بدبختش میکنید!دختر باز.ی میکنه میگیرینش!میره کار کنه کار نیست!دانشگاه میره میگیرینش!میمیره پول قبر میخاد!چی میخاین از جونه ملت؟گفت بنداز بازداشتگاه!دیگه رگه داشت میترکید،گفتم بابا مملکت اسلامی چرا موتور با مدارک رو میگیرید؟شما خودتون برای قوانین ایران ارزش قائل نیستید چرا من قائل باشم؟وقتی من مدارک دارم به چه حقی میگیرد؟گفت ما همه جوره حق داریم!گفتم واتی شما خیلی شوتید!بذارید جناب سرهنگتون بیاد میگم بهشون چه آدمائی هستید!
در این حین جواد و محمد که مدارک تکمیل بودند اومدن دنبال من که علی چیشده!عوضی بهشون گفت بیارید داخل موتوراتون رو!اینا هم ساده گفتند پلیس مایه آرامشه!پلیس آدم خوبست!تو فیلما پلیسا زنده میمونن یا شهید میشن ولی آدم بدا میرن جهنم!غافل از اینکه اینا همش فیلمه!موتورارو آوردن تو مدارک به دست خشکشون زد!یارو نوشت حین گشت زنی و اعلام ایست و طبق دستو جناب سرهنگ حید... سه تا موتور سوار گرفتیم!!!!
بابا همین الان اینا خودشون اومدن!!
ساکت بابا ما گرفتیمتون!بابا اینجا مملکت اسلامیه!(فعلا که همه چی دست ماست زیاد حرف بزنی بازداشتگاه!سرباز آشخور بیا اینو بنداز بازداشتگاه!!!)
جناب سرهنگ تشریف اوردن و ما رفتیم چوغولی این بی مروت ها رو به ایشون بکنیم!
جناب سرهنگ ما مدارک داریم ما پسرای خوبی هستیم شما پلیسای زحمت کش هستید نمیذارید حق نا حق بشه!خفه شید،دارم گزارش میدم،داشت به مراتب بالاتر گزارش میداد 3 تا موتور قاچاق گرفتم!!!!!!!!!!!!!
بابا دونت کم نونت کم این سی جیه!قاچاقه؟اینا روانن!!!موتور زیر پای بچت هم از ایناست!یعنی یا تو بی سوادی یا ما دیوونه که فرق موتور قاچاق رو با مدارک دار نمیدونیم!
اومد دیدیم از همه بدتر این باباست!!!گفت تو پرونده براشون بزنید ویراژ و مزاحمت و مارپیچ و حرکت نمایشی...
دیگه طاقت نیاوردم رفتم گفتم جناب سرهنگ من خودم تو ارتشم فلانجا دارم خدمت میکنم،مملکت اینقدرم بی قانون نیست(البته از امروز دیگه این حرفو نمیزنم)موتورای ما پارک بوده!!!این حرفا چیه؟ادامه دارد....