دوستان من هم با موتور خاطره بسیار دارم... یکی از ناراحت کننده هاش رو براتون بگم. :sad:
خدمت بودم اونم راهور اصفهان. یکی از بچه های کادری یگان که خیلی هم بچه ی باحالی (!) بود یه روز اومد گفت این رادیسون 250 مال توئه باش میای سر پست؟ گفتم آره. گفت بیزحمت بده من باش یه کاری دارم برم و بیام. منم تازه موتورو خریده بودم روم نشد بگم نه گفتم باشه ولی جان عزیزت مراقب باش نپکونیش. اومد بره گفتم اوهوی! بیا حداقل کلاهمو بگیر بذار سرت با لباس نظام ضایعه! گرفت و رفت. اقا یه 1 ساعت بعد اومد موتورو داد. ما سر پست بودیم دیدم که 8 9 نفر شهروند اومدن به من گفتن آقا استوار فلانی کجاس موتورای مارو گرفته... گفتم نمی دونم بعد برق از سرم گذشت بشون گفتم کی موتورتونو گرفته گفتن 1 ساعت پیش با اون موتوره اونور خیابون!!!
مارو بگی از اون وقت هربار رادیسونرو سوار میشدم هرچی موتوری بود تو یه سوراخی فرار میکرد... :27: