-
حقیقت این که من حالتهای خلصه و کرختی یا بهتره بگم نءشگی را از سنین بلوغ بدون اینکه هیچ علم و اطلاعاتی ازش داشته باشم دوست میداشتم..یه حس عرفانی درونی
همیشه میخواستم از خود بی خود بشم ولی واقعا نمیدونستم چه جوری..تا اینکه برای اولین بار اسم چرس به گوشم خورد و احساس کردم این میتونه کمکم کنه..آره تونست ..خوب هم تونست.. چون واقعا آرومم میکرد.... این حس تنفری که از آدمها داشتم و سرکوب میکرد...بمش منو یاد روزهای بی خیالی بچگی مینداخت...
اما.... امان از جبر زمونه که همه چی واست تکراری و یکنواخت میشه ای خدا فقط آرامش میخوام ازت
-
لعنت به این دنیا
به هردختری اعتماد میکنم بعد 1 روز میبینی جفتک میندازه خیانت میکنه بهت
تف تف
میکشم سیگارو واسه این دنیای لعنتی
-
سیگار نکش بیا من یه چی بهتر دارم!!!!!ا در واقع دختر موجود با ایکیوی پایینه و این پسران که خامشون میکنن و اینا هم زود گول میخورن/مقصر پسرا هستن....سیگار دوای درد نیست....حتی سیگار برگم اینو حل نمیکنه.
-
لعنت به تک تک دختر ها
عاطفه ندارن اندازه نخود !!!
کیا باید همون حرکتی که گفتی رو بزنیم ( نصف نصف )
سیگار نکشیم پس چیکار کنیم؟
هوا خرابه لامصب نمیشه دور زد با موتور
-
اره تو سیگار نکش من راهه بهتر دارم/هوا گفت برفیه.... فعلا نمیشه
-
امشب بعد از قرار ملاقات ناژوون
با علی پیکانپور رفتیم قایقرانی و بنده یه نخ سیگار کشیدم!!!:4chsmu1:
-
پیکانپور فقط یهت سیگار داد ؟ کاره دیگه ایی نکرد؟؟؟!!! منم میخواست یبار خرم کنه دمه قایقرانی اما حواسم بود
-
دخترا همشون موجودات گلی هستن. پشت سر این موجودات دوس داشتنی حرف نزنید.:retarded:
-
یه پسر عاقل و با فکر بعد 25 سالگی دیگه در مورد دختر نه فکر میکنه و نه حرف میزنه..چه رسد به غصه خوردن درباره کارهای دخترها
اون بدبختها هم اینقدر نارو خوردن که گرگ شدن.......................
-
خوب بالاخره منم سیگار کشیدم! :afro:
دیروز رفته بودم دنبال کارهای فارغ التحصیلی برگشتنه رفیق نابابم اینقدر گفت گفت رفتیم امیر شکلات گیشا!
جاتون خالی منه بی تجربه که تا حالا نه سیگار عادی کشیدم نه قلیون نه ... این رفیق ناباب به برگ ( البته نازک ) با طعم Raspberry (تمشک) به قیمت هر واحد 1500 تومان وجه رایج مملکت داد دستم! منم پک اول به دوم و سوم دیدم داره میگیه BEEP چه خبرته داری از دماغ بیرون میدی! منم از همه جا بیخبر عینه جارو برقی میکشیدم! :acigar::acigar::acigar:
تا نصفه ها رفتم دوباره این رفیق ناباب با کلمات قصارش بنده رو مرحمت کرده گفت: چس دود کردن بسه حالا یه پک عمیق بده تو! منم در محضر استاد چند پک زدم یه چرخش در دهان و بینی و.... دیدم پسر چه باحاله!
خلاصه این تجربه اول بنده بود!
به نظر اساتید فن از آنجاییکه این یک فقره برگ چسبید و گوشت شد به تنم! بازم بکشم! کلا نمیخوام کارم به سیگار پاکتیو وقت و بی وقت کشیدن برسه میخوام فقط و فقط صرف تفریح و حال و هول با رفقا در محافل اهم اهم باشه!