موضوع: عکس های آفرود غم جدائی-مشهد-1391/01/31

سلام علیکم.
این طبق گفته خود مسعود آخرین آفرود مسعود در مشهد بود ولی بیخود کرده باید بازم باهامون بیاد!منو تنها نذار...رو باکم پا نذار...تورو جون خودت...حالا ولش کن بریم سر اصل مطلب:
من فقط یک عکس گرفتم و بقیش رو فیلم گرفتم،یه حرکتی زدم و با یکم تفکر و ذوق و یه تیکه آشغالی که دوسال بود تو خونه بود پایه دوربین برای کلاهم ساختم...
این تنها عکس:
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

یه معذرت خواهی از کل بچه ها میکنم چون اونروز اعصابم خورد بود...اونقدر تو فیلم حالشون رو گرفتم که مجبور شدم از اول تا آخرش رو آهنگ بذارم...
از اولش شروع میکنم:
از دقیقه 1 تا دقیقه 9 که مسیر رو خودتون ببینید و هیچ توضیحی نداره.
دقیقه 9 تا 10.30 میبینید که از صخره ها و جاهائی که سنگ ریز دارند مجبوریم عبور کنیم.
بعدش دوربینو از ترس اینکه ضربه نخوره جمعش کردم و جاهای خوف رو رد کردیم که متاسفانه دقیقه 10.40 یکی از دوستان رو میبینید که دستش ضرب خورد.سرموتور اومد بالا و رفت روی تخته سنگ و همونطور که توی فیلم هست موتور خورد زمین و دستش زیر فرمون موند.چندتا از دوستان دیگه هم اومدند و یک موتور جور کردیم و تا مسیر صاف همراهیشون کردیم و بقیش رو با یه هوندا ایکس ال که گازش رو زیاد کردیم رفت تا شهر و دوستانه دیگه هم موتورشو بردند.
بعدش به محض رسیدن به آسفالت دوستان عشق تک چرخ شروع به تمرین کردن ولی من بلد نبودم هنوز...
دقیقه 12.20 بنا به لجبازی یه مسیر سخت که فقط خاک نرم بود و خیلی مسیر اعصاب خورد کنی هست رو مسعود اقا و جواد اقا انتخاب کردند که من متنفر بودم از این مسیر...
دقیقه 14.40 میرسیم به اون شیبی که اقا سینا فرمودند با tracker 250 با با دنده 2 میرند بالا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
روان با خورشیدی فابریکش که گازخورش وحشی بود یک متر مونده به آخر شیب وایساد!روان اینجانب خیلی راحت بهتون بگم قدرتش از بقیه روانها خیلی بیشتره و حتی همینجوریش از روان دیگه با خورشیدی 42 یا 46 تائی قدرتش بیشتره!!ولی یک متر مونده به آخر شیب دور موتور وایساد!با اینکه دنده یک تخته گاز بود!تنها راه زدن این این شیب اینه که روی موتورم خورشیدی 42 یا 46 تائی بندازم!تو فیلم معلوم نمیشه ولی اون صحنه ای که میخام دوربزنم خودتون مقدار شیب رو ببینید!دقیقه 15.30 رو میگم!خدائی میشه این شیب رو با دنده دو و یه موتور چینی رفت؟همینجوریش کراسهای قدیمی توش میمونند...
دقیقه 17.30 میرسیم به رودخونه که انواع و اقسام حرکات رو توی رودخونه امتحان کردیم...
همه موتورها و ماشینها میترسیدن رد شند وقتی مارو دیدند که داریم توی اون آب تمرین تک ترخ زدن میکنیم دل رو به دریا زدند...
یک تیکه از آب بود که عمق اون تا زین میرسید!اصلا هم معلوم نمیکرد!محمد که اونجا داشت میفتاد توی اب...منم با بدبختی ردش کردم ولی مسعود جون موتورشون افتاد توی آب و تیم امداد و غریق نجات توی دقیقه 19.20 شیرجه زد و از رودخونه موتور مسعود رو نجات داد!!!بعدش تنفس پا به هندل دادیم بهش تا هرچی آب خورده بود رو پس بزنه...
بعد از کمی شنا و آب بازی توی مسیر برگشت یک شیب مونده بود که اونم پدرشو درآوردیم و تکی و گروهی اون رو زدیم و کلی خندیدیم...
اینجا بود که دیگه باطری دوربین و مموری دوربین تموم شد!
تازه بعد از اینا از یه مسیر مخوف از نوک قله اومدیم پائین که امیرمسعود و محمد عقیلی گفتند ما نمیایم!منو مجتبی و جواد و مسعود اومدیم پائین کلی حال داد و بعدش نیم ساعت استوپی و تک چرخ تمرین کردیم.
توی اتوبان داشتم میومدم خونه که سرعتم رو به 130 کیلومتر رسوندم که واقعا جای ترس داشت...ولی به زور به این سرعت رسید چون دنده 5 جون نداره با این خورشیدی.
چشمتون روز بد نبینه دوربین رو تو خونه روشن کردم دیدم لنر ارور میده...همه جاش پر گرد و خاک بود...دوربین رو باز کردم و تمیز کاری کردم و همه چیو دوباره بستم و مشکلات حل شد.
کلیپ 23 دقیقه هست و حداقل کیفیتی که میشد براش درنظر گرفت حجمشو 80 مگ میکرد!برای همین با winrar فشردش میکنم و تقسیم بندیش میکنم تا راحت بتونید دانلود کنید.
حجمش زیاده ولی ارزش دانلود رو داره به نظرم.
لطفا کسی پستی نزنه تا لینکهارو تموم کنم و بدم.یاعلی