2 فایل پیوست
مسافرت در دل کویر با هیوسانگ250
حدود ساعت 5 صبح مورخه 7 فروردین بود که حرکت کردم به سمت سمنان و بعد دامغان.جاده باریکی هست که از دل کویر به سمت استان یزد رد میشه که زیبایی خاص خودش را داره.بعد از 270 کیلومتر دیگر هیچ گیاه و پستی و بلندی وجود ندارد.دشت کاملا صاف که چشم را خیره میکند. وقتی به سطح افق نگاه میکنی گویا در آسمان داری حرکت میکنی.اطراف فقط رمل و شن خیلی ریز وجود داره که با وزش باد وارد جاده میشه و رنگ آسفالت هم همرنگ کویر میشه.فقط دعا میکردم موتورم مشکلی برام پیش نیاره.در همین افکار بودم که به علت سرعت حدود 145 کیلومتر سر یک پیچ نتونستم موتورم را جمع کنم مجبور شدم از جاده خارج بشم و وارد رمل شدم و ضربه ای به زیر موتورم وارد شد.با کلی دردسر موتور را بیرون کشیدم و دوباره سوار شدم.استارت میزدم روشن میشد ولی میخواستم حرکت کنم خاموش میشد.با خودم میگفتم خدایا خودت کمک کن.نه کسی رد میشد و نه مبایل آنتن میداد.کم کم هوا تاریک میشد.نشستم کلی فکر کردم و زیر موتور را نگاه کردم دیدم کلید قطع کن روی جک نصب شده که در اثر ضربه له شده.با انبر دست سیم را بریدم و یکسره کرده.با یک صلوات استارت زدم موتور روشن شد و حرکت کردم.کم کم هوا کاملا تاریک شده بود. از طرفی نور چراغ جلو کافی نبود و از طرف دیگه بدون کلاه نمیشد حرکت کرد و طلق جلوی کلاه من کاملا دودی بود.30 کیلومتری رفته بودم که احساسم بهم گفت جلوتر مانعی وجود داره.شروع کردم معکوس کشیدن.یکدفعه دیدم وسط جاده یک مانعی مثل تپه هست .جلوتر که رسیدم دیدم یه شتر بزرگ نشسته وسط جاده.شنیده بودم که شتر همیشه به سمت نور حرکت میکنه و با دیدن نور موتور اومده بود تو جاده.کم کم نور یه آبادی چشمم را نوازش کرد. بله جایی که بودم منطقه مصر بود که جایگاه صحرانوردان و ستاره شناسان بود.شب را آنجا موندم و صبح تازه فهمیدم که چه طبیعتی داره.اینجا باید بگم که خداوکیلی این موتور یکی از بهترین هاست و تو هیچ شرایطی راکبش را اذیت نمیکنه.سفر خوبی بود و امیدوارم حتما این نقاط منحصر به فرد را که کمتر جایی از دنیا دیده میشه را دیدن کنید.