FOLLOW INSTAGRAM PAGE
JOIN TELEGRAM GROUP

نمایش نتایج: از 1 به 10 از 23

موضوع: مال بد بیخ ریش صاحبش (سرقت موتور)

Threaded View

  1. #1

    موتور سوار

    نوشته ها
    127
    تشکر
    329
    Last Online
    06-08-1403 @ 08:42 قبل از ظهر

    پیش فرض مال بد بیخ ریش صاحبش (سرقت موتور)

    سلام به همه دوستان .
    مدتی به نحو شدیدی گرفتارم و کمتر میرسم سر بزنم به انجمن . الان داشتم داستان تصادف نوپو با بچه رو میخوندم و خدا رو شکر که مسئله حل شد و بچه هم آسیب جدی ندید .
    حالا بشنوید از قصه این چند روز ما :
    این رادیسون 250 طفلی ما این چند وقت توی پارکینگ داره خاک میخوره و بعلت بدی آب و هوا خیلی کم سوارش شدم .
    شب دیر رسیده بودم خونه و تا حدود ساعت 3 شب هم داشتم حساب کتابهای سال رو جمع و تفریق میکردم . خلاصه عرض کنم دیر وقت خوابیدم و صبح دیدم صدای زنگ در میاد . دیدم پشت در مجتمع یه افسر نیروی انتظامی ایستاده و خلاصه گفت آقای فلانی ؟ پای آیفون گفتم بفرمایید . گفت شما یه تریل 250 دارید ؟ پیش خودم گفتم ای بابا حتما کسی ازمون شاکی شده که مامور اومده در خونه . هر چی فکر کردم دیدم بزرگترین خلاف ما با این موتور پریدن از جوب برا فرار از ترافیک بوده .... ... به ماموره گفتم بله . گفت موتورتون کجاست ؟ گفتم همینجا توی پارکینگ کلی هم خاک روش نشسته . ماموره گفت تشریف بیارین . در رو باز کردم و خودم هم رفتم پارکینگ که دیدم ای بابا جا تره و بچه نیست !!!! موتور نبود .....
    ماموره گفت شانس آوردی سارق رو گرفتیم و موتورت هم الان در فلان مغازه هست برو موتور رو بردار بیا کلانتری .....
    گفتم سارقه کجاس ؟ دیدم توی ون رو نشون داد و گفت توی ونه ... رفتم دیدم تخم ...گ از اقوام همسایه های مجتمع هست ....
    خلاصه رفتم و موتور رو از در مغازه ای که آدرس داده بود برداشتم . زده بود فقل فرممون رو شکونده بود و کل سیم کشی رو هم طوری به هم ریخته بود که دیگه نه نور پاپیین نه زنون نه دزدگیر دیگه هیچ کدوم کار نمیکنه فقط خود موتور با سوئیچ روشن شد و رفتم کلانتری .
    حالا این وسط گیر دادن موتور رو هم بزار توی خود حیاط کلانتری ...
    رفتم قسمت تجسس دیدم پسره سلام هم میکنه و میگه ببخشید و ..... دوتا پس گردنی بهش زدم و گفتم آخه توله سگ اگه نگرفته بودنت که الان موتور رو برده بودی و به ریش من داشتی میخندیدی و با رفیقات حس زرنگی میکردی ...
    میگفت اگه مادر پدرم بفهمن سکته میکنن و ...... خلاصه دیدم مادر پدره از بیخبری از بچشون نگران میشن شماره خونشون رو از اقا دزده گرفتم و زنگ زدم به مادرش با لحن ملایم داستان رو گفتم ... مادره بیچاره داشت سکته میکرد ....
    موتور رو از کلانتری برداشتم و آوردم خونه و یه قفل دیسک هم از همین طرفا گرفتم 20 تومن و زدم به دیسک عقب فعلا تا فرصت کنم بعد از عید موتور رو ببرم برای برطرف کردن مشکلات سیمکشی و چراغها و دزدگیر و ......
    راستی تا حالا فقط 100 تا شیرنی به سه نفر دادم .
    ادامه قسمت جالب داستان در پست بعدی .....


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

بازدیدکنندگان، این صفحه را با جستجوی این کلمات در موتورهای جستجوگر پیدا کرده اند:

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
پرشین موتور
   اکنون ساعت 11:26 بعد از ظهر برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.


    انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
    شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
    برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
   لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
   تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)

   قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران

 


کاربر گرامي؛

براي مشاهده انجمن پرشین موتور با امکانات کامل بهتر است از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد

  1. بستن این دسته بندی
برو بالا