موضوع: تصاویر قرار ملاقات (سد طرق) 21 بهمن "مشهد"

راستی جعفر حافظی خیلی شاکی بود طفلک تنهائی اومده بود خلج دنبال ما گیر کرده بود تو گل میگه همه تونو از رفاقت ساقط کردم بعد یه کم آرومتر شده بود و فقط جواد رو ساقط کرده بود!طفلک رفت بنزین بزنه من حواسم نبود جوادم حواسش نبود یهو دیدیم خلجیم و جعفر نیست...جواد اس داده بود فقط بیا خلج ولی نگفته بود کجا درنتیجه تک تکمون باید منتش رو بکشیم چون نامردی کردیم...ببینمش از دلش درمیارم ولی دیشب باز تلفنی یکم از دلش درآوردم...
در ضمن محمد جان دیشب با یه لهجه مشهدی حرف میزدم خانواده گفتند چرا لهجت مشهدی شده؟منظورم اینه که گاهی بی اختیار روی آدم تاثیر میذاره ولی من کلا با هرکی یه جور شوخیه خاص دارم!با یکی لفظی با یکی دستی!با یکی...بستگی به جنبه و حوصله طرف داره!من یادم نمیاد باهات شوخی پشت وانتی کرده باشم؟؟؟بقیه هم همینطور...فقط علی زابل رو با جواد اذیت کردیم