سلام
جای همه کسایی که نیومدن خالی،خیلی خوش گذشت
مخصوصا با ****:4chsmu1:
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
جای همه کسایی که نیومدن خالی،خیلی خوش گذشت
مخصوصا با ****:4chsmu1:
aka جان کلاهت دست من جا موند شمارتو پ.خ بده تا بیارم واست:i'm sorry:
همگي خوش اومدين كامي نبودي انگار سايت تعطيل بود
5 شنبه ساعت 1:30 دقیقه حرکت کردیم به سمت ابیانه و ساعت 11 شب رسیدیم
سرد بود و کمی از جاده یخ زده بود . هتل ابیانه رو که از قبل بابک رزرو کرده بود رو پیدا کردیم و رفتیم که استراحت کنیم
خلاصه دوستان اصفحانی بهمون صبح ساعت 9 اینا پیوستن و ...
بعدشم که ساعت 1 ظهر راه افتادیم به سمت تهران و ساعت 12 شب رسیدیم
قرار بسیار خوبی بود و توپ ارزش این همه تو جاده بودن و یخ زدن رو داشت
در پایان تشکر میکنم از بابک و علیرضا و اقای علی خرمیان و همچنین اقای aka و دیگر دوستان
دیگه جون ندارم توضیح بدم
كسي از شهروز و مهران خبري نداره؟؟؟؟؟
مگه شهروز با ماشين نيست؟؟
پي چرا جواب نميده؟؟:297:
قبلش به همتون خسته نباشید میگم و آرزو میکنم که همیشه شاد و خندان در کنار هم با پرشین موتور صفا کنید
در ادامه باید بگم :
دم همتون گرم ایول دارین به مولا...
پرچم رو بردین بالا اونم چه جووووووووووووور
:pm1::pm1::pm1:
از همه دوستان تشکرات لازم .
یکی از بهتریم سفرهای من بود ، واقعا خوش گذشت .
جای همگی دوشتان خیلی خالی بود امیدوارم سفرهای بعدی همراه باشیم
کیا اوا تهران زنجیر برید نویا بکسل کرده برسونه
بابک و مهرام میدون توحید ایستادم سیگار بکشن !!!
من و ****** به حرف Gps گوش کردیمدو بار اتوبان آزادگان را چرخیدیم خاموشش کردم رسیدیم خونه :)
اما از سفر بسیار بسیار خوب ، ظهر نزدیکای 2 راه افتادیم جاده قدیم قم پذیرائی مهتاب ایستادیم پیتزا خوردیم ، سپس راه افتادیم به سمت کاشان و بین راه چند باری ایستادیم و از راههای پر و پیچ و خم تابلوی کوچک ابیانه را دیدیم .
تا کاشان نسبتا هوا خوب بود اما از کاشان تا ابیانه خیلی سرد بود لباسهامون خوب بود اما بعضی از دوستان سردشون شد .
هتل رسیدیم املت خوردیم و بچه ها شام اورده بودن و رفتیم اتاق دیدم به به شهروز خان زنگ میزنه کجائید ما با ماشین با کاظم داریم میایم 4 صبح میرسیم . گفتیم بنزین بیار که اینجا پمپ بنزین نیست و مگلیها خالیند . زحمت کشید اوردن .
شب تا دیر وقت بیدار بودیم ، نیمه های شب شهروز و کاظم جان هم به جمعمون پیوستند .
صبحانه را توپ خوردیم جای همگی خالی ، دوستان اصفهانی هم اومدن خوشحالمون کردن و با هم ابیانه را گشتیم ما رفتیم کوه 1 ساعتی نشستیم خیلی لذت داشت هوای خیلی خوب آسمان آبی .........و..........
برگشت هم موتور کیا خاموش شد روشن نشد موتور را پیاده کردیم شمعش ذوب شده بود شهروز و کاظم شمع خریدن اوردن اما باز درست نشد و اینجا بود که آقا کاظم واقعا دمش گرم هزار آفریت موتور را کامل پیاده کرد و درستش کرد و با هم برگشتیم بین راه چند بار ایستادیم آتش روشن کردیم و .... خیلی باحال بود خیلیییییییییییییییییییییی ییییییییییییییی
عکسها خیلی زیادن کم کم میزارم .
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...][Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...][Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...][Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
نویا مثل عملی ها شده
دسته همه گی درد نکنه همه زحمت کشیدن و اومدن واقعا همگی با همکاری همه بچه ها قراره به یاد ماندی برگذار شد.
از دوستانی هم که از اصفهان اومدن بسیار متشکرم و خوشحالم که دیدمشون دیگه دارم میمیرم از خستگی.
حسن جون دوست میدارم:gigglesmile:
خدا رو شکر که همه سالمید.
مردم و زنده شدم.
دم کاظم گرم آفرین.
همه تون خسته نباشید. فکر نکنید الان 4 تا عکس گذاشتید ما سیر شدیم. برید خستگی در کنید فردا کامل تعریف کنید.
==
و صد البته تو این قرار متهیر الاتفاق در تاریخ پرشین موتور افتاد. آکا خواب نموند و خودش و رسوند :دی