موضوع: عكس هاي سرخه حصار 90/10/2

این بار باید بگم واقعا وقعا جای همگی خالی چون خیلیییییییییییییییییییی خوش گذشت ، تمام بدنم درد میکنه از بس بازی کردم

واقعا جای کسانی که نیامدن خالی

آکا جان کلی منتظرت موندیم نه تماس جواب میدادی نه اخرش هم خبری ندادین که میائی یا نه ، در هر حال امیدوارم حالت خوب باشه

دوستان کمی دیر اومدن تصمیم گرفتیم جمع 8 نفره بریم سرخه حصار محل پیست کراس سوارها ، هوا هم فوق العاده عالی جوجه گرفتیم کباب کردیم با میوه و . تنقلات و ....
من و حسین سنگ بازی میکردیم آقایان میرقصیدن ...
عکسها و فیلمها را میزارم دوستان هم که عکس گرفتن بزارند
باید تشکر کنم از همه دوستانی که اومدن و جو خیلی صمیمی و دوستانه ایی بود به من که خیلی خوش گذشت توی این ملاقات من و حسین و بهداد و علی جانسون سرباز مملکت و دوستشون فرخ جان - حمید آقا و آیدین و اسمش را یادم رفت ... جمعا 8 نفر از همگی تشکر میکنم .

ایول
فرخ هم که بوده

جانسون پير الان پيشه منه سلام ميرسونه ....خب سلام كن ديگه....LoooOOOoooL اين هم عكساي كه ما گرفتيم....لايكت برسه.......درضمن جاي شما هم خالي بود دفعه بعد پرش كنيد......[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ][فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

حالا چی شد یهو برنامتون تغییر کرد و بجای فشم رفتید سرخه حصار؟؟؟
بعدشم سرخه حصار این همه جای قشنگ و باحال داره حالا چرا رفتید توی بیابونیا نشستین اخه!!!!

ایدین و حمید دستاشونو شسته بودن که جوجه سیخ میزدن؟؟؟ یجورایی مشکوک میزنن!

بهداد جان موتورتو نفروختی هنوز؟مگه نمیخواستی یه موتور دیگه بخری؟

ببخشید نشد بیام ایشالا سعی میکنم توی قرار های هفته های بعد همراهیتون کنم

آفرود با موتورای انرود

هنر نزده پرشین موتوریان است و بس !

مرسی عکس ها باحال بود

علی جان موتور به دلال نیمدم میذارم فلا باشه و یادم نمیره چه موتور خوب با وفایی بوده و خیلی باهاش حال میکنم گرچه مگلی.....
نظر من و حسین بود رفتیم سرخه چون هم خیلی دیر شده بودهم فشم سرد تر بود
در مورد جاشم گفتیم پارک داره طبیعتم داره که تصمیم به طبیعت شد
به همه خوش گذشته و همه از جاش راضی بودن
من و حسین به عشق علیرضا و بابک اومدیم که با تعدادی دیگه هم اشنا شدم و خوشحالم! جمعی صمیمی و عالی داشتیم خوش بختانه
بابک جات خالی بود و همچنین مدیر خوبمون ****** که نیمدین
در پایان از همه اونایی که بودن تشکر میکنم مخصوصا علیرضا با اتیش و پرتاب سنگاش که بردیم
عکس با دوربین حسین انداختیم میگیرم میدم بهتون

نوشته اصلی توسط ****** Banan

در قرار های بعدی حتما میام
به دلیل اینکه دیشب برای یه سری از کارها از 9 شب تا 12 شب تو خیابون بودم بدنم چوب خشک شده بود

از کدوم سری کارها ؟

پرتاب موتورسوار ؟

نوشته اصلی توسط BEHDAD

بابک جات خالی بود

لطف داری بهداد جان والا یه کم کار داشتم وخسته بودمو هوا ناجور بود و موتور را تازه شسته بودممنم شما و حسین رو خیلی دوست دارم انشاالله دفعه بعد حتما می بینمتون