سوم راهنمایی بودم که یه بهمن 110 بی کلاچ دست دوم خریدم و شب را تو پارک خوابیدم بنده خدا بابام خیلی مقاومت کرد و زور زد که موتور سوار نشم
اما موفق نشد وقتی هم با سنگین می اومدم خونه میگفت همون روز باید پات را میشکستم که موتور سوار نشی
نمایش نسخه قابل چاپ
سوم راهنمایی بودم که یه بهمن 110 بی کلاچ دست دوم خریدم و شب را تو پارک خوابیدم بنده خدا بابام خیلی مقاومت کرد و زور زد که موتور سوار نشم
اما موفق نشد وقتی هم با سنگین می اومدم خونه میگفت همون روز باید پات را میشکستم که موتور سوار نشی
اول راهنمایی که میخواستم برم دوم !
یعنی تو تابستونش
یه دونه موتور گازی با حقوق خودم خریدم 45 هزار تومن اسمش توسن بود
خیلی باهاش حال میکردم
بعد سال سوم راهنمایی فروختمش و یه موتور گازی دیگه گرفتم ، اسمش باسل بود.... این یکی یه نمه تریپش به دنده ای میخورد ، آخه هندل داشت.... فکرشو بکن ، موتور گازی هندل بخوره
بعد اون رو یه سال بعدش فروختمو یه گازی درست درمون گرفتم اسمش پاژنگ بود... دیگه به حدی رسیده بودم که از لحاظ فنی جیک و پوک موتور گازی رو بلد بودم
بعد از این قضیه سال دوم دبیرستان بخاطر نمرات درخشان ! بابام برام یه 70 خرید (همینی که هنوزم دارمش) خدایی سالاره
یه دوسالی که داشتمش ، رفیقم روان خرید و داد ما یه دوری زدیم و از همون موقع روانی شدیم تا حالا
زیاد ازش میگرفتم و دوران میزدم... اما موتور که مال خودت باشه یه چی دیگه اس
بیچاره با همین 70 تمام حرکات و فنون آفرود رو یاد گرفتم و الانم دارم میرم رو مخ بابام واسه همون روانه.... واسه بار سوم
خدا کنه پا بده
شرمنده کلی قصه گفتم
فعلا
یاعلی
یک ماه قبل از محرم سال پیش بود(دوم دبیرستان) که یکی از رفیقام یه آپاچی سفید صفر خرید،از اون موقع موتور افتاد تو مخم با اینکه اصلا اصلا بلد نبودم ولی خیلی دوست داشتم،قرار شد معدل امتحان نوبت اولم خوب شد یه آپاچی برام بخرن ولی خوب گند زدم اساسی!از طرفی خودم پول طرح هوندا داشتم ولی از هوندا اساااسی متنفر بودم!
رفت تا عید تو اون سه ماه مخ بابامو ترکوندم هی میگفت پول ندارم!!!خلاصه سال شد 90 و عید هم تموم شد دیدم از پدر نتونستم جواب بله بگیرم رفتم سراغ مادر خلاصه مخشو زدم،جمعه بود که تائیدیش صادر شد شنبه بعد از ظهرش 20فروردین نود بود رفتیم یه آپاچی سفید خریدم،خیلی موتورمو دوست داشتم با اینکه اندازه گوجه فرنگی از موتور سر در نمیاوردم!
حالا فکر کنید من آکبند تا حالا پشت موتورگازی هم نشستم!استارت زدم دنده رو گذاشتم تو یک کلاچ رو ول کردم پرررت..خاموش شد کم کم راه افتادم تا برسم خونه 3دفعه بیشتر خاموش نکردم،..
خداروشکر تو مدتی که داشتم یاد میگرفتم سوخت ندادم فقط یبار اومدم جوب رو رد کنم زدم زمین که موتورم هیچیش نشد.
کم کم یاد گرفتم،بیشتر سعی کردم بذارم زمان بگذره تا یاد بگیرم تا اینکه بخوام همه چیو زود یاد بگیرم هم خودمو هم موتورمو به گ...بدم...
گذششت،کاش میشد این موتور ها هم یکم شعور داشتن میفهمیدن!میشدن بهترین رفیقامون!بعده 9ماه که یه ماهشم نتونستم به خاطر بیمارستان و خوابیدن موتور سوار موتورم بشم میشه گفت یه چیزائی یاد گرفتم و بازم خیلی جا دارم تا یاد بگیرم.
قبل از اینکه موتور بخرم با چیزائی که شنیده بودم گفتم سر یه ماه میمیرم!ولی خداروشکر تا الان اتفاق خاصی نیفتاد البته جنبه بسیار بالای من:4chsmu1:رو هم باید در نظر گرفت که خیلی جاها گاز بیخود ندادم ولی یکی از رفیقام که موتورسواری هم بلد بود آپاچی خرید منفجرش کرد واقعا ....
خوب دیگه زیاد قصه گفتم ولی یه چیزی بهم ثابت شد که موتورسواری عشقه واقعا،یعنی تا عشقشو نداشته باشی کمتر پیش میاد بری طرفش،.......
کلاس 5م دبستان بودم ، پدرم موتور سوار بود و همیشه از موتور سبک تا سنگین داشت و من با یک هوندای 70 سوپر کاپ که
بدون کلاج هست ،خودم موتور سواری میکردم ،موتوره 3دنده داشت ، تا الان که32سالمه حدود 22ساله دارم موتور سواری میکنم .
آقا آرش همونطور که خودتونم گفتین اصل این موتور آلمانی و 2دنده تو فرمان داشتن آلمانیش خیلی خوب بودن اسمش puch هست.
فکر کنم از همه دیرتر یاد گرفته باشم. پارسال مهر با سی جی. یادمه همون دقیقه های اول تک میزدم با 1. که البته الان اصلا نمیزنم
سلام
منم از دوم دبیرستان با سی جی
چون راه مدرسم دور بود مجبور شدیم که یه موتور بگیرم و ...
با سلام خدمت همه دوستان
از 9 سالگی با یاماها 80 و بعد کاوازاکی مگنوم 80 و بعد .....
13 سال موتورسواری حرفه ای با انواع موتور سنگین.
سلام به همه دوستان.خوب تا اونجای که من خوندم همه یه جوری موتور سواریرو شروع کردین. منم از 12 سالگیم شروع کردم موتور سوار شدنو وکل خوانوادم همشون موتور سوار وهم موتور ساز هستن.حتی دوخترای خانوادمم عاشق موتورن.و اولین موتوری که من روندم ماله دایم بود پنهونی موتورشو بردم تو کوچه.روندم اون موقع پام به زور میرسید به زمین موتور دایمم تریل بود.وبا فهمیدن بابام ودایم منو یه کتک خوبی زدن که چرا بدونه اجازه سوار موتور شدم.اخه اون موقع ها هم خیلی شرورو شلوغ بودم.ومن این کارو چند بار تکرار کردم بعد دیدن نمیتونن جلوی منو بگیرن.بعد دایم رفت برام یاماها100گرفت بعد یه مدت اونو فروختم رفتم یه تریل خریدم با کمک دایم بعد یواش یواش رسیدم به اینجا که الان سوار یه سی بی ار ربسول1000هستم.وکار اصلی منم الان شده درست کردن موتور سنگین.
ولی فعلا که نمیتونم برم سر مغازه چون یه تصادف بدی کردم.
سلام
من از بچگی عاشقانه وسایل 2 چرخو دوس داشتم:minzdr:
راهنمایی بودم یه بار داییم موتورشو داد یه دوری زدم موقع پیاده شدن موتورو زمین زدمو دسه ترمزشو شیکوندم:i'm ok:.تو همون زمونا بود که یه gto بابایه رفیقم داشت که با سنجاقِ سر میفتادم به جونه سویچشو روشنش میکردیم:bitarbiat:.اما بیشتر اون سوار میشد و من تئوری وار بهش یاد میدادم :icon_pf _97_:
2-3 راهنمایی یه بار داشتیم میرفتیم بیرون که ماشین پر بودو داییم گفت میتونی با موتور بیایی که منم از خدا خواسته قبول کردم :happy4:
اون عیدی که اول دبیرستان بودم کارم این بود داییم که میرفت مسافرت میرفتم موتورو از تو حیاطشون ور میداشتمو گل خیابونا .... اخ که چقد باحال بود.:15:
تو 2 سال بعدش خونه مادر بزرگم بودم عیدو جاتون خالی شبا ساعت 1-2 از پنجره اتاقم میپریدم تو حیاطو متورو ور میداشتمو میرفتم بیرون تا قبل اذان که مادر بزرگم بیدار بشه.همه تهرانو با این موتور میچرخیدم (سی جی 125 اصلو مگه میشه ور نداشت :gigglesmile: )
تا پیش دانشگاهی که گواهیمو گرفتمو یه وام جور کردمو یه سی جی خریدم . هنوز دارمشو واقعا دوسش دارم.فقط با سرعتش مشکل دارم که اونم حل میشه تا چند روز دیگه.:6:
راستی با این موتوره زبون بسته کلی هم مسافرت تنهایی رفتم جاتون خالی که اخریش هفته اخیر بود که رفتم چالوس و برگشتم:31:
حالا بعد این همه داستان زده به سرم یکمی ظاهر موتورمو تغییر اساسی بدم شبیه cg 125 fan honda :14:(تو این زمینه از همه خواهشمندم علمی که دارنو ازم دریغ نکننو راهنماییم کنند):grouphug:
دیگه ببخشید داستان شد :spam: