|
|
|
صبح ساعت 8.30 راه افتادیم قرارمون با بقیه 9 بود ولی دوستان لطف کرده بودند و زودتر رفته بودند و جا مونده بودیم بعداز کلی تماس پیداشون کردیم(قابل توجه مشهدیا پشت پیست خلج یه هزار متری رفته بودن جلوتر)هوا خیلی خوب و آفتابی،زمین نیمه گلی منتها اول کار علی زابل(یکی از دوستان)که اومده بود دنبالمون تا بقیه رو پیداکنیم کوبیده شد زمین و انگشتش ضرب خورد و کلی قر زد... هههه
بعد از اومدن یه شیب تند و حوادث زیادی منجمله کله پا شدن یه روان که رانندش حدود 120 کیلو وزن داشت،پاره شدن شیلنگ روغنش،زمین خوردن 6-7 نفر دیگه من جمله خودم برای استراحت دوستان آتیش زوشن کردندو چائی زدن تو رگ ماهم رفتیم با masoud rm گل بازی و پرش...
اینم خابیدن کمکهای روان بدبخت من...
بعد از این رفتیم دو تا محل برای شیب زدن که تا حالا ندیده بودم خیلی باحال بود منتها تا رفتیم بالا پائین و اومدم فیلم بگیرم گروه رفت نتونستم عکس بذارم سری بعد انشالا میگیرم خلاصه رفتیم رسیدیم رشته کوهای هیمالیا که هنوز روش برف بود!!تو مشهد برف بیاد یا چندساعت دیگه آب میشه یا یک هفته کل زمینها یخ میشه!هوای درست و حسابی نداره ولی اینسری که برف اومده بود بلافاصله آب شد،توی خلج هم خبری از برف نبود ولی بعد از یه کم مسافت این منظره ها رویت شد...
این علی زابل عزیزه که تعمیرکار و حرفه ای هست هیچ یه آفرود باز حرفه ای هم هست...
اینم یه نیم چه عکس از نصف گروه
دیگه از اینجا به بعد گم شدیم و مسیر رو داشتیم اکتشاف میکردیم و اولین بار بود که معنی گاز نخوردن موتور در ارتفاعات رو میفهمدیم...هرچی گاز میدادیم موتور راه نمیرفت...
خوب توی این عکسم که تقریبا نه میشه گفت سقوط نه میشه گفت پائین اومدن!یجورائی بین پائین اومدن و سقوط خودمونو رسوندیم به رودخونه
به یه جائی رسیدیم که منظرش یه کم نا اشنا بود و بیشتر شبیه بیابونای مکزیک بود تا مشهد!
اینم مسعود عزیز
بقیشو یه توضیح مختصر میدم،اینجا گم شده بودیم و داشتیم دنبال راه میگشتیم که از یه مسیر خیلی نا امن مجبور شدیم بیایم پائین،سنگهای سر و لیز گرانیت که پا روشن میذاشتی خرد میشدند...اصلا نمیتونستم خودم راه برم چه برسه به اینکه موتورم دستمون بود بعد آخه کی میخاست عکس و فیلم بگیره؟اینجا بود که جای procam روی کلاه ایمنی خالی بود.همه پیاده شدیم و موتورو به سختی پائین آوردیم رسیدیم دوباره به رودخونه که اونجاهم جاتون خالی هرکی میومد یه پشتکی قلطی سر سره بازیی با موتور میکرد و همه میخندیدیم...پای منم داغون شد...بعدم که مسیر خوب شد دیگه بنزینها تموم شد...دوستان لطف کردند حدود 10 تا موتور شده بودیم(5-6 تا برگشتند اگه نه 16 تا موتور بودیم)علی زابل و حسین اقا که لیدر گروه بودند وایساده بودند ولی چون جاده آسفالت شده بود و همه راه رو بلد بودند همه عزیزان از جمله اقا مسعو دوستان خودشون رو از یاد بردند و تخته گاز رفتند به سمت مشهد!!!4 تا موتور موندیم بدون بنزین و بدون پول کافی!یکی از موتورا بعد 1 کیلومتر خاموش شد پارکابش کردیم بعد 3 کیلومتر دقیقا بنزین من رفت رو زاپاس!روان تا 15 کیومتر زاپاسش جواب میده منتها مسیر خیلی سربالائی بود و سوخت زیاد مصرف میکرد به هر زوری بود با خلاص کردن و خاموش اومدنو با هزار بدبختی خودمو تا 1 کیلومتری پمپ بنزین رسوندم و پت پت پت...خاموش شد اونجا یاد مسعود افتادم که صبح گفت من بنزی دارم...ای دل غافل مسعود؟مسعود؟کجائی عزیز؟با هل دادن توی سربالائی و عرق ریختن رفتم تا پمپ بنزین و برگشتم جای دوستان پشت سری اونارو هم تا پمپ رسوندیم منتها چون money همراهمون کم بود فقط یه جورائی راه اندازی کردیم،تا خونه منو رسوند ولی باز حسین اقای گلمون بنزین تموم کرد و دوباره باک به باک...راه اندازی...نتیجه اخلاقی=وقتی 15 تا موتور همه با هم میرند هیچ وقت یه گروه با یاد داشتن مسیر تخته گاز نمیره به سمت خونه!گهی زین به پشت و گهی پشت به زین!یه بار موتور من خراب میشه یه بار موتور یکی دیگه!همه باید با هم دیگه برگردن همونطوری که با همدیگه اومدند!و اینکه هیچ وقت با همچین کسائی آفرود نرید منم دیگه عمرا برم(البته مسعود جان قضیش فرق داشتا هم کار داشت،همم که یه جورائی باید میرفت و خودمون گفتیم بره)قابل توجه مشهدیا هیچ وقت با گروه دیگه ای آفرود نرید فقط یا با بچه های سایت یا با گروه علی زابل و حسین اگاه!
ایول حال کردم پرچمتون بالا ( سی ار ام رو عشقه )
حسن آقا تنها برو ! من اکثر موقع ها تنها میرم فازه خاصی داره تنها گازشو بچسبون هر جاده خاکی دیدی بزن برو تهش یا بنبسته ( که برا سی ار اف بنبستی وجود نداره ) یا به یه جا میرسه خلاصهحسن
---------- Post added at 12:45 AM ---------- Previous post was at 12:41 AM ----------
من افروده خونم اینقدر اومده پایین که اگه یه براوو دم دستم باشه میبرم جرش میدم تو کوه ها
ویرایش توسط ARSH : 18-09-1390 در ساعت 11:44 بعد از ظهر
Find A Way Or Fade Away
لوازم ایمنی موتور کراس و اندرو
عـــــــــــــــــــــــا لـــــــــــــــــــــــی بود علی جان
خیلی کیف کردم
هم عکسها و هم گزارش بی نقصی بود
یه جورایی احساس غرور بهم دست داد
ماشالله خیلی حرفه ای شدی ها ، نه به اون دفعه که با ما اومده بودی ، نه گاز میدادی به موتور ، نه پرشی...
اما این سری خیلی جسورانه آفرود رفته بودی
تبریک میگم
حالا که عکسارو دیدم ، مسمم تر شدم که برم رو مخ والدین واسه همون روانه
فقط یه چیزی... هنوز هیچی بهشون نگفتم
بنظرتون چه جوری یا بهتر بگم ، از چه دری وارد بشم ؟
فعلا
یاعلی
توی آفرود مخصوصا دور یه بطری بنزین همراه باشه ضرر نمی کنه
بتهوون در 26 مارس 1827 در هنگام مرگ :" دوستان دست بزنید کمدی تمام شد.
ناپلئون بناپارت : کسی که می ترسد شکست بخورد حتما شکست خواهد خورد.
به به چه تاپیکی شد...اسپم بازار شد خفن... هههههه
درخصوص اسلحه مال یکی از دوستانه اسمش کندور هست،کالیبر 4.5 و 5.5 داره توی کالیبر 4.5 سرعت خیلی بالاست ننویسم بهتره،توی 5.5 که طبیعتا باید سرعت کمتر باشه با ساچمه معمولی خیلی فراتر از سرعت صوت میزنه!دیگه داشته باش چیه!براحتی مثل خ.فی.ف کار میکنه فعلا مجوزم نمیخاد با فشار هوا و کپسول کار میکنه!
درباره گفتگو با والدین هم که به شخصه چون مطمئن بودم مادرم عمرا راضی بشو نیست،بدون هیچ خبری یه 125 خریدم و اومدم خونه!تا یکی دوهفته بایکوت بودم و بعداز منت کشی طبیعی شد.دیگه غلط و درستش بماند ولی تنها راه حلم بود که توی کار انجام شده بمانند.درخصوص بنزین اضافی هم خیلی خوبه منتها کمی خطر داره حملش...
بگو تفریح سالمه!!!
برم معتاد بشم خوبه؟!!!!
بگو اگه نخرین میرم با دخترا بوق بوق بازی!!!!!
داشته باش بوق بوق بازی!!!!!
جدا از شوخی بگو اگه وسیله ای برای تخلیه فشارهای روحیم نباشه مریض می شم منحرف میشم!!!
نذر و نیاز کن
نذر کن اگه موتور خریدی
ما بچه های گروه مشهد رو ببری پیتزا بلوشه یا پیتزا هما یا پیتزا پیتزا!!!!
قبول باشه نذرت محمد جان
سعی کن از در مذاکره و دیپلماسی وارد بشی!!!
وسلام علیکم ورحمت الله و برکاته!!!
ویرایش توسط nopo : 19-09-1390 در ساعت 11:44 بعد از ظهر
همیشه پای یک ایرانی درمیان است
دعا کنید دوباره موتور ژاپنی بگیرم
سلام واقعا مرسي از اين تايپك باحالتون من اتفاقي وارد اين بخش شدم و عكس خودمو بچه ها رو ديدم و خيلي خوب بود .با ارزوي موقيت براي شما دوست عزيز و همه افرود بازها فعلا باي
---------- Post added at 11:51 PM ---------- Previous post was at 11:49 PM ----------
راستي يادم رفت خودمو معرفي كنم علي صالحي هستم .باي
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)