
|
|
|
بروبکس هم محلی:
جمهوری سر این چهار راها که میگم،سر کارگر،سر سه راه جمهوری ولیعصر،سر حافظ بقل پل میذارن بعضی وقتا،سر چهار راه استانبول خیلی میذارن کفی،سر سعدی هم من زیاد دیدم.
تونل قبل ورودی تونل،خیابون امام خمینی تقاطع ولیعصر،
خاوران سیتی هم رفیقمون درس میگن نزدیک بود ما هم خفت بشیم.
آیت الله کاشانی سر ابوذر مامور وای میسه در حد بنز!خدا به خیر کنه بریم اونجا فکر کنم موتورم هر روز پارکینگه!
دوستان ببخشید فقط دارم نظرم رو میگم و دوست ندارم برداشتی منفی بشه..
ما اینجا از یه طرف از فرهنگ موتور سواری میگیم از یه طرف راه پیچوندنشم تعریف میکنیم؟!!! یعنی چی؟؟؟
خوب شما اگه مدارکتون کامل باشه کاری ندارند؟!! البته خودم با مدارک کامل گیر کردم و کلاه هم داشتم ولی نتونستن زیاد نگهم دارند البته کم پیش میان که اذیت کنند.
(البته هیچ وقت مامور های محترم راهنمایی و رانندگی اذیتم نکردند ولی کلانتری چرا.. )
دوستان اگه به جای این موضوع خیابون هایی که میشد موتور سنگین رو برد اونجا ها و با آسودگی موتور سواری کرد معرفی میکردند باز یه توجیحی داشت..
توی این چند ساله فرهنگ ماموران راهنمایی و رانندگی در برخورد با شهروندها تغییر کرده و خیلی بهتر از قبل شده ولی بر عکس اون ماموران ک بدتر شدند ...(خودم به ماموران راهنمایی و رانندگی خیلی احترام میزارم تا ارگان های دیگه)
اگه آزاد شدن موتور سنگین فقط دست راهنمایی رانندگی بود 100 باره آزاد شده بود..
ویرایش توسط Hayabusa namorde : 08-10-1390 در ساعت 02:38 بعد از ظهر
دوسته عزیز شما یه بار گواهینامه نداشته باش ببین چی می شه به خاطره موتورت حاضره بکشتت با باتوم می زننت فشم می دن هیچ کاریم نمی شه کرداین تجربه تلخه منه .یه بارم درگیر شدم ااخه فرار کردم خیلی هیجان داشت ولی بدش 100متر جولو تر همون پلیسه منتظرم بود منم هول شدم
تا با موتور پیچید جولوم زدم بهش موتورم تریل 200 کویر radisson بود لهشون کردم دسته یکیشون خون می یومد
بدشم کتک خوردم
![]()
یک هفته پیش شمردم سر چهار راه استانبول تا لاله زار 11تا کفی گذاشته بودند.
میخوای منو ببینی پس در لپتاپو ببند.....
امروز تو جناح ورودی طرشت وایستاده بودن
میومدن سویچ و میبردن
بگیر بگیر بود خفن........
عاشق اون دیالوگ فیلم پینوکیوم که پدرژپتومیگه:چوبی بمون آدماازسنگن...!
تقاطع قزوين - شمشيري
كفي زير پل عابره و ده تا افسر از موتوري ها پذيرائي ميكنن.
ميدان انقلاب
موتور ها رو كنار كيوسك پليس پارك ميكنن و كفي مياد ميبره
تونل توحيد (جنوب به شمال)
كفي داخل تونل وايميسته. (از بيرون اصلا ديده نميشن)
توصيه ميكنم به هيچ وجه و تحت هيچ شرايطي وارد تونل نشيد. هم براي خطرات احتمالي - هم مجازات سنگين.
شمال به جنوب ش رو خبر ندارم، واسه ترافيك ش خيلي وقته از يادگار رفت و آمد ميكنم.
ویرایش توسط Sav.e : 28-10-1390 در ساعت 09:23 بعد از ظهر
(استفاده از چراغ راهنما براي موتور سوار عيب نيست، مزيت بزرگي ست كه اطرافيانتان را از تصميمتان آگاه مي كند.)
(از مدل موهايتان زيباتر اينست كه با كلاه ايمني به سلامتي تان اهميت ميدهيد.)
مرسی از بچه ها ..
فعالیتتون رو توی این تاپیک بیشتر کنید ..
• • •
T H I S-,Y E A R
RIDE LIKE HELL
اینجوری کل تهران کفی هستش
م.رسالت / چاراه تلفن خانه / از بی ار تی اتوبان باقری تا ازادی یک روز در میون کفی به کلاه دار ها اصلا ایست نمیدن![]()
پشت منو تيزي اينا زن و شوهرن
تو اين قافله حروميا بام همسفرن
---------------------------------------------------------------------------------------------- که پشت هر لبخندشون کمينه
--------------------------------------------------------------------------------------------- يه گرگ شرمندم دنيا اينه
دست ميدن و دلا پر از زخم و کينه
خاکي باشي ميشاشن روت فکر ميکنن زمينه
ميدان بازار دوم نازي آباد هم صبح ها وايميستن
آخر شب ها هم برادران گمنام با شيريني و شربت
ديشب ساعت 1 رفتم ياخچي آباد و چند كيلو جگر از رفيقم گرفتم كه ببرم خونه، مهمون داشتم
برگشت رو از بازار دوم انداختم كه برادران زحمت كش كه واقعا از همينجا بهشون خسته نباشيد ميگم و خدا قوت. با خوشروئي ايست دادن. كه از همون دور ايست كردم كه يه كم ورزش هم كرده باشه.
جلو اومد و كمي موتور رو نگاه كرد و پلاك و اينا... "مدارك داري؟"
"بدون مدارك ابدا پشت موتور نميشينم جان شما، خيالتون راحت"
"ببينم؟"
جيبامو دست زدم و گفتم " آخ آخ فك كنم جا گذاشتم! "
سرشو تكون داد. سوئيچو برداشت و گفت " بيا پائين "
جگرها رو از جلوي پام برداشتم و اومدم پائين و گفتم " شما از برادر هم عزيزتر. تو اين سرما از شهرستان مهمون اومده واسم و اينهمه راه از يوسف آباد اومدم تا اينجا كه جيگر ببرم واسه زن داداشم بچه شير ميده. نه الواتي ميكنم. نه كيف قاپي. آقايي كن، ميدونم از همه رفيقات مردتري "
يه كم به سر و هيكلم نگاه كرد و ديد بچه خوبي ام. سوئيچو داد گفت برو.
حالا من دارم سوار ميشم. اون يكي رفيقش اومده جلو ميگه چي شده محسن؟ مشكل داره؟
ميخواستم يه چيزي بگم گفتم بده. برادره.
در صورتي كه من هم كلاه سرم بود. هم مداركم كامل تو جيبم بود. زياد حرف ميزد مداركو ميكوبيدم تو صورتش. خواستم يه گپي زده باشيم كه خستگيش در بره.
قصرالدشت هم آخر شب ها يه اكيپ فعال فعاليت ميكنن.
يه مدت هم 10 به بعد ستارخان تقاطع بهبودي وايميستادن. مثه اينكه منتقل شدن به كيوسك كنار بازار. البته اونجا ديگه هم صبح و ظهر وايميستن. هم شب.
البته ستارخان ركورد دار كفي بود اون اوايل طرح. هر 20 متر يه كفي.
نواب جنوب - كنار تونل، بالا.
صبح تا 12 و عصر تا قبل غروب كفي وايميسته. ظهر ها تا عصر نيستن.
ویرایش توسط Sav.e : 30-10-1390 در ساعت 01:23 بعد از ظهر
(استفاده از چراغ راهنما براي موتور سوار عيب نيست، مزيت بزرگي ست كه اطرافيانتان را از تصميمتان آگاه مي كند.)
(از مدل موهايتان زيباتر اينست كه با كلاه ايمني به سلامتي تان اهميت ميدهيد.)
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)