پاسخ به گزارشی هجو درباره موتورسیکلت های حجم بالا

سلام به دوستان
من سعی میکنم پاسخ چند تا از دوستان را ذکر کنم و فکر میکنم کسی که مطلب را با دقت بخواند و پی گیر مطلب باشد جواب خود را متوجه میشود
اول اینکه بر خلاف نظر یک دوستی فکر میکنم خیلی خوب شد بحث و این بحث ها به ارتقاء فرهنگ موتورسواری میتونه کمک کنه و آپلود عکس موتورسنگین اگرچه خوبه ولی توجه به این بحث ها هم خوبه
در پاسخ به این که سنگین سواری کار هر ننه قمری نیست , اگر پست را با دقت خونده باشید بحث بخش بندی گواهینامه ها را مطرح کردم و اینکه فرد باید مهارت لازم را برای راندن موتورسیکلت در کلاس مربوط داشته باشه که متأسفانه الان اینطور نیست
در پاسخ به دوستی که نوشته چند درصد میتونن این موتورسیکلت ها یا حتی یه کلاه برند را تهیه کنن, لازم به ذکر است درباره مسئله توقیف و پلاک نشدن موتورسنگین نوشتم و مشخصه باید نقدینگی برای خرید این موتورها باشه اما آیا الان ماشین های خوف هم پلاک نمیشه بخاطر پول نداشتن اقشار دیگه؟ بحث اینه که چرا پلاک نمیشه و افرادی میان بدون مطرح کردن مشکلات پایه ای موتورسواری جو سازی میکنند
چرا بعضی مردم انتظار دارند یک دفعه همه مسائل و گرفتاری هارو مثل زورو حل کنند؟ یا مثل فیلمهای هالیوودی یک دفعه همه گرفتاریها حل شود؟ هر فر در هر شاخه و رشته که داره فعالیت میکنه در کشور میتونه به فکر بهبود اوضاع اون شاخه و رشته باشه
این طرز فکر غلطه که همه اوضاع باید یکدفعه ایده آل بشه
همینطوری فکر شده که الان یه سری گاوچرون که هویت و تمدن خاصی ندارند شاخ شدن تو دنیا و یک نمونه اش اینکه میشینیم کلیپ موتورسواریاشونو نگاه میکنیم میگیم وای عجب موتوریه
یا کشوری مثل بحرین مسابقات مطرح دنیا را در رشته موتورسواری یا ماشین سواری برگزار میکند
من به وبلاگ هواداران یا کلوب هایابوسا که برای کشور مقدونیه بود مراجعه کردم
آخه ما از مقدونیه پایینتریم؟
یا از بحرین؟
چرا اینجوری فکر میکنیم
من نمیگم الان موتورسیکلت های سنگین موجود 100 یا 150 میلیون یا بیشتر پول نمیخواد من میگم نباید جو سازی بشه علیه این ورزش و بدون اشاره به مسائل این ورزش موتورسنگین کوبیده بشه
الان شرکتی مثل اسکالی کلاه چند میلیونی داره تولید میکنه
خیلی ها توی خود آمریکا شاید نتونن این کلاهو بخرند
جالب اینکه این شرکت از طریق جذب سرمایه واسه طرحش اومده اقدام کرده
اینه خودباوری
نه اینکه بشینن بگن ما کلاه اینجوری طراحی کنیم؟ عمراً باید همه اوضاع ردیف بشه یه پول میلیاردی هم بیاد تو حساب شرکت تا بتونیم.
من الان پول خرید موتورسنگین ندارم
اما اگر سوئیچ هایابوسا را کسی بفروشه میخرم زیر قیمت اگه بتونم
چرا؟
چرا باید مثل فراریا بشینم رو موتور که این خطر داره
اونوقت یه نفر بیاد یه کلیپ بسازه و گزارش تهیه کنه چرند بگه
به قول یکی از دوستان تو همین موضوع نوشته کسی که پول داره باید بتونه بخره و بدون ترس سوار بشه
نه بخاطر ضعف قوانین و مسائل دیگه مثل فراریا باشه
یک دوستی زحمت کشیده بود توی تاپیک دیگه از نکات امنیتی موتورسنگین سوار شدن نوشته بود
کسی نشناسه
درب را با ریموت از سرکوچه باز کن یا با تلفن بگو درب را باز کنند
تعقیب شدی چجور در رو
چرا؟
مگه چه خلافیه ؟ چرا باید اوضاع اینطوری باشه؟ مارک مارکز و دنی پدروسا هم اینطوری موتور سوار شدن؟
من دارم میگم به زیرساختهای رشته توجه بشه
اگه بخوان میتونن موتورسیکلت در اختیار تیم ها قرار بدن
مگه الان سپاهان یا پرسپولیس پول امکانات باشگاهو از جیب بازیکناش تهیه میکنه؟
در پاسخ به یه مطلب هم که نوشته جو سنگین برندارید هر روز درباره موتورسنگین پست بدید میگم این جو برداشتن نیست
یک سری موتورسوار باید باشند که حرف بچه های موتورسوار را مطرح کنند
خیلی ها در سطح حرفه ای هستند که کاش اونها این انتقادات را به گوش مسئولین مربوطه و هیئت میرسوندن
من لازم دوستم پاسخ این گزارش را بدم
با علم و اطلاعات در حد خودم
شما اگه سکوت و موتورسواری مثل فراریا را شاید پیشنهاد میکنی دیگران را به سکوت دعوت نکن
من نه حرف سیاسی زدم
نه موقعیتی را به خطر انداختم
تمام مطالبی که نوشتم موجوده و اگر با دقت مطالعه شود مشخص است که انتقاد و پیشنهاده
تغییر در وضع موتورسواری شاید ایجاد نشه با این حرفها اما مطمئن باش برای فرهنگسازی موتورسواری میتواند تأثیر داشته باشد
این سایت به عنوان یک سایت مرجع و علمی برای ارتقاء فرهنگ موتورسواری کشوره
خیلی وقتها از این سایت تعریف کردم
که دوستان موتورسوار از تجربیات موتورسواری خودشون و اطلاعات فنی خودشون درباره موتورسیکلت مطلب مینویسند
آپلود کردن عکسهای موتورسیکلتهای روز دنیا خوبه
اما توجه به موتورسواری کشور و بیخیال نبودن نسبت به موتورسواری کشور هم خوبه
نمیدونم شما چطور موتورسواری یاد گرفتی
اما من اولین موتورسیکلتی که سوار شدم تحت نظر مربی و توی پیست بود که شاید خیلی عالی نبود و کوچیک بود اما به هر حال محل آموزش و تمرین موتورسواری بود و فکر میکنم باید این آموزشگاه ها تعداد زیادتر و حرفه ای تر شود و برای موتورسیکلت حجم بالا هم کلاس در پیست برگزار شود با هزینه مناسب
اما به هر حال همون لاستیکهای دور پیست آموزشگاه و اینکه به اسم پیست بود نکته مثبتی بود و با تمرین در آن پیست تحت نظر مربی موتورسواری را یاد گرفتم
من که نوشتم موتورسنگین نباید بشقاب پرنده فرض بشه اما اینو از نظر دیدگاه تردد گفتم
درسته فضاپیما نیست اما همین یه گاز یه ترمز یه کلاج خیلی هارو فرستاده سینه قبرستون که روحشون شاد
موتورسنگین بشقاب پرنده نیست اما باید آموزش اصولی و سطح بندی شده داشته باشه با گواهینامه مجزا
و اینکه امکانات فراهم بشه تا اتوبان برای تمرین استفاده نشه و کورس در پیست انجام شود.

آقای farshad 54 به موضوع جالبی اشاره کردید مرحوم پناهی تا اونجا که من اطلاع دارم تو همین سایت در موردش تابیک زده شده بود علت فوت ایشون اعلام شد . درسته ؟
اینو قبول داری که 50 درصد بیشتر کسایی که عالاقه به موتور سنگین دارن یا سر موتور نقص عضو میشن یا فوت میکنن . که 90 درصد موارد برمیگرده به سرعت بیش از حد و عدم کنترل و یا حرکات نمایشی
ایشون که 2 روزه از 250 سی سی به حجم بالا نرفت که همچین اتفاقی افتاد . 10 سالم که موتور سوار حرفه ای باشی با کوچکترین بی احتیاطی بدترین اتفاق ممکنه میوفته
به هر حال برای موتور سواری سنگین باید از یه حجمی شروع بشه حالا 250 .600.400. 1000

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط BKING [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]

اگه چیزی بخواد تغییر کنه و درست بشه باید از پایه درست بشه
الان یه موتور 300 سی سی که 15 تومن می ارزه رو می دن 30 تومن
با همون 30 تومن می شه یه 1000 سوییچ سوار شد
در کل تو ایران مشکل اینه قیمت تمام شده بسیار بالا هست
بنظر شما علت چیه ؟

---

فقط موتور تو این مملکت قیمتش درست نیست . ؟ماشین های مثل کیا و هیوندای و غیره .... قیمتشون درسته؟ . حداقل طرف میاد 120 میلیون میده یه ماشین 2000 سی سی کره ای میخره بدونه دردسر و فرار کردن سوارش میشه و راحت تردد میکنه
ولی طرف میاد با هزار بدبختی و چک و چال از شرکت کویر یه r6 میخره اونوقت هفته ای یه بار بار بدبختی سوار میشه . اگه ازاد بشه و پلاک بهش بدن خوب اونم راحت سوار میشه . موضوع و مشکل اینه
در مورد قیمت هم مطمعن باشید اگه موتور سنگین آزاد بشه و شماره گذاری بشه ایقدر تو بازار زیاد میشه که قیمت پایین تر میاد بالاتر نمیره .الان چون وارداتش با دردسره و یه عده خاص با زیر میزی میارن قیمتش اینه . شک نکن

پست های دوستانو خوندم با اجازتون منم یه چند جمله بگم
ببینید دوستان بحث آزاد نشدن موتور سنگین جز بحث سیاسی و ترور به نظر من چیز دیگه ای نیست که اونم با گذشت زمان به نظرم آزاد میشه چون مملکت ما عادتشه اولش مخالفته بعدش آزاد میشه همه چی تو بیشتر چیزها که اینطور بوده تا حالا مثه همون قضیه ویدیو که خودتون میدونید ...
اما بحث سنگین سواری به نظر من همه چی به جنبه است و هیچ فرقی با ماشین نداره قرار نیس که کسایی که سنگین سوار میشن حتما باید 200 تا برن الان تو ایران اینهمه ماشین با حجم بالا داریم مگه همه بالای 200 میرن ؟
اگه سنگین آزاد بشه فوقش یک سال اول یه حدودی به قول معروف بی جنبه بازی داشته باشیم بعدش همین آزاد بودن خودش باعث فرهنگ سازی میشه و واسه همه عادی میشه
مثلا من 7 سال پیش که ساکن تهران بودم هروقت میومدم شمال از صبح تا شب تو دریا بودیم الان که هفت ساله ساکن شمالم 4 ساله تو اب نرفتم .
یادتون باشه انسان به چیز های خلاف تمایل داره مخصوصا تو ذاتشه که از چیزهایی که منع شده امتحانش کنه.
ببخشید دیگه طولانی شد اینم نظر شخصی من بود.چاکر داداشای گل

دوستان منظور بنده رو مثل اینکه خوب متوجه نشدین

ببینید وقتی میگم سنگین سوار شدن کار هرکسی نیست منظور این نیست که شما باید از یه سیاره دیگه اومده باشی که بتونی موتور حجم بالا سوار شی . بالاخره هرکاری از یه جا شروع میشه

و آدم توش به مهارت میرسه ولی ...... حالا شرایطی که باعث میشه هر کسی نتونه موتور سنگین سوار بشه چیه

ببینید موتور حجم بالا اگر کسی بخواد سوار شه باید یه حساب بانکی تپل داشته باشه خوب چند تا جوون این شرایطو دارن ؟

باید بتونه از پس هزینه های این جور موتور ها بر بیاد

باید تجربه کافی تو موتور سواری داشته باشه (تجربه داشتن تو موتور سواری فقط این نیست که شما بتونی کلاچ درست ول کنی موتور خاموش نشه و یا کنترل یه موتور حجم پائین رو بتونی حقظ

کنی )

موتور سنگین با راکبش نه شوخی داره نه بهش رحم میکنه شما اگه مثلا با یه موتور 200 یا 250 چرخ عقبت سر بخوره با یه پا زدن و یه خورده زور زدن میتونی جمش کنی ولی تو موتورهای حجم

بالا همچین چیزی ممکن نیست این یه نمونشه فقط

بعدش وقتی اینجا ملت میان میگن با آپاچی 160 تا میرم یا چرا دایلیم 200 تا نمیره فکر میکنی اگر یه موتور حجم بالا زیر پاشون بیفته چی میشه

ممکنه یکی بگه خب اولش آروم میرم بعد که مسلط شدم و قلقش اومد دستم هر جور بخوام میرم دقیقا این مرحله همون مرحله ای هست که خیلیا به فنا میرن چون کمتر کسی میتونه طاقت

بیاره تا به موتور مسلط بشه و بعد دو روز سوار شدن با دیدن اولین اتوبان خلوت یا خیابون خلوت عشق پیچوندن دسته گاز و محو صدای اگزوز موتور شدن همانا و بقیشم همه میدونن .

پس برای اینکه سنگین سوار بشی باید یه مراحلی رو بگذرونی و جیبتم همیشه پر از مایه باشه

ضمن اینکه باید 0 تا 100 دو ثانیه ای رو تجربه کنی بعد ببینی میتونی موتور سنگین سوار شی یا نه ؟

پس میبینید که سنگین سواری به این راحتیا هم نیست .

موفق باشید

من همون ابتدا هم گفتم که موافق با آزاد سازیش هستم
چون خود من بابت این مسعله خیلی اذییت شدم
6 شب بازداشت بودم
یکبار جریمه نقدی دادم
یبار موتورم داغون شد چون اماراتی بود و نمیتونستم خونه نگه دارم
و جایی که بود دردسر ساز شد
همین الانشم نمیتونم از وسیلم لذت کافی رو ببرم
ولی شما میگی چاره چیه ؟؟
پایه ها مشکل داره برادر من
نمیشه خیلی مساعل رو راحت تر بازگو کنم
ولی با چیزایی که دیدم تو این 3سال گذشته قطعا خیلی زمان میبره تا بخواد آزاد بشه و شاید حتی آزاد هم نشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط digitalcanon [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]

در مورد قیمت هم مطمعن باشید اگه موتور سنگین آزاد بشه و شماره گذاری بشه ایقدر تو بازار زیاد میشه که قیمت پایین تر میاد بالاتر نمیره .الان چون وارداتش با دردسره و یه عده خاص با زیر میزی میارن قیمتش اینه . شک نکن

---

دوست عزیز مگه الان که اینهمه موتور های پلاک تو بازار هست و هر سال هم تعدادشون بیشتر میشه قیمتاشون افت پیدا میکنه ؟؟
مگه موتوری مثل پالس که بسیار هم داخل بازار هست و یه موتور کاملا عادی و شهری هست بعد زیاد شدن قیمتش کمتر شده ؟؟
افت قیمت قطعا ندارن اینو مطمعن باش
با توجه به اینکه ارزش ریال هر دیقه یه تغییری میکنه ب نسبت با ارز جاهای دیگه پس نمیشه گفت قیمتا میاد پایین

فرشاد جان داداش حرفات واقعا منطقی بود قبول دارم همشو .

سلام به دوستان
خاطراتی از آموزش موتورسواری از قول یک بنده خدایی نقل میکنم که در کشور آمریکا بوده:
سلام آقا
سرتون رو چه درد بیارم که دارم میمیرم الان.
خیر سرمون گفتیم بریم گواهینامه موتور سیکلت بگیریم. 250 چوق هزینه کلاس و آزمونش همه با هم بود. گفتم بهشون پیل ندارم!! تخفیف بدین وگرنه نمیتونم بیام، اونا هم نامردی نکردن و 60 چوق تخفیف دادن.
گفتن کلاس کلا دو روزه شنبه و یکشنبه تو کتابخانه و حیاط مدرسه. بعد گفتن یک روز زودتر عصر بیایین که مطالب تئوری زیاده. گفتیم فبه المراد!
کلاسه که مشکلی نداشت. امروز صبح ساعت شش و نیم صبح!! باید تو حیاط مدرسه میبودیم. حالا بگذریم که گیر داده بودن که الا بلا باید کفش ساق بلند و دستکش و کلاه ایمنی داشته باشین که از شانس من خودشون چندتا خرابشو داشتن که همه به سایر من خورد وگرنه باید همه رو از جیب میخریدم.
از شش و نیم صبح تا 4 عصر بکوب زیر آفتاب سوزان جنوب فلوریدا رو موتور ویژ ویژ اینور اونور. چه مانورهای عجیبی که ازمون نمیخواست! بلانسبت دهنی ازمون خدمت کرد اونورش ناپیدا. دیگه داشتم زیر آفتاب پس میوفتادم که گفتن کلاس تموم شد. حاضر شدم برم گفتن کجا؟ کلاس تئوری مونده! گرسنه تشنه خسته تا 6 عصر کلاس بیدم. جنازه ام رو رسوندم خونه.
باز فردا صبح شش و نیم تمرینه و فکر کنم حوالی ظهر امتحان میگیرن و خلاص. البته اگه امشب رو به صبح برسونم. فکر کنم آفتاب زده شدم.
از هرچی موتوره حالم به هم میخوره. نیم روزه یک تری زدن به کل عشق موتور 33 ساله ام که ننه بابام در طول چند سال نتونستن یک صدمش رو بزنن!!
همین! [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
قسمت دوم/آخر!
امروز هم صبح ساعت شش و نیم صبح تو حیاط مدرسه بودیم. مربی ها هم قبل از ما اومده بودن و موتورها آماده بودن. کمی دست گرمی بعد دوباره آموزش و آموزش و تمرین و تمرین. هوا امروز خوشبختانه ابری بود و کمی خنک تر ولی حدود دو ساعت بعدش شروع کرد به بارون باریدن و بعد تبدیل شد به تروپیکال استورم!! مربی ها گفتن که شما خیس شدین دیگه، نمیخواین ادامه بدین؟ همه (بلانسبت من!) گفتن آره. یعنی بیشتر منظورشون این بود که این دندون لق رو بکنن بندازن دور و در اسرع وقت کلاس تموم بشه.
زیر بارون عین موشهای آب کشیده کمی موتور سواری کردیم. کمی استراحت. بخاطر قد بلندم نتونسته بودم موتور معمولی شبه هارلی دیویدسون بردارم چون بهم کوچک میومد بنابرین بهم کاواساکی نیمه پرشی دارن که طبیعتا صندلیش مثل اونیکی ها عین زین اسب نبود و باریکتر بود. این دور روزه تمام رانهای پاهام از شدت آفتاب و سابیده شدن با شلوار جین و امروز هم خیس شدن دیگه داشتن تاول میزدن.
خلاصه چه سرتون رو در بیارم. حوالی ساعت یک ظهر امتحان رو گرفتن و با سلام صلوات قبول شدیم. بعدم یک دو ساعتی معطل شدیم تا کارتهامون آماده بشه و توصیه های آقای ایمنی و بعدم جنازه مو انداختم خونه.
اگه زنده بمونم دو روز بعد کارت دوره MSF رو باید ببرم به DMV تا برام یک گواهینامه جدید با Endorsement موتورسیکلت صادر کنن. 55 دولار رایج هم دوباره باید تو DMV پیاده بشم.
نکته مهم هم اینه با کل چیزهایی هم که تو دوره یاد گرفتم و فیلمهایی که دیدم به این نتیجه رسیدم که اساسا در این شرایط موتورسواری آنچنان که به نظر میاد امنیت نداره!
یعنی کل زحمات و هزینه و وقت و غیره ، کــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــشک!! همون اتوبوس رو باید بچسبم.
تنها نکته قوت قلب دهنده اینه که ایران زمان بچگی چند بار امتحان موتور رد شدم چون موتور نداشتم و داغش به دلم موند!
دلم به این خوشه که این دفعه برم ایران افسر جلومو بگیره با موتور، همین گواهینامه رو شتلق میزنم تو چشش!! البته ترجمه بین المللی شده شو چون فکر کنم تا سه ماه میشه در ایران استفاده اش کرد اگه محل اقامت آدم ایران نباشه


میگم از سربازی به این ور همچون بلایی سرم نیومده بید! این ناله نبید، فغان بید...
عشق موتورو درک میکنم اما هیچوقت یادت نره:
1- ایران چشمون به تصادفهای خیلی کوچیک موتوری عادت کرده. یک روز بری بازار ده بار ممکنه ببینی که موتوری میپره جلوی ماشین و ماشینه بوقشو میگیره و چهارتا حرف زشت رد بدل میشه و نهایتا ممکنه سپر به زانوی موتوریه بخوره ولی هیچی نشه اما اینجا ازین خبرها نیست. تصادف نمیشه نمیشه وقتی میشه، کتلت موتوریه رو زمین پهنه. علتشم اینه که اینجا همه با سرعت بالا (و بدون اون دقت مضاعف کذایی ایرانی بخاطر مسائل دیه و عدم اعتماد به موتوریها و بقیه راننده ها) در حال رانندگی هستن و بنا رو بر این گذاشتن که بقیه راننده ها هم کاملا با دقت دارن رانندگی میکنن. جایی که باید گاز و بگیره بره، میگیره و میره! حالا یکی در میلیون یک موتوری چیزی به هر دلیلی جلوش سبز شد، همانگونه که گفتم کتلتش میکنه و همینطور در مورد موتوری ها. موتورسواره بنا رو باید به این بذاره که بقیه هم درست رانندگی میکنن وگرنه بخواد دست به عصا رانندگی کنه، جون همه رو به لب میرسونه و اگه از قضای روزگار، یک بار و فقط یک بار یکی از محاسبات درست در نیاد، کله پاچه اش وسط میدونه.
2- اگه به هر دلیلی به این نتیجه رسیدین که واقعا میخوان موتوری بشین، بیمه کت و کلفت یادتون نره. اینجا ماها زورمون به یک آمپول زدن هم نمیرسه چه برسه به بیمارستانی شدن. جدای از بیمه تون، گرفتن بیمه مضاعف از AFLAC توصیه میشه. شنیدم با ماهی 20 دولار بیمه مضاعفی میده بسیار عالی در حد مثلا بیمارستانی شدین روزی بین سیصد تا هزار و دویست دولار تا هر وقتی که بیمارستان بودین!!!
یادمون هم نره که اومدیم اینجا زندگی کنیم نه جان به جان آفرین تسلیم کنیم! یک دوره چتربازی در حد رایگان برام افتاد که اولش گفتم برم!! بعد کلاهم رو قاضی کردم گفتم من اومدم این مملکت تا آخر عمرم زندگی کنم یا اومدم ریسک کنم و بمیرم یا تا آخر عمر مفلوج بشم؟ گفتم این کارا مال زمانی بید که ایران بیدم و از زندگی نا امید نه اینجا! اینجا با زندگی و سلامتی خیلی کارا میشه کرد! ارزش ریسک نداره!
نگو منی که رفتم بالای منبر چرا اصلا خودم تصلیق موتور گرفتم! کالج من تقریبا روبروی خونه مان هست و البته دانشکده ما هم در ته ته کالج. در این فکر بودم که بجای منتظر اتوبوس شدن برای یک ایستگاه راه و بعد اون همه راه داخل کالج پیاده رفتن یک اسکوتری چیزی بخرم زیر آفتاب برشته نشم.
با این فیلمهایی که دیدم و قیمتهای فضایی موتورهای کوچولو، کلا قضیه منتفی شد
و اضافه کنم اگه بیمه درمانی درست حسابی ندارین که خدای نکرده اتفاقی افتاد تا زبانم لال دم تابوت همه مدلی حمایتتون کنه، در تصمیم تون دوباره فکر کنین. خودتون رو هم با این حرفا که من درست میرونم و هر کی بزنه بیمه اون مسئوله، گول نزنین! به خاطر هزینه بالای بیمه ماشین متاسفانه رانندگان بدون بیمه یا با بیمه حداقلی بسیار زیاد هست اینجا و چون فرهنگ رانندگی به نسبت خیلی بهتره از ایرانه این دسته رانندها به چشم نمیان. یک همچین بیمه ای هم بخواین بگیرین که همه مدلی ساپورت کنه فکر کنم باز از بیمه ماشین بیشتر میشه!!
اگر هم الان میگین که اگه اینطوره خودت چرا بدون بیمه اسکوتر سواری میکنی باید بگم که اولا من فاصله خونمون تا کالج کمتر از یک مایل و راه مستقیم هست و من به هیچ وجه جای دیگه ای نمیرم و ثانیا تو این خیابان یا جاده در هر دو طرف خط کشی دوچرخه سوار هست که من با سرعت کم مثلا 20 مایل در ساعت در اون لین میرونم و پلیس هم بهم گیر نمیده و امنیتش بیشتره. کلاه ایمنی هم میزارم و یک تقاطع هم بیشتر نداره که اونم کنار وایمیستم و اونقدر منتظر میشم که «اگه ماشین نیومد (شعر زمان بچگی!!)» از خیابان گوذر میکنم!!!

فاجعه وقتی رخ میده ک یکی از پشت یه موتور 10 یا 20 اسبی بره بشینه پشت مثلا یه موتور 180 اسبی . اگه ازاد شد.... قانونشم همیشه همین بوده اونی ک لایقشه تو حسرتش میمونه و توان مالیشو نداره
اونی ک راه رفتنشم بلد نیس میخره و میتازه و خودش ک به جهنم میزنه چند نفر دیگه رو
ناقص میکنه
یا ازاد نشه یا اگه قرار ازاد بشه ک عمر ما صدر در صد قد نمیده ه ه بسترش و فرهنگش هم فراهم بشه .
تو همه جای دنیا موتور های قدیمی رو کلکسیونرها و موزه ها نگه داری میکنن تو ایران مردم تو پارکینگ خونشون میذارن ک صبح باهاش برن سر کار !!! دیگه همه متوجه شدن ک منظورم سی جیه
بعله مسله این است . هر وقت تونستن تابوتهای متحرک و کارخانه های تولید مونوکسید کربن رو از تو خیابون ک نه از تو بازار هم که نه حداقل جلوی تولید و وارداتشو بگیرن اونوقت شاید بشه امیدوار ب روزهای خوب و خبرای خوب بود .
پس فعلا باید با این وضعیت کنار بیایم

ادامه خاطرات یک بنده خدایی که دنبال موتورسواری در آمریکا بود:
به قول معروف دیسکلیمر: این چیزایی که می گم نظر شخصی خودمه که از تجربه شخصی خودم تو موتور سواری تو این مملکت تو پنج شش سال گذشته دستگیرم شده.
اگر فقط برای سیو کردن پول و وقت می خواید موتور بخرید شدیدا توصیه می کنم که این کارو نکنید.
موتور سواری عشق و علاقه و مخصوصا شخصیت و سبک زندگی خاص خودشو می خواد و اگر فقط به این دلیل که فکر می کنید از ماشین بهتره موتور بخرید خیلی زود پشیمون می شید.
اگه انسان محافظه کاری هستید اصلا موتور رو توصیه نمی کنم بهتون.
از نظر مالی و اقتصادی موتور خیلی خیلی به صرفه تره. بسته به سابقه رانندگیتون پول بیمه موتور خیلی کم با بیمه ماشین فرق داره ولی از نظر هزینه نگاه داری و مصرف بنزین اصلا قبل مقایسه نیستن.
موتوری که من الان دارم با وجود اینکه حجم موتورش زیاده ولی حدود ۳۵ تا ۴۰ مایل به ازای هر گالن بهم می ده که اصلا با ماشینم قابل مقایسه نیست. (هستن ماشینایی که نزدیک به همین حد مصرف می کنن ولی من ترجیح می دام با اتوبوس رفت و آمد کنم تا اینکه سوار همچین چیز یکنواخت و مرده ای بشم)
معمولا در کنار موتور باید ماشین هم داشته باشید چون خیلی کارها رو با موتور نمیشه کرد (خریدهای حجیم، مهمونی های رسمی...) و بسته به جایی که زندگی می کنید خیلی روزها اصلا موتور رو نمیشه بیرون برد (زمین خیس یا یخ زده، سرما...).
از نظر امنیت موتورسواری تو آمریکا با وجود اینکه یک کم از بیشتر جاهای دنیا مخصوصا آسیا، آفریقا و شرق اروپا بهتره ولی بازهم مثله همیشه باید جوری موتورسواری کنید که انگار نامریی هستید و هیچکی نمی بینتتون.
بیشتر از نود و نه درصد اوقات اتفاقی نمیافته و راننده ها حواسشون به موتورها هاست ولی هرچند وقت یک بار اون زنی که داره تلفونی حرف میزنه یا مرد آسیایی که داره پشت فرمون ناهار می خوره پیدا می شن که فرمونشون رو میگیرن روتون و اگه حواستون نباشه با رنگ خیابون یکیتون می کنن.
کلا به کسایی که موتورسواری رو دوست داران و ریسک پذیر هستن به شدت موتورسواری رو تو آمریکا توصیه می کنم چون تجربه خیلی خیلی لذت بخشیه

مطالبی که نوشتم از قول کسی که توی آمریکا دنبال موتورسوار شدنه نشون میده با همه تمهیدات و کلاس رفتنها باز خطر موتورسواری وجود داره اما به علت فراهم بودن زیرساخت های ورزش موتورسواری و سختگیری در گواهینامه و رانندگی شاید خطر کاهش داشته باشد
یادمه یه زمانی خیلی علاقه داشتم برم واسه خلیانی نظامی آموزشگاه شهید ستاری که به دلایلی نرفتم
موتورسوارای مسابقه را با خلبانهای جنگنده گاهی مقایسه میکنند
شتاب 0 تا 100 دو ثانیه کجا باید آموزش داده بشه توی اتوبان؟
یا توی پیست؟
باید موتورسواری بخش ورزشی خوب داشته باشد
الان کاواساکی و هوندا واسه تیم هاشون چطور موتورسوار میگیرند؟
میگن آقا تشریف بیار یه کفی 0 تا 100 دو ثانیه برو بلد بودی عضو تیم هستی؟
یا یک تکچرخ برو ببینیم بلدی؟
حرکت با حدود 300 کیلومتر بر ساعت سرعت و همون سرعتو کاهش دادن و آماده شدن برای ورود به پیچ و پیدا کردن رأس پیچ و کاهش سرعت تا حدی که از سایر موتورسیکلت ها عقب نیفته و پیچیدن و سایر مباحث موتورسواری مسابقه یا شاخه های دیگر موتورسواری توی اتوبان باید آموزش داده بشه یا کفی های خلوت که با گشت و گذار در شهر پیدا شود؟
موتورسوارانی که توی پیست با اون موتورهای هیولا مسابقه میدهند زحمت کشیدن واسه آموزش و عرق ریختن
تمرین
و آموزش حرفه ای باید وجود داشته باشه در پیست
کی باید شرایط این آموزش را فراهم کنه
تو لیگ فوتبال از بازیکن ها پول جمع میکنن واسه هزینه های باشگاه
موتورسواری خیلی تلفات شاید داشته اما مشتاق زیاد داره و حقشه به این ورزش بیشتر رسیدگی شود.

دوستان شما دوتا مقوله بي ربطو ميخواين به هم ربط بدين.اينکه افراد زيادي بدليل توان مالي ضعيف قادر به خريد موتور سنگين نيستن پس نبايد آزاد شه واقعا بي منطقه.حالا چون من نميتونم يه دستگاه دريل رو که قيمتش 5 ميليون تومنه بخرم و يه دريل 200 هزار تومني دارم بايد بگم که ديگه هيچکس حق نداره دريل گرونه رو بخره؟يا چون پول من پرايد دارم و پولم به مزراتي نميرسه بگم کسي حق نداره مزراتي سوار شه؟
آقا کاوه عزيز درسته من وشما توان مالي خريد موتور سنگين و کلاه شويي نداريم ولي اين دليل نميشه که جلوي سنگين سواري گرفته شه شايد يکي پولشو داره ميتونه بخره.به نظر من آزاد شه فرهنگ سواري و آموزشگاه هاي رانندگي و پيست مناسب هم بدنبالش مياد.
البته مقصر اصلي همه اين بد بختيا دولت و کلا سيستم ماست که بجاي آزاد سازي واردات و به حداقل رسوندن هزينه گمرکي ميخواد همه چيو تو انحصار نگه داره.از اينور لياقت حفظ ارزش پول ملي وجود نداره و ريال روز به روز بدبخت تر ميشه از اونور ماشين بالا 2500 سي سي ورودش ممنوع ميشه که نکنه ما بيچاره هاي پرايد سوار ببينيم و دلمون بسوزه.يکي نيست بگه درد ما بي ارزشي پولمون و تعرفه بالاي گمرک و باند بازي و انحصاره.وگرنه ما حداقل يه هيونداي که ميتونستيم سوار شيم يا جوونمون تو حسرت خريد يه r6 چهارده هزار دلاري نميموند.