چگونه به کسی که دوست داریم برسیم

با توجه به مطالبی که رئیس کنجی گفتن لازم میدونم چند موضوع رو روشن کنم

1. استفاده سنتی از خانم ها و نگرش دهه 40 به زن ها ناشی عدم تعادل روانی و استبداد طلبی نژاد اریایی است که در ریشه ی همه مردها وجود داره که
قاعدتا منجر به سر کشی و لذت های مدام و زود گذر و تن ندادن به ارزش های بالای انسانیت از قبیل محبت هم فکری و بالاتر از همه دوست داشتنه

2. اگر بنا به ارضاء جنسی و استفاده ابزاری از زن ها باشه نیازی به تعهد نیست شما حتا با یک پسر یا یک فضای مجازی ( ساخته ذهن) هم میتونید این نیاز
و برطرف کنید چون تنها به دنبال رفع نیاز آنی هستید و لا غیر(با این نگرش عاطفه محبت نوازش علاقه و .... لزومی نداره که باشه)

3. کسی که توی رابطه زمان- هزینه-احساس-درگیری ذهنی-تعصب-تلاش برای نگه داشتن رابطه-تغییر رفتار های بد- را انجام میده فقط پسر ها نیستن و دختر ها نیز همین کارو انجام میدن

4. یک یا چند تجربه شخصی نمیتونه دلیل منطقی و محکمی برای رد رابطه مطلوب و دختر مناسب باشه چه بسا خانم هایی که این حرف ها رو در مورد آقایون
میزنن و حاضر به تحمل اونها نیستن

در خاتمه ی این پست باید ذکر کنم اول تحول و تغییر برای رسیدن به آرامش در یک رابطه دلخواه با معیار های شخصی صداقت با خودمونه که چه چیزی مد نظر مونه و ما رو به حد اعلای
لذت میرسونه که قطعا جزء موارد بالا که دوستان فرمودن نیست.خود آکاهی رمز یافتن آرامشه.

---------- Post added at 02:49 AM ---------- Previous post was at 02:44 AM ----------

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Alireza [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]

الان مدت زیادی میگذره از قطع رابطه ولی نمیدونم کی باعثه یا کدوم حادثه هستن دلیل اصلی رفتنش از پیشم امان از ابهامات دارم دیوونه میشم

---

همیشه فاصله از یک موضوع باعث میشه راحت تر و منطقی تر به اون نگاه کنیم

در نگاه اول بعد از جدایی همه دنبال مقصر و دلیل هستن
اما اولین موردی که باید بررسی بشه اینه که اتفاقاتی که در رابطه افتاده بیشتر کفه ترازوی لذت به سمت چه کسی چربیده

شاید عدم رضایت های مدام و یا سر خوردگی نیاز های ضروری یا دریافت نکردن محبتی که خرج شده همه دلایل خوبی برای خراب شدن یه رابطه باشن

اما من گمان می کنم همیشه یه کم صبر و تحمل و احترام به شخصیت هم همه مشکلات رو به مسئله و مسائل رو به راه حل مسئله میرسونه

یکی خلاصه پست بالا رو بگه :gigglesmile:

منم نخوندم اگه خوندی به منم بگو

این دستگاه تولید بچه رو که خیلی سال پیش ساختن .دستگاه لقاح مصنوعی
نمونش مایکل جکسون زن نداشت و سیاه پوستم بود بچه اخریش هم سفید پوسته هم از justin biber قشنگتره :98:
البته بماند که هر سه تا بچش سفید پوستن:crazy:
پس فقط مشکل زن عروسکیه که خیلی طبیعی نساختن.که اونم تا چند ساله دیگه درست میشه .بعدش دیگه زن نگیرین که گرون در میاد .:42kmoig:

اون موقع زنا هم مجبورن کوتاه بیان

1. یکی یه جمع بندی مختصر از پست اول تا اینجا بکنه من که نفهمیدم چی شد ؟ :28:

جنس مونث یک موجود کاملا احساسی هست و به همین دلیل در تفکر و رفتارها کاملا احساسی برخورد میکنه بر خلاف جنس مذکر که موجودی کاملا منطقی هست.:vahidrk:

به عنوان مثال: فرزند یک خانواده دچار تصادف میشه و فرزند رو به بیمارستان منتقل میکنن و زمانیکه به والدین خبر میدن که به بیمارستان مراجعه کنن, وقتی مادر به بیمارستان میاد کاملا احساسی برخورد میکنه و تنها چیزی که در ذهن خودش داره این هست که خودشو به فرزند خودش برسونه حتی اگه بهش بگن فرزند شما ممنوع ملاقات هست و ممکنه ملاقات کردن براش خطرناک باشه و در طرف مقابل پدر پیش دکتر میره تا از حال فرزند خود اطلاعات بدست بیاره و ببینه چه کاری میتونه در جهت بهبود حال فرزندش انجام بده.
در روابط فی مابین به علت همین تفاوت طرز فکر باعث میشه که نتونن همدیگر رو درک کنن. :42kmoig:

وقتی شما به زنتون که خیلی هم شمارو دوست داره با آرامش میگید که مثلا من از این طرز لباس پوشیدن خوشم نمیاد, اولین سوال طرف مقابل اینه که چرا؟ اینجاست که فکر میکنید طرف مقابل یک انسان منطقی هست و شروع میکنید دلایل منطقی خودتونو که مثلا آدمهای خراب اینجوری لباس میپوشن و اصلا باین جور لباس پوشیدن به شخصیت شما نمیاد و قیره......... و در انتها طرف مقابل قبول میکنه!! :8:
ولی بعد از چند روز میبینید این همه حرف هیچ فایده ای نداشت و وقتی از طرف مقابل سوال میکنید که چرا این کارو میکنی در حالی که با این همه حرف من تو قبول کرده بوده؟؟
حالا یا طرف میگه اینجور لباس پوشیدنو دوست دارم یا دلایلی که هیچی ازش سر در نمیارید!

اینجا یک نکته انحرافی وجود داره!! شما هر چقدر دلیل منطقی برای یکی از دلایل طرف مقابل بیارید باز داستان از اول شروع میشه و بعد از چند روز بر میگردین به همون نقطه اول!!!:13:

علت تمام این اختلافات این هست که شما هر چقدر هم بخواهین منطقی با این مشکلات برخورد کنید به هیچ جوابی نمیرسید چون طرز فکر طرف مقابل یک چیزه دیگه هست.
حال اگه در همون برخورد اول شما واقعا عصبانی شده بودید نه اینکه دعوا کنید!!!( یک واکنش احساسی ) و طرف مقابل حس میکرد که شما از این کارش عصبانی میشید و چون دوستتون داره کاری نمیکنه که دیگه عصبانی بشید. البته اگه طرف مقابل دوستون داشته باشه!! :retarded:

وقتی کسی از شما پول و ماشین آخرین سیستم و خونه ویلایی و قیره میخواد برای اینه که دوست داره تو دوستان و آشنایان خود نمایی کنه ( یک رفتار احساسی) و اینجاست که شما باید کاری کنید احساس با شما بودن خیلی بهتر از احساس خود نمایی باشه و اینجاست که دیگه طرف مقابل خونه ویلایی و ماشین آخرین سیستم از شما نمیخواد.:10:
در مقابل اگه خوانومها یکم منطقی فکر کنن میفهمند که درست هست یک جوان الان نه ماشین و نه خونه داره همونطور که تمام جوان های دنیا به جز عده نا چیزی در چنین سنی دارای مال و اموال نبودن (مثل پدر های خودشون) و با سعی و تلاش به جایی رسیدن. ملاک در انتخاب طرف مقابل این هست که ببینن طرف مقابل دارای جوهره سعی و تلاش باشه نه پول و ثروت. :4:

اقا این بحث ها به جایی نمیرسه . هرکی یه نظری داره و نظرشم عوض نمیشه . به نظرم ادامه ندیم بهتره و به بخش موتور سیکلت برسیم تا بحث های بیخود